«علی باقری کنی» نام آشنایی که این روزها تیتر اول خبرها را به خود اختصاص داده است. مذاکرهکننده ارشد کشورمان که این روزها به صورت مداوم راه تهران به وین و بالعکس را طی میکند تا شاید گرهای از گرههای کور برجام باز کند
آفتاب یزد: «علی باقری
کنی» نام آشنایی که این روزها تیتر اول خبرها را به خود اختصاص داده است.
مذاکرهکننده ارشد کشورمان که این روزها به صورت مداوم راه تهران به وین و
بالعکس را طی میکند تا شاید گرهای از گرههای کور برجام باز کند. شاید
کمتر کسی با توجه به سابقه باقری کنی فکر میکرد که برجام و دود سفیدی که
این روزها از وین بلند میشود، به دست باقری کنی رنگ بگیرد، چون پیش از این
او هم شانه جلیلی، یکی از بزرگترین مخالفان برجام میایستاد. با این حال
اما این روزها باقری بازی را برای خیلیها عوض کرده است. اما سوال اینجاست
که این تغییر بازی به دلیل تفاوتهایی است که علی باقری کنی با سعید جلیلی
دارد؟ یا استراتژی نظام است که از او چنین مذاکرهکننده ارشدی ساخته است؟>رابطه باقری با جلیلیزمانی
که سعید جلیلی معاونت اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه را برعهده داشت،
باقری کنی مدیرکل اروپای مرکزی و شمالی این معاونت بود و پس از سعید جلیلی،
مدتی بهعنوان معاون اروپای وزیر امور خارجه فعالیت کرد و پس از حضور
جلیلی در شورای عالی امنیت ملی، علی باقری بهعنوان معاون او منصوب شد.باقریکنی
از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ و در دوره سکانداری سعید جلیلی در مذاکرات هستهای در
دولت نهم و دهم عضویت داشت. سالهایی که روسیه و چین هم کنار ایران نبودند و
قطعنامههای پیدرپی علیه ایران صادر میشد. پرونده هستهای از فاز حقوقی
وارد فاز امنیتی شده بود. قطعنامههای شورای امنیت که از سوی احمدینژاد،
«کاغذ پاره» خوانده میشدند، ایران را به گرداب تحریمهای بیسابقه مالی و
نفتی کشانده بود. اما این روند با انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ متوقف شد.
علی باقری پس از پیروزی انتخاباتی روحانی از تیم هستهای کنار رفت و
نقدهایش علیه مذاکرات برجامی ظریف را در رسانههایی مانند شبکه افق سیما،
وبسایت مدرسه کالک وابسته به بسیج دانشجویی و مرکز رشد دانشگاه امام صادق
منتشر کرد. او مقدمهای هم بر نسخه فارسی کتاب خاطرات وندیشرمن،
مذاکرهکننده تیم هستهای نوشت.علی باقری، سال ۱۳۹۲ رئیس ستاد
انتخاباتی سعید جلیلی و منتقد جدی هرگونه مذاکره با آمریکا بود. در آن سال،
ایران تحت شدیدترین تحریمهای مالی و نفتی قرار داشت و برنامه گزینه «نفت
در برابر غذا» پیش روی جمهوری اسلامی ایران گذاشته شده بود.تحت تاثیر
چنین فضایی، انتخابات ریاست جمهوری ایران به کارزار صفآرایی حامیان
مذاکره، تبدیل شد. باقری پس از پیروزی حسن روحانی در آن انتخابات همراه
سعید جلیلی به یکی از منتقدان جدی مذاکرات هستهای در دولت روحانی بدل شد.باقری
پس از توافق ژنو که پیشدرآمد برجام بود، در مجلس حضور یافت و محتوای
مذاکرات و توافقات را در کمیسیونی با عنوان «کمیسیون برجام» که ریاست آن را
علیرضا زاکانی برعهده داشت، نقد کرد. باقری در مقاطع دیگری ازجمله، حضور
در برنامههای شبکه افق سیما در نقد عملکرد تیم سیاست خارجی دولت سخنانی را
ابراز داشت.>عملکرد باقری در مذاکرات وینبعد از انتخابات ریاست
جمهوری 1400 علی باقری بهعنوان نماینده ابراهیم رئیسی وظیفه انتقال امور
وزارت خارجه را بر عهده گرفت و در روزهای اول پیروزی رئیسی در وزارت خارجه
مستقر شد. از همان زمان گمانهها برای حضورش در تیم مذاکرهکننده قوت
گرفت. پس از وزارت حسین امیرعبداللهیان، باقری بهعنوان معاون سیاسی او،
ماموریت هدایت مذاکرات را زیر نظر شورای عالی امنیت ملی برعهده گرفت. حالا
دانشآموخته دانشگاه امام صادق که زمانی معاون سعید جلیلی در مذاکرات بود
بهجای سیدعباس عراقچی فارغالتحصیل اندیشه سیاسی دانشگاه کنت انگلستان
نشسته و برای نهایی کردن دستاوردهای مذاکراتی عراقچی و بهروزرسانی آن با
توجه به تحولات ایران و جهان، تلاش میکند. اگرچه بسیاری پیشبینیها از
حضور سعید جلیلی در تیم مذاکرهکننده خبر میدادند اما افشای رسانهای نامه
سعید جلیلی به رهبری در نقد روند مذاکرات وین که هدایتش را باقری بر عهده
داشت، نشان داد، باقری رویکردی متفاوت از جلیلی در مذاکرات دنبال کرده که
از قضا مورد توافق مقامات عالی نظام نیز بوده است.جلیلی در آن نامه ۲۰۰
صفحهای به رهبر انقلاب، پیشنهاد خروج از برجام، افزایش غنیسازی حتی تا
۹۰ درصد را داده بود، با این منطق که بعد از شکستن خطوط قرمز هستهای،
امتیازات بیشتری را کسب میکنیم. این همان رویکردی بود که وقتی جلیلی در
دولتهای نهم و دهم مذاکرهکننده ارشد ایران بود، دنبال میکرد. حالا اما
باقری، تلاش میکند با تاکتیک «مذاکره برای رفع تحریم» راهی متفاوت از سعید
جلیلی را برود. مجموعه کنشهای علی باقری در مذاکرات وین نشان میدهد، تیم
مذاکرهکننده ابراهیم رئیسی، از حیث تجربه و تخصص و تحصیلات با تیم
مذاکرهکننده دولتهای یازدهم و دوازدهم متفاوت است. اما این طور که پیداست
علی باقری در این دور از مذاکرات کوشش کرده راهی متفاوت از سعید جلیلی را
برای دستیابی به نتیجه عملی در مذاکرات که بهبود معیشت مردم از راه رفع
تحریمها را نشانه رفته، دنبال کند. مسیری که قبلاً عباس عراقچی
مذاکرهکننده ارشد ایران در دولت روحانی برای رفع تحریمها دنبال میکرد و
تلاش تیم باقری در روزهای اول مذاکرات بر مرور متنهای قبلی مذاکره و
پذیرش خواسته طرفهای اروپایی برای ازسرگیری مذاکرات از نقطه توقف در
مذاکره با عراقچی بود. توقفی که همان زمان هم به نقطه تصمیم در تهران و
واشنگتن رسیده بود اما حالا در دولت رئیسی، تصمیم برای توافق به نقطه
امیدوارکنندهای رسیده است.نرفتن امیرعبداللهیان به وین در حساسترین
روزهای مذاکرات، برخلاف ظریف که در مراحل مهم مذاکرات حضور فعالی کنار
مذاکرهکنندگان داشت، گویای اعتماد بالای نظام و وزیر خارجه به عملکرد
باقری است. در واقع در حال حاضر علی باقری از دانشآموختگی رشته معارف
اسلامی و اقتصاد تا مذاکرهکننده ارشد ایران در مذاکرات وین، راهی را رفته
که در آن از معاونت جلیلی در شورای امنیت ملی تا مذاکرات دولت نهم و دهم
مسیری پانزدهساله را طی کرده است. در این مسیر بهجز دورهای که معاون
جلیلی در وزارت خارجه بوده تجربه دیپلماتیک موثری هم نداشته و تحصیلاتش در
