طي سالهاي گذشته، بسياري از گروههاي سياسي در آستانه انتخابات در تصويب يا ارايه طرحها و لوايحي كه حساسيتزا و تنشآفرين بودند، خودداري ميكردند. در اين دوره هم مدتها بحثهايي در محافل سياسي مطرح بود كه دولت و مجلس به دليل انتخابات 1402 و 1404 حاضر به برعهده گرفتن مسووليت تصويب طرح حجاب و عفاف نيستند.
حتي برخي چهرهها و برخي رسانههاي اصولگرا به اين
دليل به نقد دولت و مجلس نشستند و تجمعاتي در اعتراض به اين موضوع برگزار
شد. اين روند اما بهطور ناگهاني تغيير پيدا كرد؛ دولت لايحه 9 مادهاي قوه
قضاييه را بررسي كرد؛ 6 لايحه به آن افزود و در 15 ماده راهي بهارستان
كرد. مجلس هم كه مدتها اين لايحه را مسكوت گذاشته بود، به صورت ضربالاجلي
15 ماده را به 70 ماده ارتقا داد و زمينه تصويب آن را (به صورت اصل 85)
فراهم كرد. تغيير جهت ناگهاني دولت و مجلس در آستانه انتخابات اما باعث
شكلگيري فرضيهاي در محافل عمومي كشور شد. بسياري از تحليلگران اعلام
كردند اين روند بيانگر آن است كه خيال دولت و مجلس از رقابت در آوردگاههاي
سياسي پيش رو آسوده شده، بنابراين تنها به فكر پاسخگويي به مطالبات
گروههاي طرفدار خود هستند. طيبه سياوشي نماينده مجلس دهم و فعال سياسي
اصلاحطلب يكي از چهرههايي است كه با اين تحليل موافق است و معتقد است كه
راديكالهاي جناح راست، هيچ برنامهاي براي تامين مطالبات مردم ندارند و
تنها به فكر تامين نظرات اقليت طرفدار خود هستند. سياوشي معتقد است براي
تغيير فضاي سياسي بايد تكانهاي در كشور شكل بگيرد تا مردم مجاب به افزايش
مشاركت شوند.
وقتي به صحنه سياسي كشور نگاه ميكنيد، چه برداشتي از شرايط كشور داريد؟ آيا شرايط سياسي متناسب با اهدافي كه ترسيم شده، است؟
«مشاركت حداكثري» كه در سخنراني نوروزي رهبري
هم به آن اشاره شده بود و موضوعاتي چون «امنيت»، «سلامت» و مهمتر از آن
«رقابت» در صحنه انتخابات مورد تاكيد قرار گرفته بود، مواردي هستند كه مورد
علاقه مردم هم هست. اگر اين گزارهها در انتخابات وجود داشت، مردم هم روي
خوش نشان ميدادند. سلامت و رقابت انتخابات بايد توسط دستگاههاي نظارتي
تامين شود تا انتخابات از سكون فعلي رها شود. از 2 روز قبل هم فرصت ثبتنام
براي نامزدها فراهم شده است. اما بيش از 4 ماه حدودا تا زمان اعلام احراز
صلاحيتها باقي مانده است. توجيه شوراي نگهبان آن است كه تعداد داوطلبان
اين الزام را ايجاد كرده، اما اين الزام در دورههاي قبل هم وجود داشته،
همه ميدانيم شوراي نگهبان حضور پررنگي در استانها و شهرها داشته و دارد.
بايد ديد اين دوره چه تغييري رخ داده كه مجلس خود را ملزم كرده كه به اصلاح
مواردي بپردازد كه دايره ورود افراد را به صحنه مشاركت سياسي تنگتر
ميكند. مساله اين است كه آيا در قانون جديد بيشتر منافع مردم، جامعه مدني و
گروههاي مختلف و صداهايي كه در جامعه طنينانداز است را درنظر گرفته يا
اينكه مجلس به دنبال مشاركت حداقلي است تا رقابتي شكل نگيرد.
