گروکشی رسوای آژانس پس از سفر مدیرکل آن به سرزمینهای اشغالی، تحرکی در راستای نیاز آمریکا به فشار علیه ایران و احیای نیم بند برجام، به شکل دلخواه آمریکا و رژیم صهیونیستی و تروئیکای اروپایی است.
گروکشی رسوای آژانس پس از سفر مدیرکل آن به سرزمینهای اشغالی، تحرکی در
راستای نیاز آمریکا به فشار علیه ایران و احیای نیم بند برجام، به شکل
دلخواه آمریکا و رژیم صهیونیستی و تروئیکای اروپایی است. رافائل گروسی،
اخیرا در حالی به فلسطین اشغالی سفر و با مقامات رژیم صهیونیستی برای
فضاسازی علیه ایران همفکری کرد که این رژیم، با وجود داشتن کلاهکهای اتمی
اهدایی غرب، نه معاهده ان پی تی را امضا کرده، نه عضو آژانس است و نه
اجازه بازرسی از تاسیساتش را به آژانس داده است. شرم آورتر این که گروسی
درباره سفرش به تلآویو میگوید: «من به آنجا رفتم تا این پیام را ابلاغ
کنم که بگذارید آژانس کار خود را انجام دهد و اگر اجازه بازرسی از سوی
ایران را داشته باشیم، بازرسیها نتایج خوبی خواهد داشت». گروسی اما هیچ
اشارهای به زرادخانه اتمی عاریتی صهیونیستها نکرد. موضوع مهم در این
میان این است که آمریکا از پرخاشگریهای گروسی و رژیم صهیونیستی، در کنار
قطعنامه پیشنهادی به همراه تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) به
عنوان ابزار فشارهایی به جبران بن بست در مذاکرات برجام استفاده میکند.
مذاکرات وین برای احیای توافق زیر پا گذاشته شده برجام، پس از چند دور
مذاکره به بن بست خورد، چون دولت بایدن بر خلاف انتقاداتش از سیاست شکست
خورده فشار حداکثری ترامپ، حاضر به تغییر مسیر نبود و لغو موثر تحریمها و
ارائه تضمین معتبر به ایران را نپذیرفت. همین امتناع، از بیصداقتی آمریکا
حکایت میکرد و حال آن که شرط احیای برجام و عضویت مجدد آمریکا در این
توافق، تامین حداقلی و تضمین شده منافع ایران، پس از چهار سال کارشکنی است.
فضاسازی آمریکا از طریق رژیم صهیونیستی و مدیرکل مسلوب الاختیار آژانس در
حالی است که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در اثر پیامدهای اقتصادی جنگ
اوکراین و تحریم روسیه، شرایط اقتصادی ناگواری را سپری میکنند. چنان که بر
اساس نتایج تازهترین نظرسنجی شبکه ایبیسی نیوز و مؤسسه ایپسوس در روز
یکشنبه، ۷۱ درصد آمریکاییها از تلاشهای بایدن برای مهار کردن تورم
ناراضی هستند و ۷۲ درصد نیز در ارتباط با اقدامات وی در زمینه قیمت گاز
نظری مشابه دارند. این نارضایتی گسترده، برای دموکراتها در حالی که چهار
پنج ماه دیگر، انتخابات کنگره برگزار میشود، نگرانکننده است. قیمت نفت در
هفتههای اخیر بین 120 تا 125 دلار در نوسان بوده و موجب انفجار قیمت
بنزین و کمیابی یا گرانی فوقالعاده برخی مواد غذایی شده است. روز گذشته،
روزنامه فیگارو در تحلیلی که مشابه آن از سوی خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ
منتشر شده، نوشت: بایدن برای کاهش وابستگی اروپا به نفت روسیه و همچنین
کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی، نیاز دارد تحریمهای نفتی علیه ایران و
ونزوئلا را شُل کند. در پاییز آینده، بایدن با انتخابات میاندورهای کنگره
روبهرو خواهد بود و واضح است که از منظر انتخاباتی کاهش بهای بنزین بیشتر
به سود بایدن است، تا توقیف نفتکشهای ایران که میکوشند تحریمهای نفتی
آمریکا را دور بزنند. ایران میتواند با تزریق روزانه بین پانصد هزار تا یک
میلیون بشکه نفت مازاد به بازارهای جهانی، مقدمات کاهش قیمت نفت را فراهم
کند. ونزوئلا و ایران با عرضه نفت میتواننند در کاهش قیمت موثر باشند.