دانشگاه امام صادق نیز مرتبط با حوزه کاری او نیست اما تا کنون توانسته
مذاکرات وین را به سمتی پیش ببرد که طبق گفته طرفین، توافق از آن چه فکر
میکنیم نزدیکتر است.>ضرورتهای دیپلماسی در مقام عملباقری بعد
از دولت احمدینژاد، در نقش تحلیلگر سیاسی به نقد برجام و مذاکرات هستهای
میپرداخت و برجام را «خسارت محض» و «تهدیدی برای امنیت ملی» میدانست و
دستاوردی برای آن قائل نبود،حالا بهعنوان یک دیپلمات مذاکرهکننده
عملگرا، باید مذاکرات احیای برجام را به ایستگاه پایانی برساند. باید دید
این تغییر رویکرد به دلیل تفاوتهایی است که علی باقری کنی با سعید جلیلی
دارد؟ یا استراتژی نظام است که از او چنین مذاکرهکننده ارشدی ساخته است؟
داریوش قنبری، فعال سیاسی در این باره به آفتاب یزد میگوید:« معمولا افراد
در زمانی که در قدرت هستند با زمانی که در قدرت نیستند تفاوت رویکرد
دارند. زمانی که در قدرت نیستند نقش اپوزیسیون را ایفا میکنند و زمانی که
در قدرت حضور دارند پوزیسیون هستند به همین دلیل هم رویکردشان به مسائل
متفاوت است. بنابراین طبیعی است که کسانی که در گذشته مخالف برجام بودند
حالا موافق آن هستند و باید این موضوع را به فال نیک گرفت.»وی تصریح
میکند:« به همین دلیل هم زیاد مهم نیست که مواضع آقای باقری در گذشته چه
بوده است بلکه مهم این است که در حال حاضر ایشان در خط مقدم احیای برجام
قرار دارند و خبرهایی هم که تا کنون از مذاکرات وین به گوش رسیده است مثبت
تلقی میشود. به نظر من آقای باقری تا کنون از پس کاری که به ایشان محول
شده به خوبی بر آمده اما کار را باید از نتیجه آن ارزیابی کرد؛ با این همه
تا اینجای کار به نظر میرسد موفق عمل کرده اند.»قنبری در پاسخ به این
سوال که به نظر شما آقای باقری با آقای جلیلی از نظر رویکردی با یکدیگر
متفاوت هستند؟ نیز میگوید:« من فکر میکنم آقای باقری به واسطه نقشی که به
عهده گرفته مجبور است واقع گراتر عمل کند. آقای جلیلی در حال حاضر در
عرصه عمل قرار ندارند. قطعا بین این دو تفاوتهایی وجود دارد. آقای جلیلی
در گذشته مواضعی داشتند که مواضع آقای باقری به ایشان نزدیک بود اما اینکه
آقای باقری در حال حاضر در مسیر پیشبرد منافع ملی، مواضع دیگری را در پیش
گرفته و در حال احیای برجامی است که قبلا منتقد آن بوده، کار بسیار مفیدی
است. انسانها به خصوص در موضوعات سیاست خارجی نمیتوانند یک موضع واحد
داشته باشند چون منافع کشورها سیال است و هر برههای از تاریخ میطلبد که
به نحوی موضعگیری صورت بگیرد. بنابراین مهم مواضعی است که در حال حاضر و
در زمان مناسب اتخاذ شده است. اینکه آقای جلیلی هنوز مخالف برجام است یا
خیر چندان اهمیتی ندارد چنانچه میبینیم خود ایشان هم دیگر صراحتا
مخالفتشان را ابراز نمیکنند و حتی زمانی که بحث نامه ایشان مطرح شد آقای
جلیلی عنوان کردند که مربوط به گذشته بوده است. با این همه به نظر من چرخشی
هم که در مواضع آقای باقری صورت گرفته ناشی از ضرورتهای دیپلماسی در مقام
عمل است. به هر حال کسی که در مقام عمل باید کاری را انجام دهد قطعا
مواضعش با فردی که بیرون گود است و صرفا ارزیابی میکند متفاوت است.»