به نظر
شما رويكرد قانون جديد انتخابات چگونه است؛ درراستاي تحقق مطالبات مردم
است يا تامين خواستههاي برخي افراد و جريانات خاص؟
طرحهايي كه در
مجلس يازدهم به تصويب رسيده نشان ميدهد كه نمايندگان تنها منافع كوتاهمدت
برخي افراد و جريانات را مورد توجه دارند تا اينكه آينده كشور را مدنظر
قرار دهند. نمايندگان اصولگرا به دنبال حضور و توفيق خود در عرصه انتخابات
هستند و كمتر به منافع كشور و نياز مردم فكر ميكنند، اما خواسته مردم اين
است كه مجلس سياستهاي كشور را تغيير داده و مشكلات كشور را رفع كند. باعث
توسعه شود، رفاه ايجاد كند و مردمسالاري را قوام بخشد. قانون جديد انتخابات
نه تنها درراستاي تغيير سياستها نيست، بلكه منافع يك گروه سياسي خاص را
تامين ميكند. گروهي كه به هيچوجه توجهي به حضور حداكثري مردم پاي
صندوقهاي راي ندارند. اين درحالي است كه مشروعيت نظام و رگ حيات جمهوري
اسلامي به مشاركت مردم گره خورده است. هر زمان كه اين رگ حياتي قطع شود،
بقاي نظام با چالش مواجه ميشود. اين حرف من نيست، اين كلام بزرگان كشور و
بنيانگذاران نظام است.
شايد براي برخي احزاب و جريانات افراطي و
راديكال طبيعي باشد كه به دنبال كاهش مشاركت باشند، چراكه اصولگرايان تنها
زماني در انتخابات پيروز شدهاند كه مشاركت در پايينترين سطح باشد. اما در
اين ميان قوه عاقله و سياستگذاران ارشد كشور بايد بدانند كه كاهش مشاركت
كشور را با چالشهاي جدي و بنيادين مواجه ميكند. قوه عاقله نظام آيا به
اين موضوعات ميانديشد؟
متاسفانه مواردي كه در مجلس طرح و تصويب
ميشود و بخشهاي حاكميت مخالفتي با آنها نميكند اين موضوع را به ذهن
متبادر ميسازد كه يكدستي دولت و حاكميت، نتيجه و برآمدش به گونهاي است كه
مورد تاييد مجموعه حاكميت است. يعني در واقع شاكله اصلي تصميمسازيها به
گونهاي است كه ترجيح ميدهند، حاكميت يكدست باشد و صداي مخالفي شنيده
نشود؛ حتي اگر به قيمت كاهش مشاركت قابل توجه به دست آيد. طرحها و قوانيني
كه اخيرا تصويب شده يا در دستور كار تصويب قرار گرفتهاند مانند فيلترينگ،
حجاب و عفاف، قانون جديد انتخابات و... هر چند باعث اعتراض و مخالفت مردم و
جامعه مدني شده اما واكنشي جدي را در حاكميت ايجاد نكردهاند. حاكميت
يكدست دولت و مجلس باعث شده صداي مردم به جايي نرسد. در اين ميان قوه عاقله
و سياستگذاران اصلي حاكميت هم احساس ميكنند بايد از كنار اين انتقادات
عبور كنند، چراكه احساس ميكنند يكدستي، منافع و نتايج بهتري براي حاكميت
خواهد داشت. درحالي كه اگر وضعيت كف جامعه و مطالبات مردم بررسي شود،
نظرسنجي صورت گيرد و صداي مردم شنيده شود، مشخص ميشود كه مطالبات مردم با
مصوبات مسوولان فاصله زيادي دارد.
به نظر ميرسد يكي از مشكلات جدي
قانون انتخابات، بحث امنيتيسازي انتخابات است. درواقع رويكردهاي سنگين
امنيتي بر انتخابات سايه انداخته است. اين روند چه خطراتي دارد؟
برخي دوستان افزايش امنيت در انتخابات را با امنيتيسازي انتخابات اشتباه
گرفتهاند. امنيت انتخابات بايد بالا برود، اما اين روند با امنيتيسازي به
دست نميآيد. اساسا نياز نيست اين همه دستگاه امنيتي براي احراز صلاحيت يك
نماينده ورود كند. مثلا مواردي برشمرده ميشود كه اگر فردي اين موارد را
داشت ثبتنام كند و خود را در معرض بررسي صلاحيت قرار دهد، اما اينكه اين
همه نهاد امنيتي در روند بررسيها مشاركت كنند، عجيب است. امروز حتي مردم
عادي هم متوجه شدهاند كه قانون جديد انتخابات در راستاي منافع يك جريان
راديكال اصولگرا، تصويب شده است.
