یک روزنامه زنجیرهای ضمن نکوهش عدم همکاری بیشتر ایران با FATF نوشت: ماندن در لیست سیاه این کارگروه، چالشی بزرگ برای اقتصاد ایران است.
یک
روزنامه زنجیرهای ضمن نکوهش عدم همکاری بیشتر ایران با FATF نوشت: ماندن
در لیست سیاه این کارگروه، چالشی بزرگ برای اقتصاد ایران است.
اعتماد
مینویسد: «سه سال پیش کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) به ایران مهلت داد
تا اقدامات لازم در زمینه مبارزه با تامین مالی تروریسم و پولشویی را در
دستور کار خود قرار دهد، پس از آن سوم اسفند 1397، FATF خرداد سال 1398 را
به عنوان آخرین مهلت ایران برای تصمیمگیری نهایی تعیین کرد؛ فرصتهایی که
پیش از سال 1398 نیز بارها در برابر تصمیمگیران قرار داده شده بود تا ورود
ایران به لیست اقدام متقابل یا همان لیست سیاه را تعلیق کند؛ این در حالی
است که طی سالیان گذشته پیوستن به (FATF) همواره با مخالفتهایی در داخل
کشور روبهرو شده است.
در این میان اخیرا نیز کارگروه ویژه اقدام مالی
(FATF) با صدور بیانیهای اعلام کرد که نام ایران و کره شمالی همچنان در
لیست سیاه این کارگروه باقی مانده است.
ماندن ایران در لیست سیاه به این معنی
است که FATF به دیگر کشورها توصیه میکند در مقابل کشورهایی که در این
بیانیه از آنها نام برده میشود، اقدامات متقابل انجام دهند. کشورهایی که
در این بیانیه از آنها نام برده میشود، اقدامات استانداردی که به مبارزه
بینالمللی علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم منجر میشود را نادیده
میگیرند و در این مورد، همکاریهای پذیرفته شده بینالمللی را لحاظ
نمیکنند. FATF به بهانه تصویب نشدن دو لایحه مربوط به مقابله با پولشویی و
پشتیبانی مالی از تروریسم از سوی ایران و عمل نکردن به تعهدات برخاسته از
آن، ایران را در لیست سیاه خود قرار داده است».
این روزنامه در ادامه از
قول یک کارشناس مینویسد: بعید به نظر میرسد با این چالشهایی که بر سر
(FATF) در کشور وجود دارد بتوان شرایط بینابینی را فراهم کرد که هم در گروه
(FATF ) مورد پذیرش قرار گیرد و هم باب میل مسئولان در جمهوری اسلامی
ایران باشد.
یکی از موارد مهم در این قضیه این است که زمانی که یک
سرمایهگذار وارد ایران میشود ممکن است به بهانه همین موضوع بخواهد در
کشور دیگری سرمایهگذاری کند که عضو (FATF) باشد و از منابع مالی که
جابهجا میشود مطلع شود. ضمن اینکه این سوال مطرح میشود که اگر بخواهیم
نفت بفروشیم منابع مالی حاصل از آن را چگونه باید به کشور منتقل کنیم؟ چرا
که تنها راه از طریق همین بانکهاست و زمانی که این شرایط فراهم نباشد این
منابع باید بهگونهای دیگر و با هزینهای بالاتری وارد کشور شود. تا زمانی
که ایران نخواهد وارد (FATF) شود بانکهای خارجی نیز از ارتباط با
بانکهای ایران خودداری خواهند کرد و عملا بحثهای مالی ایران با چالش
روبهرو خواهند شد.»
یادآور میشود دولت سابق از سال 95 به مدت 3 سال،
بهواسطه تعهد مخفیانه و غیرقانونی که به FATF داد، 39 بند از 41 بند
«برنامه اقدام» مدنظر این کارگروه تحت نظر آمریکا و اروپا را به اجرا گذاشت
اما پاداش این همکاری گسترده - که نوعی خودتحریمی و واگذاری مسیرهای
دورزدن تحریمها به دشمن بود - نه کاهش تحریمها بلکه افزایش تحریمها و
تماشاگری FATF بود. مدیران این کارگروه حتی حاضر نیستند در لفظ هم قول
بدهند که در صورت همکاری بیشتر ایران، تحریمها لغو خواهد شد.
از سوی
دیگر طبق گزارشهای بینالمللی بیش از 76 درصد جرایم موضوع فعالیتهای FATF
(پولشویی، حمایت مالی تروریسم و جرائم مالی سازمانیافته) در آمریکا و
کانادا و برخی کشورهای اروپایی نظیر انگلیس انجام میشود؛ اما FATF مطلقا
در برابر این رفتار مجرمانه و سازمانیافته دولتهای غربی ساکت است. برای
مثال اخیرا روزنامه نیویورکتایمز، لندن را در کنار برخی مناطق آمریکا،
«پایتخت پولشویی دنیا» که بیشترین جرائم و مفاسد مالی در آنها انجام
میشود، معرفی کرد. به بیان دیگر، بنیانگذاران FATF در واقع کلهگندههای
فساد مالی هستند که به جای بازخواست شدن، اقدام به تامین کارگروه شبهحقوقی
بینالمللی برای حاشیه امنیت بیشتر و سختگیری بر کشورهای مستقل کردهاند و
ضمنا رژیمهای جنایتکار و فاسدی مثل رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را در
حاشیه امن نگه داشتهاند.
