کد خبر: ۸۸۲۹
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
سال جاری در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود که بلاتکلیفی همچنان بر روابط خارجی ایران سایه دارد. این وضع برخلاف همه امیدواری‌هایی است که در بازگشت تهران به میز گفت‌گوهای وین برای ایجاد توافق در احیای برجام شکل گرفت.

سال جاری در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود که بلاتکلیفی همچنان بر روابط خارجی ایران سایه دارد. این وضع برخلاف همه امیدواری‌هایی است که در بازگشت تهران به میز گفت‌گوهای وین برای ایجاد توافق در احیای برجام شکل گرفت.
انتخاب دولت «ابراهیم رئیسی» در بازگشت به میز گفت‌‌وگو به جای منازعه بر سر برجام، مفهومی از واقع‌گرایی خردمندانه را مقابل ایده‌های انتزاعی مخالفان بازگشت فعال به جامعه بین المللی بروز داد. خوب یا بد، توافقی در حال شکل‌گیری بود که در صورت تحقق، فرصتی دوباره را به ایران برای ایجاد موقعیتی متفاوت از آنچه به آن مبتلاست، ایجاد می‌کرد. این امید چنان پررنگ شد که حتی مخالفان برجام با نگاه به واقعیت‌های جاری در کشور، مجبور به سکوت شده و به نظر می‌رسید به ترجیحات نظام تن داده‌اند.
تا پیش از اقدام نظامی روسیه در اوکراین، می‌شد چنین پنداشت که اگر اعضای گروه مذاکره کننده با تهران در وین، نمایندگان دو بلوک شرقی و غربی رقیب در جامعه جهانی هستند، اما بر سر محتوای توافقنامه احیای برجام نظر مشترک دارند. متن توافق پیشنهادی به تهران همانی است که تا کمی پیش از این «میخائیل اولیانف» نماینده ویژه دولت روسیه با نگاهی مثبت از آن یاد می‌کرد. او حتی گفت؛ تا توافق پنج دقیقه باقی است. طرفه اینکه او در هفته‌های قبل‌تر، تعلل تهران را برای قبول توافق مورد انتقاد قرار داده و بر سرعت انجام آن در فرصت باقی‌مانده تاکید داشت.
وقوع جنگ در اوکراین به ناگاه معادلات را به هم ریخت. مسکو حالا نه به عنوان یکی از اعضای مذاکره کننده در وین که برای نزدیکی مواضع تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام تلاش می‌‌کرد، بلکه به عنوان یک طرف مدعی، خواستار تضمین منافع خود از سوی واشنگتن در پسا برجام شد. اطمینان مسکو در تاثیر گذاری ادعایش، همان توقفی است که اکنون بر نتیجه پایانی مذاکرات وین تحمیل کرده است.
منفعت جویی مسکو از مذاکرات وین، با شروع دور تازه نقد و مخالفت‌ها با توافق در دست انجام همراه شد. برخی مخالفان با نقد بند بند توافق، آن را تسلیم تهران در برابر خواست‌های غرب و به ویژه دولت امریکا دانسته‌اند. آنان پا را فراتر گذاشته و تیم مذاکره کننده ایرانی را که با مدیریت دولت اصولگرای سیزدهم عمل می‌کند، زیر شلاق انتقاد و اتهام قرار داده و ایشان را وابستگان به تیم «محمد جواد ظریف» و دولت دوازدهم خوانده‌اند. در نگاه مخالفان و منتقدان، دولت رئیسی و تیم دیپلماسی او همان راهی را می‌روند که به زعم آنان دولت «حسن روحانی» با گرایش‌های غربی دنبال می‌کرد. یکی از منتقدان گفته است که «امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه در پاسخ به نقد‌های او در باره توافقنامه در حال انجام بر این نکته اشاره کرده که «اگر روزگاری کف مطالبات تهران برجام بود، حالا اما سقف مطالبه برجام است.
مخالفان برجام که اکنون توقف تحمیل شده بر مذاکرات وین را از سوی مسکو با مخالفت خود با متن توافق، آمیخته و توجیه می‌کنند، عامدانه و یا به سهو، به این مهم اشاره ندارند که همان متن مورد انتقاد با مشورت و رایزنی مستقیم نماینده روسیه در وین تهیه و تدوین شده است. تهران از ابتدای گفت‌گوهای وین، مسئولیت گفت‌‌وگوی مستقیم با واشنگتن را به نماینده روسیه در این مذاکرات واگذارد؛ امری که از ابتدا با انتقاد و هشدار برخی ناظران درباره پیامدهای آن همراه شد.
دیر یا زود، می‌شد تاثیر سیاست‌های استراتژیک روسیه را بر فرایند مذاکرات وین و احیای برجام مشاهده کرد، با این حال جنگ اوکراین عینیت و ذهنیت لازم را در درک این مهم ایجاد کرده است. این جنگ، اتفاقی یکباره با قدمتی به اندازه روزهای اخیر نیست، بلکه روسیه از نیمه دوم دهه میلادی کنونی، بسترهای وقوع آن را تدارک دیده است. توسعه طلبی ناتو به سوی شرق، امنیت روسیه را در معرض خطر قرار داده است. روس‌ها نمی‌خواهند دوباره از همان سوراخی گزیده شوند که در گذشته بارها تجربه کرده‌اند؛ چه در دوران حاکمیت تزارها و چه کمونیست‌ها. جنگ کنونی اما مفهومی متفاوت از پیامدهای جنگ سرد میان دو بلوک سرمایه‌داری غرب و کمونیستی شرق پس از جنگ جهانی دوم دارد. در واقع جنگ کنونی، بازگشت به دوران توسعه طلبی‌های ارضی عصر تزارها و پادشاهی‌های اروپایی قرون ۱۷ و ۱۸ شبیه است. هیچ‌یک از طرف‌ها حامل ارزش‌های ایدئولوژیک به مفهوم دوران جنگ سرد نیستند. هرچه هست، جنگ منافع ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک میان امپریالیست‌هایی است که دیگر کشورها و دولت‌ها را مشمول ضربات و زیان‌های ناشی از رقابت خود می‌کنند.
از این رو تهران با نگاه به منافع ملی و امنیتی خود نباید و نمی‌تواند در میانه منازعه‌ای قرار گیرد که سود آن نصیب این یا آن قدرت امپریالیستی شود و زیان آن متوجه مردمی که چهار دهه سختی تحریم‌ها و دوری از جامعه بین المللی را تا سفره‌های غذای خود لمس کرده‌اند. تهران لازم است به ابتکارهای خود و مصون از گرایش به این یا آن سوی خطوط مواجهه توجه کرده و از فرصت‌های این وضع، موقعیت‌هایی را ایجاد کند که تنها منافع کشور و ملت را تامین کند؛ همانگونه که همه بازیگران صحنه آشفته کنونی در جامعه جهانی، کلاه خود را محکم در دست گرفته و از پشت شیشه‌های عینک منافع خود به نقش آفرینی مشغولند.
تهران لازم است به بلاتکلیفی در روابط خارجی خود با نگاه به منافع کشور پایان داده و مدیریت اوضاع را فارغ از ملاحظات این و آن در دست گیرد. آیا در روزهای پایانی سال، اخباری خوش از وین به گوش خواهد رسید؟ آیا اغمای دوباره برجام پایان می‌یابد؟ همه چیز به انتخاب تهران بسته است.
نام:
ایمیل:
* نظر: