نسخه چاپی
سهراب دل انگیزان
اقتصاددان
بازار دلار هوشمندترین و حساسترین بازار
کنونی در اقتصاد کشور است و عجیب اینکه میزان حساسیت پذیری این بازار در
طول یک سال اخیر و به خصوص در روزهای اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است.
بازار دلار و ارز در طول روزهای اخیر شاهد جریانی از نااطمینانی مازاد بر
قبل شده است. سفته بازان و فعالان بازار دلار و ارز به همه اخبار و
اطلاعات، چه کوتاه مدت و چه بلندمدت توجه میکنند؛ علاوه بر نااطمینانیهای
قبلی اعم از تحریم ها، اف ای تی اف و به بن بست رسیدن برجام، با رفتارها
و تصمیماتی که در حوزه اقتصاد داخلی توسط مسئولان کنونی دیده میشود بازار
احساس ناامنی بیشتری پیدا کرده است. همچنین کسری بودجه حدودا ۳۰۰ هزار
میلیاردی دولت و از طرفی هیچ بخشی از مصرف کنندگان بودجه حاضر نیستند صرفه
جویی کرده و از دریافت بودجه چشم پوشی کنند. این موضوع به این معناست که
تامین کسری بودجه باید از طریق چاپ پول یا از طریق روشهایی که نقدینگی را
گسترش میدهد، اتفاق بیفتد. این به این معناست که کالایی که به صورت روزمره
مورد مصرف مردم است مشمول تورم خواهد بود و این افزایش قیمتها قاعدتا
منجر به افزایش انتظارات تورمی خواهد شد.
از طرف دیگر نوع تصمیماتی که
در سیستم اقتصاد ایران گرفته میشود اعم از بخشهای صنعت، خودرو، نفت،
ساختمان و مسکن و... نشان میدهد که دولت هیچ برنامه منسجم، دقیق و درستی
برای کنترل این بخشها ندارد و «باری به هر جهت» تمام سیستم اقتصاد کشور را
جلو میبرد.
از طرفی قرارداد بلندمدت ۶۰ میلیارد دلاری گازی چین و قطر
و همچنین قرارداد استراتژیک بلندمدت چین و عربستان، نیز در روزهای اخیر
بر فضای نااطمینانی از آینده در کشور شدت بخشیده است. در کنار قرارداد چین و
عربستان، میان این دو کشور تفاهمنامههایی به امضا رسیده که در آنها
منافع ایران نادیده گرفته شده است. ابهام در اینکه «آیا اقتصاد ایران در
دنیا یک اقتصاد تنهاست؟» یا «اقتصاد ایران یک اقتصاد دارای بحرانی است که
ممکن است به بحرانهای بزرگتر دچار شود؟» و «جایگزین رفتارهای چین در
شرایط کنونی چیست و دولت چه تصمیمی میخواهد در مقابل رفتارهای چین
بگیرد؟» بر پیچیدگی آینده اقتصاد کشور افزوده و بر نااطمینانیها افزوده
است. گره بزرگتر از همه این مسائل، «اعتراضات داخلی» است که باعث شده
رابطه بین حاکمیت و مردم دچار یک شکاف شود و این شکاف میتواند پیام بدی
برای همه فعالان در سیستمهای اقتصادی داشته باشد به خصوص در بازار ارز. در
این میان این سوالات مطرح میشود که آیا چشم انداز مثبتی برای بازارهای
مالی و اقتصاد ایران وجود دارد؟ چشم انداز فروش نفت بهتر است؟ چشم انداز
روابط خارجی بهتر است؟ چشم انداز ارتباط با همسایگان بهتر است؟ آیا چشم
انداز تولید داخلی بهتر است؟ آیا چشم انداز سر و سامان دادن به بودجه دولت
بهتر است؟ خیر، چشم انداز مثبتی وجود ندارد و این چشم انداز منفی در قیمت
دلار و حرکت مردم به سمت خرید ارز و طلا به وضوح نمایان است. در چنین
شرایطی مردم به بازارهایی مثل دلار و ارز و طلا روی میآورند تا پول خود
را تبدیل به یک دارایی کنند. در این شرایط افزایش قیمت دلار تا ۴۰ هزار
تومان محتمل است و به نظر میآید دلار این هفته را در قیمت ۳۸ هزار تومان،
به اضافه و منهای ۱۵۰۰ تا ۲ هزار تومان به پایان ببرد. دلار تا پایان آذر
احتمالا بین ۳۶ تا زیر ۴۰ هزار تومان نوسان خواهد کرد و به نظر نمیرسد
دلار تا آخر آذر ۴۰ هزار تومان را رد کند.