یادآور میشود روزنامههای زنجیرهای دیگر
نیز در طول دو سال اخیر ماموریت داشتهاند به تناوب از FATF و همکاری
یکسویه با این «شترگاوپلنگ سیاسی و مالی» جانبداری کنند. سازندگی: شرط
احیای برجام لغو تحریمها و ارائه تضمین است
برخلاف فضاسازی برخی
روزنامههای طیف مدعی اصلاحطلبی، روزنامه حزب کارگزاران تأکید کرد مطالبه
تضمین از آمریکا، سیاست درستی است و آمریکا باید برای احیای برجام تضمین
بدهد که زیرپا گذاشتن تعهدات و خروج از برجام را تکرار نمیکند.
روزنامه
سازندگی در یادداشتی نوشت: وضع جمهوری اسلامی از ابتدا روشن بود، با خروج
آمریکا از برجام در می 2018 بیاعتمادی ایران به آمریکا عمیقتر شد و همین
مسئله موجب شده است تهران در باب احیای توافق برجام گامهای محتاطانهتری
برداشته و تضمینهای جدی به دست بیاورد. بدین معنا که تهران از آمریکا
میخواهد برای نشان دادن حسننیت حقیقیاش دست به راستیآزمایی زده،
اعتمادسازی کند و در مسیر پیشرو تعهدات جدی به ایران دهد. با تغییر دولت
در ایران، طبیعتاً این احتمال وجود دارد که خواستههای تازهای به
خواستههای پیشین ایران اضافه شده باشد؛ از همین رو میتوان گفت شاید سفر
تیم مذاکره کننده ایرانی به بروکسل در راستای آن است که تهران خواستههای
حقیقیاش را در اختیار نمایندگان تروئیکای اروپا و جوزف بورل، رئیس سیاست
خارجی اتحادیه اروپا و همچنین به شکلی غیرمستقیم در اختیار آمریکاییها
قرار دهد تا پیش از آغاز رایزنیها تمامی طرفین برجام از مطالبات تهران
آگاه باشند.
برای احیای برجام نه تنها آمریکا باید تمامی تحریمها اعم
از تحریمهای اولیه و ثانویه را به حالت تعلیق درآورد، بلکه در برابر مواضع
ایران و توقف احتمالی فعالیت هستهای کشورمان تضمینهای جدی در اختیار
تهران قرار دهد تا بار دیگر سناریوی خروج از برجام تکرار نشود. علاوه بر
این ایران به دنبال آن است تا به طرف آمریکایی بفهماند که قرار نیست مسائل
دیگری چون موضوعات موشکی ایران و فعالیتهای منطقهای کشورمان در جریان
رایزنیهای برجامی مطرح شود که در این صورت طبیعتا ایران از فرمول و رویکرد
متفاوتی پیروی خواهد کرد. دغدغه ایران درست است و بعید نیست دونالد ترامپ
بار دیگر به میدان سیاست آمریکا باز گردد یا چهرهای شبه ترامپ، بار دیگر
زیر میز زده و از توافق برجام خارج شود. طبیعتاً ایالات متحده باید تضمین
جدی به ایران در این باره دهد که برجام به سرنوشت پیشینش دچار نخواهد شد.
سازندگی
میافزاید: محافل آمریکایی به درستی میدانند که در صورت توقف رایزنیها،
گزینه دیگری برای تحت فشار قرار دادن ایران در اختیار ندارند. تنها گزینه
احتمالی آن است که ایالات متحده و متحدانش بار دیگر پرونده ایران را به
شورای امنیت فرستاده و تحریمهایی را علیه کشورمان تعریف کنند. این همان
گزینهای است که چهار سال ریاست ترامپ به روشنی نشان داد که بینتیجه خواهد
بود.
آمریکاییها باید در عمل برای اعتمادسازی گام جدی بردارند. از
همین رو به جدیت میتوان گفت امروز توپ در زمین آمریکاییهاست تا با
گامهایی که برمیدارند حسننیتشان را ثابت کرده و در این باره تضمینی در
اختیار ایران قرار دهند.
تحقق اعتمادسازی برای از سرگیری رایزنی به
مواضع دولت کنونی آمریکا بستگی دارد. دولت بایدن میتواند با ارائه
تضمینهای کافی به شرکتهای بینالمللی آنها را به مشارکت اقتصادی با
ایران تشویق کند.
در غیر این صورت تا مادامی که از جانب طرف مقابل به
خصوص آمریکا اطمینان حاصل نشود، تهران فعالیتهای هستهایاش را به آن شکلی
که آمریکا و متحدانش میخواهند متوقف نخواهد کرد؛ چرا که این احتمال وجود
دارد که سناریوی سال 2018 تکرار شود و توافق محتملی که به دست میآید نیز
به سرنوشت برجام دچار شود بدون آن که ایران از آن نفعی ببرد. نیوزویک:
گزارش دولت بایدن اعتراف به شکست تحریمهاست
«دولت آمریکا مثل یک کودک
پنج ساله که به آبنبات وابسته میشود، با تحریمها خو گرفته و با وجود شکست
آنها، حاضر به کنار گذاشتنشان نیست.»
