نسخه چاپی
اینها را آرش میگوید صاحب یکی از مانتوفروشیهای بزرگ خیابان هفتتیر. او میگوید آمار سرقت از فروشگاهش بالاست و در 6 سال اخیر دزدان زیادی به مغازه و جنسهایشان زدند که تا به حال خودش 11 نفرشان را سر بزنگاه گرفته است؛ کیسهای مختلفشان را. حتی آن سارقی که در اثر فشار و چشم و همچشمی همسرش، طمع کرده بود و از محل کارش لباس و مانتو سرقت میکرد! اما آرش سرقت غیرخودیها را متفاوتتر روایت میکند: «معمولا خانمها میان دزدی. اون 11 سارقی هم که ما دستگیر کردیم همه خانم بودن، اغلب هم مطلقه، میانگین سنیشون هم بین 18 تا 35 سال. یکسری بسیار زیبارو و مرتب و آرایشکرده اومده بودن دزدی و یکسری هم با بچه اومده بودن. یکسری دیگه هم بچه کرایه کرده بودن برای دزدی. چون بچه کرایهای هم داریم. گاهی هم زن و بچه کرایه میکنن. یعنی چی؟! یعنی طرف فقیره، بهش میگن آقا چند ساعت زن و بچهات رو به ما بده هیچ کاری هم باهاشون نداریم فقط میخوایم تا یک جایی ما رو همراهی کنن. بعد به اتفاق هم میرن توی یک فروشگاه، اما در واقع اون زن و بچه نقش طبیعی جلوهدادن فضا رو دارن. بعد هم مرد به زن میگه دزدی کن که اگه گیر افتاد، زن رو ول کنه و بره و طبیعتا در این مواقع هم زن میشه بازنده ماجرا.»
آرش میگوید غیرخودیهایی که موفق به سرقت میشوند معمولا مثل همان خودیها دستگاه تگ بازکن دارند و به بهانه پرو لباس یا مانتو، با خیال راحت در داخل پروها تگهای مغناطیسی را باز میکنند. سارقان ناشیتر هم ظاهرا با تیغ، قسمت تگ لباس را میبرند و بعد هم جای سوراخی که وسط لباس افتاده را با یک چیزی میدوزند یا جیب برایش طراحی میکنند؛ جوری که مو هم لای درزش نمیرود: «الان همه لباسا اینقدر پارچه اضافه داره وگشاد و آزاده که راحت میشه یک قسمتش رو درز گرفت بدون اینکه جایی از کار ایراد پیدا کنه.»
برداشت اول؛ شیوههای عجیب سرقتدر راسته مانتوفروشیهای خیابان هفتتیر، مغازهدارهای زیادی از پدیده «سرقتهای خُرد» میگویند. همین چند روز پیش بود که ولولهاش در بازار به راه افتاد. «بله! دوباره شب عید شد و مغازهها شلوغ. یکسری به عنوان مشتری میان چند تا مانتو برمیدارن که مثلا پرو کنن سر آخر هم تا ما به خودمان بیایم، هم مشتری رفته، هم جنسمون.» اینها را یکی دیگر از فروشندگان مانتوفروشی در خیابان هفتتیر میگوید که اتفاقا همین چند روز پیش هم در مغازهشان مچ یک سارق را گرفته بودند. آقای ولی یکی دیگر از مغازهداران خیابان هفتتیر هم تجربه مشابهی دارد: «14 ساله که مانتوفروشی دارم و با انواع و اقسام این پدیدهها روبهرو شدم. مثلا جالب بود که یک بار خانمی برای سرقت، از پوشش چادر استفاده کرده بود برای اینکه بتونه مانتوها رو زیرش مخفی کنه. بعد مانتوها را در یک کیسه خیلی بزرگ میذاره و در حالی که دو نفر از همدستاش حواس صندوقدار رو پرت کرده بودن، با خیال راحت با یک کیسه بزرگ پر از مانتو از مغازه خارج میشه. ما بعدا وقتی تصاویر فیلمهای ضبطشده دوربین مدار بسته را چک کردیم، متوجه شگردش شدیم.»
طرف فقیره، بهش میگن آقا چند ساعت زن و بچهات رو به ما بده هیچ کاری هم باهاشون نداریم فقط میخوایم تا یک جایی ما رو همراهی کنن. بعد به اتفاق هم میرن توی یک فروشگاه اما در واقع اون زن و بچه نقش طبیعی جلوهدادن فضا رو دارن. بعد هم مرد به زن میگه دزدی کن که اگه گیر افتاد، زن رو ول کنه و بره و طبیعتا در این مواقع هم زن میشه بازنده ماجرا.در حالی که در چند سال اخیر بسیاری از فروشگاهها و بوتیکها روی اجناس خود تگهای مغناطیسی نصب میکنند تا به محض نزدیکشدن به در خروجی صدای بوق شنیده شود، اما ظاهرا سارقان هم کارشان را بلد هستند و میدانند که بدون دستگاه تگ بازکن هم، سرقت شدنی است! عطاری یکی از فروشندگان لباس در هفتتیر میگوید: «دستگاههای تگ بازکن که در فروشگاهها وجود داره همگی کد پیگیری دارن. ولی خب اونقدر هم نظارت و پیگیری دقیقی ندارن مثلا یک نفر که با مجوز کسبوکارش این دستگاه رو خریده حالا اگر پسفردا مغازهاش رو جمع کنه میتونه دستگاه تگ بازکن رو همچنان پیش خودش داشته باشه! اما به هر حال خیلی هم راحت در دسترس نیست که هر کسی بتونه استفاده کنه. برای همین بعضی از سارقها با فندک اتمی دور تگهای مغناطیسی رو میسوزنن تا آلارمی که داخلش نصب شده رو از کار بندازن یا از هم جداش کنن.»
ماجرای سرقتهای خرد ظاهرا در برخی از فصول سال رونق بیشتری میگیرد و اغلب فروشندگان معتقدند که در شبهای نزدیک به عید نوروز یا اواخر شهریور که خیابان، بازارها، پاساژها و داخل خود فروشگاهها شلوغ و غلغله است، بهترین زمان برای اجراییکردن نقشه سرقتهای خرد است.
برداشت دوم؛ انواع دزدیبرای بسیاری از مردم «خرید رفتن» به عنوان یکی از لذتهای بزرگ زندگی تلقی میشود. در عین حال دزدی از بوتیکها و سوپرمارکتها توسط مشتریان، دومین علت اصلی از دست دادن موجودی برای فروشگاه به شمار میآید؛ البته پس از سرقتهای کارکنان. بر اساس تعریف ویکیپدیای لاتین «دزدی از مغازه» معمولا با پنهانکردن کالا در جیب، زیر لباس یا در کیف و خروج از فروشگاه بدون پرداخت هزینه انجام میشود. در مغازههای لباسفروشی، سارقان ممکن است لباسها را به بهانه پرو کردن بپوشند و با پوشیدن لباس از فروشگاه خارج شوند. با این حال، اصطلاحات «دزدی از مغازه» یا «دزد مغازه» معمولا در قانون تعریف نشدهاند.
جرم دزدی از مغازه عموما در طبقهبندی قانونی سرقت قرار میگیرد؛ هرچند که دزدی از مغازه متمایز از دزدی (سرقت با نفوذ به یک فروشگاه بسته)، دزدی (سرقت با تهدید یا انجام رفتار خشونتآمیز) یا سرقت مسلحانه (سرقت با استفاده از سلاح) است. سارقان ممکن است با چند نفر از همدستان خود وارد فروشگاهها شوند و با پرتکردن حواس فروشندگان اجناس را به سرقت ببرند. آماتورها معمولا محصولات را برای استفاده شخصی میدزدند، در حالی که مجرمان حرفهای عموما اقلامی را میدزدند تا آنها را دوباره در یک جای دیگر بفروشند. سایر اشکال دزدی از فروشگاه عبارتند از تعویض برچسب قیمت اقلام مختلف یا خوردن غذای یک فروشگاه مواد غذایی بدون پرداخت هزینه. اقلامی که معمولا از مغازهها به سرقت میروند آنهایی هستند که به نسبت اندازهشان قیمت بالایی دارند، مانند تیغ یکبار مصرف، ویتامینها و سیگار.
دستگاههای تگ بازکن که در فروشگاهها وجود داره همگی کد پیگیری دارن. ولی خب اونقدر هم نظارت و پیگیری دقیقی ندارن، مثلا یک نفر که با مجوز کسبوکارش این دستگاه رو خریده حالا اگر پسفردا مغازهاش رو جمع کنه، میتونه دستگاه تگ بازکن رو همچنان پیش خودش داشته باشه. برداشت سوم؛ همه جا آسمان همین رنگ استمعضل سرقتهای خرد چالش امروز و دیروز یا مختص به کشور ما نیست. همین دیروز سردار علیرضا لطفی رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ، مهمترین چالش پلیس آگاهی در سال جاری را سرقت های خرد اعلام کرد و گفت :« مهمترین چالش ما بحث سرقت های خرد است، چرا که رقم آن زیاد است و به دلایل مختلف از جمله حضور معتادان متجاهر، افزایش قیمتها و … میزان آن افزایش پیدا کرده است».با این حال بر اساس یک بررسی نمونه توسط کنسرسیوم خردهفروشی بریتانیا (BRC) دقیقا در یک دهه گذشته نیممیلیون نفر در حال سرقت از مغازهها دستگیر شدند و در ایالات متحده مجموع ضررهای مالی از سرقتهای خرد به 32.6میلیارد دلار تخمین زده شد. پلیس و افسران پیشگیری اغلب معتقدند که بسیاری از افراد با دزدی از فروشگاهها سعی در جمعآوری پول برای تهیه موادمخدر دارند. با این حال، بیشتر سرقتهای خردهفروشی شناسایی نمیشوند و به همین دلیل آسیبشناسی این پدیده کمی سخت به نظر میرسد.
برداشت چهارم؛ چالش کارمندان فروشگاهنتیجه سرقتهای خرد درنهایت تولید بیشتر آسیبهای اجتماعی در بستر جامعه است و تبعات زیادی به همراه دارد. کاهش سود، مستقیمترین اثر مالی دزدی از مغازه است که درآمد و سود فروشنده را از بین میبرد. در واقع هر کالایی که در مغازه گم میشود برای فروشگاه هزینه دارد، چراکه بهشدت بر حاشیه سود یا توانایی تبدیل درآمد به سود تاثیر میگذارد. همین امر هم باعث میشود که برخی از مغازهداران با احتساب ضرر و زیانهای فروشگاهشان اغلب به دنبال راهی برای جبران این زیان مالی هستند و با افزایش قیمت محصولات و خدماتشان سعی میکنند این چاله را پر کنند.
از طرف دیگر دزدی از مغازه تاثیر غیرمستقیمی بر روحیه کارکنان و فرهنگ کاری دارد. اگر کارمندان دائما بشنوند که مشکل دزدی از فروشگاه وجود دارد، ممکن است احساس پارانویا کنند. اقدامات منفی انجامشده برای جلوگیری از دزدی از مغازه میتواند غرایز کارمندان را نسبت به نگرش مثبت و خوشایند با مشتریان مختل کند. کارمندان همچنین ممکن است بیش از حد به مشتریان مشکوک شوند و درنهایت رفتاری داشته باشند که مشتریان واقعیشان را نیز از دست بدهند.
برداشت آخر؛ ترفندهای مقابله با سرقتالبته صاحبان و مدیران فروشگاهها هم استراتژیهای خاص خودشان را در برابر خردهسرقتها دارند. آنها برای کاهش سرقت از مغازه، اجناس کوچک و گرانقیمتشان را در جعبههای شیشهای قفلشده نگهداری میکنند یا کالایشان را به قفسهها زنجیر میکنند (به ویژه اقلام گرانقیمت)؛ اتصال سنسورهای مغناطیسی؛ نصب آینههای خمیده در بالای قفسهها یا دوربینهای فیلمبرداری و مانیتورهای ویدیویی و ممنوعیت آوردن کولهپشتی یا کیف نیز در بسیاری از فروشگاهها مورد استفاده و توجه است. برخی فروشگاهها نیز در مقابل در خروجی نگهبانی دارند که داخل کولهپشتی و کیف را میگردد و رسیدها را چک میکند. گاهی هم مدیران فروشگاهها با آموزش کارکنان برای شناسایی دزدان بالقوه مغازه، با پدیده سرقتهای خرد مبارزه میکنند. درست مثل آرش که 11سارق زن را در داخل فروشگاهش دستگیر کرد.