فكر ميكنيد با اين روشها زمينه افزايش مشاركت در انتخابات فراهم ميشود؟
من چون كشورم را دوست دارم و ميخواهم اتفاق خوبي در كشور رخ دهد،
اميدوارم حاكميت عاقلانه رفتار كند تا مردم با شوق در انتخابات حاضر شوند.
بهاي تلخي كه اين مردم در يك سال گذشته پرداختهاند، رخدادهايي كه كام مردم
را تلخ كرده پايان پيدا كند. اينكه آيا زمينه مشاركت فراهم ميشود يا نه؟
با شرايط فعلي بعيد است؛ مگر اينكه در ادامه تغييرات اساسي صورت گيرد.
معمولا در آستانه انتخابات، گروههاي سياسي كمتر به سمت تصويب طرحهاي
حساسيتزا ميرفتند. گروههاي سياسي نگران بودند تصويب اين نوع طرحها باعث
عدم اقبال عمومي به آنها شود. مطرح شدن لايحه حجاب اين واقعيت را در ميان
تحليلگران برجسته ساخته كه اصولگرايان نگران رقابت در انتخابات نيستند و
خيالشان راحت است كه تيغه تيز نظارت استصوابي رقبا را از ميدان خارج
ميكند؛ بنابراين زمينه تصويب لايحه حجاب و عفاف را فراهم كردهاند. اين
تحليل درست است؟
به نظرم بخشي از جناح راست اينگونه است، بخش
تندرويي از اصولگرايي در كشور حاكم شده كه توجهي به زمينههاي مردمسالاري و
مشاركت ندارد. در ماجراي بررسي لايحه حجاب از طريق اصل 85، راديكالهاي
راست، تلاش ميكنند طرفداران خود را خشنود سازند. اين واقعيتي است كه
متاسفانه به ذهن متبادر ميشود. در واقع براي راديكالهاي اصولگرا، اكثريت
مردم مهم نيستند، براي آنها مهم اين است كه طرفدارانشان راضي شوند و به
آنها راي دهند. آن بخشي از اصولگرايان تندرويي كه اين لايحه را هشتاد و
پنجي كردهاند، فاقد هر نوع دستاوردي براي همه مردم هستند. ارز ترجيحي را
حذف كردند و باعث جهش قيمت اقلام اساسي و خدمات شدند، فيلترينگ را اعمال
كردند و بسياري از كسب و كارها تعطيل شدند. به جاي بهبود وضعيت معيشتي
مردم، به دنبال طرح حجاب و عفاف و... رفتند. همين امروز يكي از آشنايان
قيمت يك حلوا ارده كوچك را به من گفت كه باور نكردم. قيمت يك حلوا ارده
كوچك كه مردم با نان آن را مصرف ميكردند و گرسنگي خود را پوشش ميدادند
امروز به 98 هزار تومان رسيده است. صحبت از مرغ و گوشت و ماهي و مواد
پروتئيني و... نيست، صحبت از حلوا ارده و پنير و... است. اما مجلس و شورا و
دولت به جاي توجه به اين واقعيتها تلاش ميكنند تا طرفداران خود را
استخدام كنند و به گروههاي سمپات خود سرويس بدهند.
چرا نهادهاي نظارتي به اين مشكلات و سوءمديريتها ورود نميكنند؟
نزديكي قوه مجريه و مقننه باعث شده تا نظارتها هم كاهش پيدا كند. تنها
وقتي صدايي از مجلس بيرون آمد كه منافع يك جريان درون مجلس به خطر افتاد.
