فکر میکنم حداقل سه یا چهار مرتبه در این ستون مطالبی را درباره فشل بودن تیم اطلاعرسانی و روابط عمومیهای دولت سیزدهم قلمی کردم و جالب اینکه از دیوار صدا برخاست اما از کارشناسان ومسئولان رسانهای دولت خیر! نمی توان ادعا کرد که مطالب دیده و خوانده نشده
فکر میکنم حداقل سه یا
چهار مرتبه در این ستون مطالبی را درباره فشل بودن تیم اطلاعرسانی و روابط
عمومیهای دولت سیزدهم قلمی کردم و جالب اینکه از دیوار صدا برخاست اما از
کارشناسان ومسئولان رسانهای دولت خیر! نمی توان ادعا کرد که مطالب دیده و
خوانده نشده؛ اتفاقا خوب هم رصد میشود لیکن این دولت هم مثل دولت قبل خود
را بینیاز از رسانه میداند و همین قدر که همان چند نفر از دوستان و
همکاران سابق رسانهای پا به رکاب باشند گویا کافی است! امیدوارم که نتایج
این نگاه خوش باشد! هر چند با انتصاب اخیر سخنگوی دولت این امید زنده شده
که این نگاهها تغییر کند. القصه اینکه این ضعف مفرط عملا وارد مراحل
حساسی شده است. چطور؟ عرض میکنم. شما به مذاکرات هستهای وین و نتایج آن
نگاهی بیاندازید تا متوجه شوید دقیقا وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده نیز
از لحاظ رسانهای به شدت ناهماهنگ و ناموزون عمل میکنند. یک سوال برای
اثبات ادعایم: به واقع کدام روایت از نتایج مذاکرات وین در فضای رسانهای
کشور قالب شد؟ آری؛ رسانههای فارسی زبان خارج از کشور خیلی ساده توانستند
این موضوع را جا بیندازند که مذاکرات وین کاملا شکست خورده است. شاید
برخی بگویند چنین ادعایی غلط است اما در پاسخ باید گفت اگر درست نیست پس
چرا بازار ارز و طلا متلاطم شده است؟ این در حالیست که اگر بخواهیم نگاهی واقع گرایانه به مذاکرات وین داشته باشیم باید به اظهارات «انریکه مورا»، قائم مقام نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات در پایان جلسات رجوع نمود و پس از چنین
رجوعی و مداقهای نمیتوان شکست مذاکرات را استنباط کرد. شکست مذاکرات
زمانی واقعی به نظر میرسد که طرفها برای دور بعدی مذاکرات توافق
نمیکردند. اکنون مذاکرات برای یکسری مشورتها با پایتختها متوقف شده و
زمان از سرگیری آن نیز مشخص شده است. اشتباه نشود! بنده نمیخواهم کیهانی
به موضوع بنگرم و عرض کنم که مذاکرات مثبت بود و ما بُردیم؛ خیر. چنین هم
نبوده است. دو طرف همدیگر را محک زدهاند و پیشنهادهای تهران روی میز قرار
گرفته است. بنابراین برای اعلام شکست مذاکرات زود است و باید صبر نمود. بهرحال
نکته اینجاست گویا تیم مذاکرهکننده و دستگاه دیپلماسی کشور آنچنان وقعی
به موضوع رسانه ننهاده است. چه بسا لازم بوده است در میان آن ۴۰ نفری که
راهی وین شدند یک کارشناس متبحر رسانه حضور داشت تا موضوع مدیریت شود. البته
در تیم قبلی مذاکرهکننده نیز چنین فردی با این خصوصیات حضور نداشت لیکن
این نکته را در نظر داشته باشید که برخلاف باقری، مذاکرهکننده فعلی ایران،
محمد جواد ظریف و عباس عراقچی به دلیل کاریزماتیک بودن هرکدام، یک ابر
رسانه بودند. فی المثل با توجه به شناخت وافر رسانههای غربی از محمد جواد
ظریف هر «اکت» و «کنش» رسانهای وی خیلی سریع در سر تیتر رسانههای غربی
قرار میگرفت و روایت مغشوش رسانههای فارسی زبان خارجی منهدم میشد. عدم
شناخت رسانه و احساس بینیازی به رسانه در حال تبدیل به پاشنه آشیل این
دولت است. قبلا هم عرض کردم: اینکه هر روز روزنامه کیهان یک «تیتر یک» با
ادبیاتی متوهمانه به دولت هدیه دهد راهگشا نیست. این نگاه دگم وبسته به
رسانهها تاکنون نتایج خوبی نداشته و قطعا این مهم در حوزههای حساس و ملی
مثل مذاکرات هستهای از اهمیت بیشتری برخوردار است. هر چند صلاح مملکت خویش
خسروان دانند وبس!