سومین وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش، پس عدم رای اعتماد نمایندگان مجلس به دو گزینه قبلی، ظاهرا با ساختار این وزارتخانه و مطالبات معلمان (بنا به سوابق اجرایی) آشناتر است.
آرمان ملی- رها معیری:
سومین وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش، پس عدم رای اعتماد نمایندگان
مجلس به دو گزینه قبلی، ظاهرا با ساختار این وزارتخانه و مطالبات معلمان
(بنا به سوابق اجرایی) آشناتر است. هرچند که رزومه و سوابق اجرایی یوسف
نوری نیز مانند گزینههای قبلی تصدی وزارت آموزش و پرورش در دولتهای گذشته
و دو گزینه قبل دولت سیزدهم (باغگلی و فیاضی) چندان مرتبط و ساختارمند با
این وزارتخانه مهم کشور نیست و به باور کارشناسان سکانداری هدایت بیش از 15
میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون معلم و فرهنگی، نیازمند تجارب بیشتر و
سابقه مدیریت در حوزه کلان این وزارتخانه است. در این میان، سوالی که اذهان
جامعه بزرگ فرهنگیان را بهخود مشغول کرده این است که چرا دولت آیتا...
رئیسی که در ابتدا به شایسته سالاری تاکید جدی داشت، راه دولتهای پیشین را
در انتخاب وزرا (مخصوصا در وزارت آموزش و پرورش) میرود؟ آیا در میان این
یک میلیون معلم و فرهنگی با سابقه، گزینهای برای تصدی وزارت آموزش و پرورش
وجود نداشت؟ چرا به مانند دو وزیر پیشنهادی قبل که رای اعتماد را از
نمایندگان مجلس همسو با سیاستهای دولت نگرفتند، رئیس جمهور اصرار به
استفاده از فردی را دارد که حداقل یک دوره کوتاه یا معلم بوده یا سابقه
اجرایی آنها با ساختار نظامند آموزش و پرورش فاصله بسیاری دارد؟ بیشک
دولتی که دولتهای قبل را در انتصاب مدیران برکنار شده در پستهای مختلف
به کار میگرفت، متهم به قحط الرجالی میکرد چرا قادر نیست که از خانواده
بزرگ فرهنگیان یا با مشورت از گروههای صنفی آنها، یک فرد مورد اعتماد و
وثوق معلمان را به عنوان گزینه وزارت انتخاب نماید؟ هر چند که با سوابق
اجرایی یوسف نوری، در وزارت آموزش و پرورش، وی را از دو گزینه قبلی
متمایزتر میکند و همانطور که وی دارای دکترای تخصصی مدیریت گردشگری،
کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، کارشناسی برنامهریزی و فوق دیپلم پرورشی است
و در سالهای پیش از جنگ تحمیلی، معلم پرورشی و همچنین مدیرکل آموزش و
پرورش استانهای تهران و ایلام و مدیرکل بودجه وزارت آموزش و پرورش بوده
است، اما بیشک لغزش او در زمان وزارت آموزش و پرورش، کوهی از انتقادات را
روانه این وزارتخانه میکند. سومین گزینه، بهتر از دو گزینه قبلی برای
بررسی این سوالات، محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزشی به «آرمان ملی»
میگوید: زمانیکه به سوابق و رزومه آقای یوسف نوری نگاه میاندازیم، شاهد
هستیم که وی نسبت به گزینههای دیگر شرایط و شاخصههای بهتری دارد که دو
گزینه پیشین تصدی این وزارتخانه نداشتند. مثلا فیلمی که از وی در جبهههای
جنگ منتشر شده، آن زمان نیز می گوید «من فرهنگی (معلم) هستم.» این فرد
فارغ از اینکه در نظام آموزش و پرورش چه کاری انجام میداده، لااقل با
ساختارها، گرهها، فشارهای این وزارتخانه آشنا است و سوابق حداقلی او بازگو
کننده این امر است که خاک آموزش و پرورش را خورده است. گرچه مدیریتهای وی
در خارج از نظام آموزش و پرورش (مثل مدیرعامل یک شرکت پتروشیمی یا عضو
هیات مدیره فلان شرکت اقتصادی یا هلدینگ یا مدرک تحصیلی او جای بحث دارد)،
ولی وی با معلم پرورشی کار خود را آغاز کرده و سپس به جبهه رفته است. آن
چیزی که می تواند باعث بروز انتقادها در رابطه با سومین گزینه وزارت آموزش و
پرورش باشد او یک مدیر آموزشی حرفهای نیست. نیک نژاد به دو موضوعاتی که
دو گزینه پیشین وزارت آموزش و پرورش به آنها تاکید داشتند، اشاره میکند
میافزاید: «آنها خط نشانهای ایدئولوژی زیادی میکشیدند و این بهدلیل عدم
حضورشان در فضای خارج از آموزش و پرورش بود، ولی همه ما میدانیم که وقتی
یک فرد وارد سیستم میشود، میبیند که یک دنیای دیگری با تصورات او است. در
حقیقت آن چیزی که در ذهن مدیران و وزرا وجود دارد، با آن چیزی که در ذهن
معلمان، خانواده دانش آموزان و... جاری و کاربردی است، از زمین تا آسمان
تفاوت دارد. اما چون آقای نوری از ساختار نظام آموزشی است از گفتن این
بحثها اجتناب کرده است. همچنین وی، برای حفظ موقعیت فعلی معلمان گزینه
بهتری است، چون میداند شرایط و وضعیت معلمان به چه شکلی است و به احتمال
فراوان مدیران میانی که انتخاب می کند، از ساختار آموزش و پرورش و تجربه
کار خوبی دارند. هیچکسی از این شرایط فعلی آموزش و پرورش، انتظار تحول
بنیادین ندارد ولی انتظار داریم که حداقلها برای معلمان حفظ شود و مانند
وزرای سابق با سرعت بیشتری وضعیت معلمان را خرابتر نکند. صندوق ذخیره
فرهنگیان چرا دولتها، هیچگاه از خانواده بزرگ فرهنگیان، معلمان و
انجمنهای صنفی مشاورهای برای انتخاب وزیر نمیگیرد؟ این کارشناس آموزشی
در پاسخ به این سوال میگوید: کدام وزیر در چهار دهه گذشته با این شرایط
انتخاب شده؟ یا مگر در دولت سیزدهم برای وزرای دیگر این اتفاق رخ داده که
حالا انتظار داشته باشیم که برای وزیر آموزش و پرورش (که معمولا حیات خلوت
دولتها بوده و بیارتباطترین فرد را برای تصدی وزارتخانه آن انتخاب
کردهاند) این امر تحقق پیدا کند؟ بهنظرم آنچنان که نمیتوانیم انتظار
تحول در اقتصادی، علمی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم، نباید در زمینه
آموزش و پرورش نیز این انتظار وجود داشته باشد. من باور دارم که این فرد
چون سابقه آموزش و پرورش دارد و جز هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان هم
بوده، شاید بتواند کارگشا باشد، ولی احتمالا نمایندگان مجلس مخالف با
ایشان، در روز رای اعتماد از وی بابت هشت هزار میلیارد تومان اختلاس که در
زمان ایشان رخ داد، از آقای نوری سوال خواهند کرد.