در ماجراي بخشنامه معاون سياسي وزارت كشور شاهد اين تنازع ميان اصولگرايان
بوديم. چرا؟ چون منافع خودشان به خطر افتاده بود. بايد ديد چه زماني مجلس
به فكر تامين حداقلهاي مردم خواهند بود.
با اين شرايط رويكرد مردم به انتخابات را چطور ميتوان تحليل كرد؟
حتي اصولگرايان هم نسبت به چشمانداز پيش رو نگرانند. چهرههايي چون
پورمحمدي و متكي نسبت به كاهش مشاركت در انتخابات هشدار دادهاند. اين
چهرههاي اصولگرا درخصوص مشاركت اميد زيادي ندارند. پورمحمدي اعلام كرده
پيروزي بدون ماركت هيچ فضيلتي ندارد. در كل انتخابات به جاي ارتقاي امنيت و
سلامت امنيتيسازي شده است. البته من همواره اميدواريم كه اوضاع بهبود
پيدا كند اما حتي خوشبينترين افراد هم نگران آيندهاند. اميدوارم
چهرههايي مانند اسحاق جهانگيري، علي لاريجاني و... وارد اتمسفر انتخابات
شوند و فضا را به نفع مردم تغيير دهند.
اگر قرار باشد تغييري شور و نشاطي به نفع مردم ايجاد شود چه ملزوماتي نياز دارد؟
بايد گشايشي در عرصه سياسي، اجتماعي و عمومي ايجاد شود. مانند زمان
دولت روحاني كه برجام امضا شد و شور و نشاطي در جامعه شكل گرفت.
در
اين دوره چه تكانههايي بايد شكل بگيرد؟ سعيد حجاريان به استعفاي دولت
اشاره كرده بود. سعيد شريعتي به بحث ارتباط امريكا و ايران يا حذف استصواب
اشاره كرده بود و... نظر شما چيست. كدامين گزارههاي اصلاحي بايد انجام شود
تا نظر مردم تغيير پيدا كند؟
معتقدم اگر ديدگاه امنيتيسازي تغيير
كند و هر حركتي در عرصه سياسي اقدام عليه حاكميت تلقي نشود، برخي افراد و
جريانات كه مورد وثوق ملت هستند، ميتوانند به عرصه سياسي ورود كرده و شور و
نشاطي در فضاي عمومي ايجاد كنند.
منظور شما رفع حصر محصوران است؟
چراكه نه، اما حتي افرادي كه حضور دارند هم ميتوانند منشا اثرگذاري
باشند. همين افرادي كه حضور دارند و در زمان انتخابات رياستجمهوري
ردصلاحيت شدهاند، ظرفيتهاي كشور هستند. اين افراد حق دارند، ليستي در
تهران تهيه كنند و حركتي در انتخابات ايجاد كنند. در بسياري از آوردگاههاي
انتخاباتي تهران، ساير استانها و شهرها را به حركت درميآورد. اين حق
طبيعي مردم و فعالان سياسي است كه در فضاي سياسي و عمومي مشاركت داشته
باشند.
باید دید این دوره چه تغییری رخ داده که مجلس خود را
ملزم کرده که به اصلاح مواردی بپردازد که دایره ورود افراد را به صحنه
مشارکت سیاسی تنگتر میکند.
حتی مردم عادی هم متوجه شدهاند که قانون جدید انتخابات در راستای منافع یک جریان رادیکال اصولگرا ، تصویب شده است.
نمایندگان اصولگرا به دنبال حضور و توفیق خود در عرصه انتخابات هستند و کمتر به منافع کشور و نیاز مردم فکر میکنند.
قانون جدید انتخابات منافع یک گروه سیاسی خاص را که به هیچ وجه توجهی
به حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای ندارند تامین میکند.
سیستم ترجیح میدهد، حاکمیت یکدست باشد و صدای مخالفی شنیده نشود؛ حتی اگر به قیمت کاهش مشارکت قابل توجه به دست آید.
برخی دوستان افزایش امنیت در انتخابات را با امنیتیسازی انتخابات اشتباه گرفتهاند
حتی اصولگرایان هم نسبت به چشمانداز پیش رو نگرانند.