سخنان وزیر محترم کار و امور اجتماعی با عنوان ایجاد حدود دو میلیون شغل در کشور تا سال 1401 بار دیگر نشان داد که سراب اشتغال زایی در ایران همچنان قربانی میگیرد.
سخنان وزیر محترم کار و
امور اجتماعی با عنوان ایجاد حدود دو میلیون شغل در کشور تا سال 1401 بار
دیگر نشان داد که سراب اشتغال زایی در ایران همچنان قربانی میگیرد.
از
سالها پیش در ایران تمام گزینههای ریاست جمهوری یکی از مهمترین
برنامههای انتخاباتیشان وعده اشتغال و کم کردن معضل بیکاری بوده است،اما
هیچکدامشان نتوانستند رویاهایشان را رنگ واقعیت بخشند. بهرحال برای این
میزان بیکار تحصیل کرده و تحصیل نکرده و خانواده هایشان داشتن شغل امری مهم
تلقی میشود و حل کردن آن از یک رئیس جمهور یا وزیر نامی ماندگار در تاریخ
کشور بسازد.نکته مهم این است که هیچکدام از کاندیداها سعی نکردند این مشکل
را به صورت علمی بررسی کنند و تلاش کنند تا زیر ساختها و پشتوانههای آن
را بشناسند.همین نشناختن و وعدههای الکی این مسئله را به یک معضل و مشکل
مهم اجتماعی تبدیل کرده است.
گام مهم و نخست در حل این معضل شناخت
ظرفیتها و زیرساختهای کشور است.کشوری که تحت شدیدترین تحریمها قرار
دارد،پولش بیارزش شده است،در واردات و صادرات مشکل جدی دارد،نمیتواند به
سادگی به دنبال ایجاد اشتغال باشد.
از سوی دیگر رشد بیحد و حصر
واحدهای دانشگاهی و ورود همه به سیستم آموزش عالی و خروج سیل افراد لیسانسه
و کسب مدارج بالاتر باعث افزایش سرعت رشد متقاضیان کار در این چند سال
اخیر شده است.
اهمیت ندادن به کسب و کارهای اینترنتی،
مالیاتهای سنگین، عوارض زیاد و پیچیدگی مسیر دریافت وام بانکی نیز از
مهمترین دلایلی است که جوانان به سراغ تولید نمیروند و حتی افراد سابقه دار
در امر تولید به دنبال تولیدیهای خود هستند.
در دورهای میگفتیم که واردات بیرویه از جنسهای چینی به تولید کشور آسیب زده است، اما بیشترین آسیب را امروزه مسیر
پر پیچ و خم بوروکراسی میزند.
در
کنار تمام این سخنان، نباید از مسئله غافل شویم که پشتوانه مالی برای
ایجاد اشتغال در اختیار دولت نیست.ایجاد هر میزان شغل نیاز به بودجه دارد
که با توجه به ادعای خزانه خالی، عملا کار را
سخت میکند.
برای ایجاد دو میلیون شغل در کشور نیاز به زیر ساخت و پشتوانه است. کدامشان را داریم که میخواهیم به سراغ اصل ماجرا برویم؟
آیا
بهتر نیست یکبار برای همیشه یک دولت بیاید به جای ادعا برای ایجاد اشتغال
شروع کند با کار علمی و منطقی زیرساختهای مورد نیاز ایجاد اشتغال را فراهم
کند؟ منظقی کردن روند تحصیلات دانشگاهی،آسان کردن مسیر دریافت وام تولیدی
البته به کسانی که واقعا قصد تولید و ایجاد اشتغال دارند، تصویب قانون
مالیاتی دو ساله برای تولیدکنندگان و کارآفرینان واقعی،شناسایی کارآفرینان
صوری که فقط وام میگیرند،حمایت از شاغلان فضای مجازی و ارائه بستهای
تشویقی برای هدایت آنها به بازار واقعی و بسیاری از کارهای تخصصی دیگر
میتواند یک شروع مناسب برای بسترسازی ایجاد اشتغال باشد.
از سوی دیگر
ایجاد یک صندوق برای اختصاص بخشی از درآمد کشور برای ایجاد اشتغال میتواند
به صورت کوتاه مدت و میان مدت مشکل پشتوانه مالی را حل نماید.
هرچند در حرف آسان است، اما اگر مسئولی واقعا بخواهد، میتواند قدم اول را بردارد تا بقیه ترغیب به همراهی بشوند.
زیرساخت و پشتوانه اگر باشد، ایجاد شغل کار سختی نیست، کار سخت ایجاد این دو اصل است، وگرنه وعده دادن از هر دوی آن سادهتر است.
به قول جناب سایه:
یا رب چقدر فاصله دست و زبان است!