کد خبر: ۸۱۰۶
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
روز گذشته وقتی اخبار مترو تهران را که مرور می‌کردم به یک نکته مهم رسیدم؛ما در کنار مدیران و مسئولان ضعیف و ناتوان که توان و ذکاوت لازم برای عبور سازمان خود از بحران‌ها را ندارند با پرسنل، مجریان و مامورانی در بخش‌ها و نهادهای مختلف روبرو هستیم که آموزش لازم برای مواجهه با مردم را ندیده‌اند و اصولا نمی‌دانند باید چه رفتاری در موقعیت‌های مختلف داشته باشند.حال چرا این نکته مهم است؟

روز گذشته وقتی اخبار مترو تهران را که مرور می‌کردم به یک نکته مهم رسیدم؛ما در کنار مدیران و مسئولان ضعیف و ناتوان که توان و ذکاوت لازم برای عبور سازمان خود از بحران‌ها را ندارند با پرسنل، مجریان و مامورانی در بخش‌ها و نهادهای مختلف روبرو هستیم که آموزش لازم برای مواجهه با مردم را ندیده‌اند و اصولا نمی‌دانند باید چه رفتاری در موقعیت‌های مختلف داشته باشند.حال چرا این نکته مهم است؟
اجازه دهید مثالی بیاورم: شما هم حتما گذرتان به اداره‌های دولتی افتاده است و رفتار کارمندان آن بخش را مشاهده کرده اید.غالبا در این ادارات شما با افرادی مواجه می‌شوید که دارای چنین خصوصیاتی در محیط کار هستند:بی مسئولیت،بی نظم،حواس پرت،
پر مدعا،پرخاشگر،بی تحمل،شلخته و....خب طبعا محرز است نوع انتصاباتی که در بخش‌های فوقانی اداره‌های دولتی انجام می‌شود تاثیر مستقیمی بر لایه‌های پایینی ادارات دارد.یعنی وقتی رئیس مشکل دارد حتما تا سرایدار آن اداره هم دچار مشکل می‌شود زیرا برای مسئولی که رانتی سر سفره نشسته برایش مهم نیست در ساعات اوج کاری اداره و زمانی که باید به مردم خدمت شود در اتاق‌های مختلف کارمندان اداره در حال بازی موبایلی دست جمعی هستند (!) و مردم مستاصل و نگران پشت درب‌های بسته منتظرند مثلا جلسه آقایان (بخوانید بازی موبایلی دست جمعی) به اتمام برسد!کجای دنیا چنین ولنگاری در بخش خدمات دولتی را شاهد هستیم.حتی دیگر در کشورهایی نظیر کلمبیا که به چنین مواردی معروف هستند و براساس آن فیلم ساخته شده اصلاحات اساسی صورت گرفته تا مردم در مضیقه نباشند.اما اینجا....
من اگر به جای رئیس جمهور محترم بودم فکری اساسی برای این موضوع می‌کردم.منظور از فکر،دستور توخالی و طرح یک شعار خوش آب و رنگ(مثل همان تکریم ارباب رجوع) نیست.هدف فکری عاجل است.کاسه صبر مردم تقریبا پر شده و کسی دیگر طاقت تحمل رفتار مشمئز کننده ماموران و پرسنل نهاد‌های مختلف را ندارد.شاید سال‌ها پیش چنین تحملی بود ولی فشارهای مختلف در این سال‌ها دیگر صبر وطاقتی باقی نگذاشته که کماکان مسئولان منتظر صبر و نجابت مردم باشند.آقایان باید این عادت بد خود را کنار بگذارند!

در یکی از ویدئو‌هایی که روز گذشته از مترو تهران منتشر شده دخترکی چکش اضطراری واگن را بر می‌دارد و آنقدر بر شیشه آن واگن می‌کوبد تا بشکند.شاید عنوان شود هدف او رساندن اکسیژن به مردمی است که به دلیل سوء مدیریت،حدود یک ساعت در واگن گیر افتاده‌اند اما بدانید و آگاه باشید برای عبور اکسیژن یک سوراخ چند سانتی هم کافی است اما آن دختر تمام شیشه را می‌شکند و با تشویق مردم هم مواجه می‌شود.چرا؟چون می‌خواهد قدری از عصبانیتی که دارد را تخلیه کند.او عصبانی است زیرا می‌بیند فقدان مسئولان کاربلد،آگاه و دلسوز و از طرف دیگر شکاف عمیق و عجیب طبقاتی (در حال حاضر هزینه قلیان کشیدن و حضور در کافه یک آقازاده معادل حقوق یک ماه یک کارگر است) چگونه عرصه را برای مردم تنگ کرده است.

این ویدئو را باید تمام تصمیم گیران و مسئولان چه دولتی و چه غیره بارها وبارها ببینند.هر چند بعید به نظر می‌رسد
روابط عمومی‌های فشل این دولت چنین هنرهایی داشته باشند!
نام:
ایمیل:
* نظر: