نسخه چاپی
جواد صالحی اصفهانی
استاد اقتصاد
برای مقایسه تفاوت ها اقتصاد در پیش از انقلاب با پس از انقلاب باید به آمارها رجوع کرد چراکه وقتی انقلاب عظیمی مانند انقلاب اسلامی در ایران رخ میدهد و موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی مردم جابجا میشود، دیدگاههای مختلفی در خصوص بهتر یا بدتر شدن وضعیت مطرح میشود خوشبختانه انقلاب ایران تنها انقلاب بزرگی است که قبل و بعد از آن آمار های نسبتا خوبی داریم در نتیجه میتوانیم تصویر نسبتاً دقیقی از وضعیت معیشت و درآمد سرانه داشته باشیم. متاسفانه در دیدگاههای سیاسی از این آمارها به درستی استفاده نمیشود و این موضوع مردم را دچار سردرگمی میکند ضمن اینکه ممکن است سبب خطای تصمیم گیری در سطوح بالا شود. به طور مثال گفته میشود که درآمد سرانه امروز ایران 60 درصد پیش از انقلاب است. این موضوع واقعیت ندارد. اگر کسی باشد که در آن دوران زندگی کرده باشد به راحتی میتواند بگوید آن زمان کالاهایی مانند یخچال در خانه های روستایی بسیار کمیاب بود. این موضوع خود آماری است که میتواند به شما بگوید که وضع نمیتواند بدتر شده باشد. وقتی شرایط گذشته که گاز خانگی وجود نداشته را با امروز که 86 درصد جمعیت کشور از این نعمت برخوردار هستند مقایسه میکنیم، نمیتوانیم بگوییم که شرایط بدتر شده است. غیر از کالاهای با دوامی مانند یخچال که در خانهها وجود دارد، آمار بهتری در مورد مصرف یا تولید سرانه وجود دارد. برای محاسبه سرانه تولید، باید میزان تولید تعداد زیادی از کالاها را با یکدیگر جمع بزنیم. برای این کار ارزش هر کالا را در تعداد آن ضرب کرده و جمع میکنیم. این قیمتها در داخل کشور هستند. قیمت یک کالا در دو کشور با یکدیگر یکسان نیست. به طور مثال قیمت گاز طبیعی که در ایران مصرف میکنیم، در آمریکا 30 برابر است. در صورتی که بیاید و مصرف گاز را در ریال ضرب کنید، یک عدد به دست میآورید و اگر آن را ضربدر قیمتی که مردم آمریکا برای آن میپردازند کنیم به یک عدد کاملاً متفاوتی میرسیم. در نتیجه اگر مصرف انرژی را به قیمت های داخلی ایران محاسبه کنید، تولید سرانه ایران بین 70 تا 100 میلیارد دلار کمتر از محاسبه آن با قیمتهای جهانی میشود. برای آنکه مقایسهها در این زمینه منطقی تر شود، مطالعاتی در دانشگاهها و بانک جهانی اتفاق افتاده است.برهمین اساس گفته میشود قیمتهای محاسباتی تولید در کشورها بر مبنای آمریکا در نظر گرفته شود که به آن پروژه ICP میگویند. در اثر این مقایسه نرخ برابری ریال و دلار نیز استخراج میشود اما این نرخ با چیزی که در بازار ارز ایران یا دیگر کشورها مشاهده میکنیم، متفاوت است. اگر امروز این نرخ برابری را محاسبه کنید، به رقمی حدود چهار هزار تومان میرسید و شما میبینید که در بازار آزاد این قیمت 26 هزار تومان است. در نتیجه اگر تولید ریالی ایران را تقسیم بره 26 هزار تومان کنید به عدد کوچکی میرسید اما اگر آن را به چهار تقسیم کنید، تفاوت بسیار زیادی خواهد داشت. توصیه بنده این است که مرکز آمار نرخ برابری قدرت برای ریال و دلار را محاسبه کنند تا این موضوع توسط خارجیها انجام نشود. در چند سال گذشته بانک جهانی به صورت ناگهانی این نرخ را تغییر داد و این موضوع سبب شد که GDP ایران تا یکسوم کاهش پیدا کند. وقتی در خصوص علت این مسئله سوال میکنید، میگویند ما با ایران تماس گرفتیم اما به این دلیل که جواب مشخصی دریافت نکردیم خودمان محاسباتی را انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم. عدهای ممکن است بگویند که کشورهای دیگر نیز رشد کردند و این مورد درستی است.