نسخه چاپی
رضا پدیدار
عضو اتاق بازرگانی ایران
با توجه به کاهش تولید برقآبی، تولید بسیاری از واحدها متوقف شده؛ تقاضا در برخی نقاط بهدلیل بارش کم و افزایش دما به افزایش ۳۵درصدی رسیده است. خشکسالی و غیرممکن شدن استفاده از برخی نیروگاههای برقآبی، افزایش دما و بالا رفتن مصرف برق و دلایلی مانند ورود زودهنگام چاههای کشاورزی به بازار تقاضای برق به دلیل گرمای هوا و نیاز به آب بیشتر در مزارع و پدیده استخراج رمزارزها دلایلی هستند که باعث افزایش شدید مصرف برق و بر هم خوردن تراز تولید و مصرف برق شدهاند. سال ۱۳۹۹مرکز پژوهشهای اتاق ایران و سندیکای صنعت برق پژوهشی انجام دادند که براساس آن پژوهش صنعت برق ایران وضعیت نامساعدی داشت؛ تا جایی که دسترسی به موقع به برق به یکی از چالشهای فضای کسب و کار تبدیل شده است. بر اساس آن گزارش این صنعت در آینده نیز با کسری بودجه هزینهای و سرمایهای مواجه خواهد شد که احتمالا کار را سختتر نیز خواهد کرد. حالا حدود یکسال و نیم از آن گزارش میگذارد و این صنعت درگیر ناترازیهای زیادی است. آمار سرعت رشد مصرف برق حالتی شبیه به افسارگسیختگی پیدا کرده و در روزهای اخیر، شاهد ثبت پیک مصرف برق به مقادیری هستیم که حتی در زمانهای مشابه سالهای گذشته، بیسابقه بوده است؛ تا جایی که اولینبار در کشورمان در اردیبهشتماه امسال، شاهد رسیدن به رکورد مصرف برق به مرز ۵۵هزار مگاوات بودیم. پیک مصرف برق در اوایل خرداد سال گذشته، رقمی نزدیک به ۴۵هزار مگاوات بوده، یعنی ۹ تا ۱۰هزار مگاوات امسال رشد مصرف ثبت شده است و این روند ادامه دارد. این رشد عجیب مصرف وقتی به وجود آمده است که در همان مقطع، در اوایل خردادماه، نیازمند مدیریت صحیح و سریع اجرایی بودیم که متاسفانه این امر محقق نشد. صنعت برق ایران بهعنوان یک صنعت زیرساختی با چالشهای متعددی روبهرو بوده که برخی از آنها بهصورت مزمن باقی مانده و استمرار آنها موجب شده تا دسترسی به برق هم در همه سطوح بخصوص برای صنایع دشوار باشد. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد بسیاری از موسسات و سازمانهای دولتی و خصولتی، جزو مصرفکنندگان بزرگ پرمصرف هستند که الگوی مصرف انرژی را به هیچ عنوان رعایت نکرده و همین الگو یک ضربه بزرگ به صنایع خواهد زد و در آینده اقتصاد کشور با موانع زیادی روبرو میشود. افزایش قیمت تمامشده، افت بازدهی و افزایش هدررفت محصول و رشد ضایعات، کاهش کیفیت و طولانیتر شدن زمان تحویل همگی مواردی هستند که با قطع برق برای واحد تولیدی ایجاد میشوند. از همه مهمتر، مصرفکننده نهایی است که هزینه این رخدادها را با افزایش قیمت پرداخت خواهد کرد. به عنوان مثال، کارخانه مجبور است دستمزد پرداخت کند؛ اما به دلیل نداشتن برق تعطیل شده و تولید ندارد. برای عبور از نگرانی در صنعت برق، باید برنامهریزی مدونی انجام شود. باید بخش خصوصی در این مسیر پیشگام باشد و بتواند با برنامه زمانبندی، پیشبینیهای موردنیاز خود را در شرایطی که این قبیل ریسکهای عدمانسجام عرضه محقق شده، وضعیت خود را در ثبات نسبی حفظ کند؛ آینده صنعت برق در گرو همکاری دولت با بخش خصوصی است وگرنه مشکلات صنعت برق ادامهدار خواهد بود.