بلومبرگ هم در گزارشی مینویسد: « ویتول، یک شرکت عمده و مستقل معاملهگر
نفت خام اعلام کرده که احتمالا واشنگتن برای عرضه بیشتر نفت خام به
بازارهای جهانی و پائین آوردن بهای سوخت در آمریکا از افزایش عرضه نفت
ایران چشم پوشی کرده و اجازه میدهد ایران به رغم ادامه تحریمها نفت
بیشتری صادر کند». در شرایط بغرنج اقتصادی که اشاره شد، مقامات غربی یکی
از چارههای فرار از بحران اقتصادی را دسترسی بازار به نفت ایران میدانند
منتها میخواهند همین نیاز خود را به ایران گران بفروشند و ضمنا آمریکا
بدون تامین شروط حداقلی ایران، به برجام برگردد و به مکانیسم ماشه برای
بازگرداندن خودکار تحریمها بدون نیاز به رای روسیه و چین دسترسی پیدا کند.
در همین حال و در کنار فشارهای سیاسی از طریق آژانس، محافل غربی مجددا
توافق موقت با ایران را زمزمه میکنند و امیدوارند ایران در کنار تحمل
فشارهای سیاسی، توافق موقت را بپذیرد. برخی از محافل غربی به کمک برخی
مشاوران ایرانی غربگرا مدعی شدهاند «توافق موقت، راه جلوگیری از مرگ برجام
است». روزنامه زنجیرهای آرمان هم اخیرا در همسویی با خط القایی مذکور
نوشت «روند اظهارات و فضای حاکم بر شرایط احیای برجام نشان میدهد که به
رغم تمایل ایران برای از سرگیری مذاکرات و رسیدن به توافق، اما طرف غربی به
ویژه آمریکا چندان مایل به این مهم نیست. موید این امر را نیز میتوان در
نوع اظهار نظرهای مقامات آمریکایی مشاهده کرد. تروئیکای اروپا نیز هر چند
که در ظاهر از تمایل به احیای برجام و پایبندی به این توافق صحبت میکنند
اما در عمل چندان تحرکی در جهت حل مشکلات و اختلافات طرفینی انجام
نمیدهند. اگر شرایط اینگونه پیش برود نمیتوان امیدی به احیای برجام داشت
اما برخی کارشناسان و صاحب نظران بر این عقیدهاند که با مقداری تعامل و
تسهیل شرایط میتوان به رسیدن به توافق خوشبین بود. به نظر میرسد که اگر
طرفین به یک راهحل میانه برسند میتوان پیش از انتخابات آمریکا نیز شاهد
احیای برجام بود. به نظر میرسد که گرچه بهترین سناریو احیا اجرای کامل
برجام است اما درغیاب این سناریو، توافق موقت بهتر از فروپاشی برجام و
بازگشت به شرایط پیشا برجام باشد». این تحلیل در حالی است که همین روزنامه
چندی قبل، از قول سید جلال ساداتیان سفیر سابق ایران در انگلیس تصریح کرده
بود: توافق موقت، راه رسيدن آمريكا به مكانيسم ماشه است. ایران عنوان
میکند این آمریکا بوده که از برجام خارجشده و تعهدات خود را انجام نداده
است. به همین دلیل باید همه تحریمها علیه ایران را بردارد. از همه مهمتر
اینکه ایران خواستار ضمانتهای لازم برای عدم خروج مجدد آمریکا از برجام
است. ایران همچنین به دنبال این است که آمریکا و کشورهای اروپایی از
مکانیسم ماشه استفاده نکنند. ایران معتقد است توافق موقت میتواند به معنای
بازگشت آمریکا به برجام باشد و در چنین شرایطی میتواند با فعال کردن
مکانیسم ماشه فشارهای جدیدی را به عمل بیاورد. در شرایط کنونی به دلیل
اینکه آمریکا عضو برجام نیست نمیتواند از مکانیسم ماشه استفاده کند اما
اگر بر اساس توافق موقت، دوباره به برجام بازگردد، استفاده از این مکانیسم
برای این کشور میسر خواهد شد». بر اساس مجموعه آنچه گفته شد، آمریکا هرگز
حاضر به از دست دادن برجام و امتیازاتی که در گذشته از این طریق کسب کرده
بود نیست؛ و ضمنا به تعدیل قیمت بالای نفت از طریق بازگشت «موقتی» (تضمین
نشده) نفت ایران به بازار برای عبور از بحران اقتصادی- سیاسی فعلی نیاز
دارد، اما در عین حال میکوشد با به هم زدن محاسبات ایران، توافقی بد و نا
معتبر مثل خود برجام یا توافقی موقت را پیش ببرد. در مقابل جا دارد مقامات
مسئول کشورمان کاهش جدی همکاریها با آژانس در صورت صدور هر نوع قطعنامه
