طي هفتهها و ماههاي گذشته شاهد اين مساله بودهايم که برخي از اساتيد دانشگاههاي مختلف بنا به دلايلي از دانشگاهها کنار گذاشته يا تعديل ميشوند.
طي هفتهها و ماههاي گذشته شاهد اين
مساله بودهايم که برخي از اساتيد دانشگاههاي مختلف بنا به دلايلي از
دانشگاهها کنار گذاشته يا تعديل ميشوند. با اين حال پاسخ آقاي مرتضي فرخي
،معاون وزير علوم آن است که هيچ استادي به واسطه مسائل سياسي يعني داشتن
افکار و عقايد سياسي از دانشگاه اخراج نشده بلکه اخراجها به واسطه آن است
که آن استاد يا عضو هيات علمي نتوانسته در فرصت مقرر يا در فرصت مناسب
پايههاي عملي را اخذ کرده و مدارج علمي را بپيمايد. سادهترين راهي که
ميتواند درستي اين دست نظرات را نشان دهد اين است که يک هيات حقيقتياب به
اين پروندهها رسيدگي کند؛ هياتي ميتواند بررسي کند که اين استاد يا آن
استاد در اين دانشگاه يا آن دانشگاه چرا ممنوع التدريس يا اخراج شدهاند.
اينها مسائلي نيست که خيلي پيچيده باشد و نتوان به کنه ماجرا دست يافت.
اينکه معاون وزير علوم ميگويد که استادي به واسطه افکار و عقايد سياسياش
اخراج نشده نشان دهنده آن است که اتفاقا مقامات وزارت علوم ميدانند که
چقدر اين کار ناهنجار است. اتفاقا چون وزارت علوم ميداند که چه اتفاقي
افتاده و چون ميداند که چقدر اين اتفاق ناگوار است که اين چنين سعي
ميکنند ماجرا را نشان دهد. واقعيت امر بر آن است که اخراج اساتيد بنام و
مجربي از دانشگاههاي کشور منجر به آن خواهد شد تا دانشگاهها و مراکز علمي
کشور از حضور اساتيد نخبه، مجرب، باتجربه و توانا خالي شود و طي چند سال
شاهد پايين آمدن وزنه علمي کشور در دانشگاهها باشيم. پرسش اينجاست که چه
مدت زمان بايد بگذرد تا باز هم دانشگاههاي کشور از حضور اساتيد باتجربه،
باعلم بالا و توانا در علوم مختلف برخوردار شود و چرا اکنون که امروز کشور
از اساتيد نخبهاي که هر يک در حوزه تحصيلي و تدريسي به جهت بار علمي
عملکرد بسيار شايان توجهي داشتهاند برخوردار است بايد به جهت برخي نگاهها
و رويکردها از اين ظرفيت تهي شود.