سیاسی ضدایرانی را اعلام کنند. نگرانی فزاینده در غرب از تبعات گرانی
قیمت نفت «از زمانی که غرب، جنگ اقتصادی علیه روسیه را شروع کرد، سه ماه
میگذرد اما نتایج این جنگ با آنچه غربیها انتظار داشتند، سازگار نیست. در
واقع شرایط، روزبهروز بدتر میشود». این تحلیل قابل تاملی را روزنامه
انگلیسی گاردین درباره پیامدهای جنگ اقتصادی و تحریمی غرب علیه روسیه منتشر
کرد و افزود: تحریم بهترین گزینه نبود اما بهتر از درگیری مستقیم نظامی با
روسیه بود. نخستین دور تحریمهای اقتصادی، پس از حمله روسیه به اوکراین
اعمال شد. با آنکه غرب از ابزارهای گوناگونی علیه روسیه استفاده کرده؛ اما
هیچ نشانهای از قصد مسکو برای خارجکردن نیروهایش از اوکراین وجود
ندارد. اواخر هفته گذشته، زمانی که اتحادیه اروپا اعلام کرد نفت روسیه را
تحریم میکند، قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت. ارزش روبل که در
ابتدای اعمال تحریمها کاهش یافته بود، به دلیل اعمال کنترلها بر جریان
سرمایه و مازاد تجاری روسیه، افزایش یافته است. اخیرا در نشست داووس،
شرکتکنندگان حمله روسیه به اوکراین را محکوم کردند؛ اما در جمعهای خصوصی،
همه از لطمات اقتصادی جنگ طولانی نگران بودند. این نگرانیها کاملا منطقی
است. حمله روسیه به اوکراین سبب شد تا فشارهای تورمی شدت پیدا کند. نرخ
تورم در انگلستان ۹درصد، یعنی بالاترین میزان در چهار دهه اخیر است. قیمت
بنزین و بسیاری از کالاها بهشدت بالا رفته و این وضعیت در دیگر کشورهای
اروپایی و آمریکا نیز مشاهده میشود. نرخهای تورم، حتی قبل از جنگ
اوکراین در حال افزایش بود؛ اما این جنگ بر سرعت افزایش قیمتها افزوده
است. اقتصاددانها معتقدند، کشورهای غربی با یک دوره رشد پایین اقتصادی و
نرخهای بالای تورم مواجه خواهند بود؛ یعنی رکود تورمی. این همان وضعیتی
است که در دهه ۱۹۷۰ مشاهده شد. اقداماتی که بانکهای مرکزی، بهویژه بانک
مرکزی آمریکا و بانک مرکزی انگلستان برای مهار تورم انجام میدهند، به
اقتصاد این کشورها لطمه میزند و نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت. دیگر
کشورهای اروپایی نیز با مشکلات مشابهی مواجهاند؛ زیرا اکثر آنها بیش از
انگلستان به انرژی صادراتی روسیه وابسته بودهاند. در همین حال وبسایت
شبکه سیانان هم با تأکید بر بالا ماندن قیمت نفت در سالهای آینده
مینویسد: اواسط هفته پیش، قیمت هر بشکه نفت برنت به ۱۲۴دلار رسید و در
پایان هفته، قیمتها در سطح ۱۲۰دلار قرار گرفت. دلیل رشد دوباره قیمت نفت،
انتشار خبر توافق اعضای اتحادیه اروپا بر سر تحریم ۹۰درصد نفت صادراتی
روسیه در پایان سالجاری میلادی است. تحلیلگران معتقدند، قیمت نفت برای
مدتی طولانی سهرقمی باقی خواهد ماند. دومین عامل بالا باقیماندن
قیمتها، ناکافی بودن جایگزینهای نفت روسیه است. بنا به اعلام آژانس
بینالمللی انرژی، سال پیش ۱۴درصد کل عرضه نفت جهان از سوی روسیه انجام شد
و تحریمهای غرب علیه روسیه سبب کمبود در بازار شده است. ماه آوریل،
روسیه یکمیلیون بشکه در روز از تولید نفت خود کاست و این رقم در نیمه دوم
سالجاری به سهمیلیون بشکه افزایش خواهد یافت. برای جبران کردن تاثیر
تحریمهای اعمالشده علیه روسیه ضروری است که عرضه در نیمه دوم سال
۳میلیون بشکه در روز بالا رود. تحقق این افزایش بسیار سخت است؛ زیرا از
مدتها پیش، سرمایهگذاریها برای بالا بردن ظرفیت تولید ناکافی بوده و
حتی اوپکپلاس برای بالا بردن عرضه روزانه به میزان ۶۴۸هزار بشکه با
موانعی مواجه است. سومین عامل بالا باقیماندن قیمتها، تقاضای بالای جهان
برای نفت است. طی سهماه اخیر، قرنطینهها در چین از تقاضای این کشور برای
نفت کاسته؛ اما قرنطینهها در حال لغو شدن است و تقاضا افزایش خواهد یافت.
تقاضای سوخت در آمریکا هم با وجود افزایش قیمت همچنان بالاست. به این
ترتیب، عواملی که از بالا باقیماندن قیمت نفت حمایت میکنند، قدرتمند
هستند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، بعید است که قیمتها کاهش یابد. رشد
37 درصدی صادرات و مثبت شدن تراز تجارت کشور صادرات کشور در دو ماه اول
سال 37 درصد رشد داشته و تراز تجاری به میزان 401 میلیون دلار مثبت بوده
است. روزنامه همشهری در بررسی کارنامه تجارت خارجی کشور در سال جدید و
مثبت شدن تراز تجاری در اثر جهش صادرات نوشت: آمارهای تجارت خارجی از
اتفاقات خوب در این حوزه حکایت دارند. در فروردین و اردیبهشت امسال، ارزش
تجارت خارجی کشور به ۱۶میلیارد و ۶۳۱ میلیون دلار رسید که ۸ میلیارد و ۵۱۶
میلیون دلار از آن سهم صادرات کالاهای غیرنفتی بوده و 8 میلیارد و
۱۱۵میلیون دلار از آن نیز به واردات اختصاص داشته است. براساس این آمارها،
صادرات غیرنفتی کشور در این دوره 2ماهه، ضمن اینکه نیاز ارزی کل واردات
کشور را پشتیبانی کرده، 401میلیون دلار نیز ورودی مازاد ارز داشته است.
آمارهای رسمی نشان میدهد در 2ماه سال۱۴۰۱، میزان صادرات قطعی کالاهای
غیرنفتی کشور (بهاستثنای نفت خام، نفت کوره، نفت سفید و همچنین بدون
صادرات از محل تجارت چمدانی)، ۱۷هزار و ۱۴تن به ارزش 8میلیارد و ۵۱۶میلیون
دلار بوده که این میزان در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از نظر وزن 1/6
درصد و از منظر ارزش ۳۷درصد رشد داشته است. در همین شرایط، ارزش واردات
ایران فقط 24درصد بالاتر رفته که نسبت به میزان جهش صادرات چشمگیر نیست.
بررسی آمارهای گمرک ایران نشان میدهد در 2ماهه امسال، مدیریت در حوزه
واردات کشور موفق بوده و میزان واردات با کاهش 3.37درصدی به 5هزار و 182تن
رسیده و ارزش آن نیز با وجود رشد 24درصدی، از 8میلیارد و 115میلیون دلار
فراتر نرفته است. ماحصل این اتفاق، مثبتشدن تراز تجاری کشور به میزان
401میلیون دلار بوده که ازجمله اتفاقات کمسابقه حوزه تجارت خارجی است و
میتواند به آرامش بازار ارز و مهار تورم انتظاری کمک کند. نکته قابلتوجه
این است که خارج از فهرست مقاصد عمده، تغییرات چشمگیری رخ داده و صادرات
به برخی از کشورها که تاکنون جزو بازارهای فرعی و کماهمیت ایران بودند با
جهشهای بزرگ و گاه چندهزار درصدی مواجه شده است. گرچه این موضوع میتواند
نشانه ورود جدید صادرکنندگان ایرانی به بازار این کشورها باشد اما اگر به
اتفاقی تکراری در کارنامه تجارت خارجی ایران تبدیل شود، میتواند به تحقق
ارقام حیرتانگیز در حوزه صادرات بینجامد. طبق اطلاعات گمرک ایران، دوماهه
فروردین و اردیبهشت امسال، ارزش صادرات ایران به موزامبیک 34هزار درصد رشد
کرده و رشد صادرات به آلبانی 2هزار و 886درصد ثبت شده است. همچنین صادرات
ایران به مراکش هزار و 997درصد، اردن هزار و 667درصد، سنگاپور هزار و
128درصد، مصر هزار و 106درصد، میانمار 842درصد، تاجیکستان 560درصد، بلژیک
319درصد، سومالی 136درصد و لهستان 112درصد رشد کرده است.