مجله نیوزویک در ارزیابی
مجازاتهای تحریمی آمریکا علیه دیگر کشورها از جمله ایران نوشت: مقامات
آمریکا به وفور از تحریمها استفاده میکنند. در مدت دو دهه اخیر، تعداد
اعمال تحریم توسط آمریکا ده برابر شده است. با این وجود، به کارگیری هیچ
ابزاری در سیاست خارجی بدون هزینه نیست و بهایی دارد. تحریمها ممکن است
مانند یک چاقوی جراحی جذاب در اختیار واشنگتن بهنظر بیایند اما بعد، اغلب
شکل یک چکش بد قلق را به خود میگیرند. دیر یا زود، وقتی یک چکش در اختیار
داشته باشید، هر مشکلی مثل یک میخ بهنظر خواهد رسید.
دولت بایدن این
هفته نتیجه بررسی یک ماهه سیاست تحریمی آمریکا را منتشر کرد در این گزارش،
که شامل گفتوگو با قانونگذاران، کارمندان کنگره، مقامات شاخه اجرایی و
سهامداران بخش خصوصی میشود، توصیههایی آمده است که بارزترینشان این است
تحریمها باید به یک استراتژی گستردهتر کنترل شوند و در واقع در رسیدن با
هدفی که آمریکا دنبال آن است، کمک کند.
گزارش دولت بایدن با اذعان
تلویحی به اینکه واشنگتن مانند خو گرفتن کودکی ۵ ساله به آبنبات، به
تحریمها خو گرفته، کاملاً از کنار این سؤال اساسی رد میشود که آیا واقعاً
تحریمهای آمریکا کارآمد هستند؟ جواب اغلب یک «نه» بزرگ است.
ایران،
ونزوئلا، کره شمالی و روسیه، همگی نیروی چکش تحریمهای آمریکا را حس
کردهاند. رنج اقتصادی ناشی از آن هیچ کاری برای ترغیب آنها به بررسی
خواستههای آمریکا از پیش نبرده است، چه رسد به پذیرفتنشان. در واقع،
تاریخ نشان میدهد تحریمها، بهویژه تحریمهایی که شامل قطع دسترسی کل بخش
اقتصادی یک کشور میشوند، میتوانند به واسطه متقاعد شدن کشورها به
دوچندان کردن رفتار قبلیشان، یک مشکل سیاسی بسیار بدتر را ایجاد کنند.
دولت آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و علاوه بر بازگرداندن تحریمهای
سابق، تحریمهای جدیدی را نیز اعمال کرد. ایران دو سال پس از متحمل شدن
تحریمهای آمریکا و بدعهدی کشورهای اروپایی، اعلام کرد در چند گام تعیین
شده از تعهدات داوطلبانهاش در توافق هستهای فاصله میگیرد که در نتیجه
آن، سطح غنیسازی اورانیوم ایران بالا رفته است. وقتی سایت حقالعمل کار
نعل وارونه میزند
یک سایت حقالعمل کار و مالهکش سوءمدیریت 8 ساله
دولت سابق میگوید منتقدان دولت روحانی فکر میکردند سه روزه میشود مشکلات
را حل کرد و حال ماندهاند که با اقتصاد کشور چه کنند(!)
«عصر ایران»
در دوره احمدینژاد خود را طرفدار دولت او نشان میداد اما پس از تغییر
رئیس دولت، طرفدار مدعیان اعتدال و اصلاحات شد. این سایت بی آنکه به انواع
رکوردهای دولت روحانی در پسرفت اقتصادی اشاره کند، مینویسد: «ماه عسل
دولت سیدابراهیم رئیسی زودتر از آنچه که فکر میکردند به پایان رسید. مردم
انتظار داشتند حداقل با آمدن رئیسجمهور تازه، کمی وضعیت اقتصادی کشور سر و
سامان پیدا کند اما این اتفاق نیفتاد. کار به جایی رسیده است که حامیان
دولت هم لب به گلایه گشودهاند.
کیهان از بالا رفتن قیمت لوازم خانگی
داخلی نوشته و روزنامه جوان از عملی نشدن وعده دولت درباره قیمت تخممرغ.
در بورس هم که شاهد حرکت مثبتی نبودیم و همان روندی که در دولت روحانی شکل
گرفت در دولت رئیسی هم ادامه پیدا کرده است.
مجلس یازدهم که باید
یاریدهنده دولت در حل مشکلات اقتصادی مردم باشد، فعلا به دنبال فضای مجازی
است و انگار نه انگار تورم و گرانی در کشور بیداد میکند.
به نظر
میرسد منتقدان دولت حسن روحانی، حالا فهمیدهاند که اداره کشور با شرایط
فعلی چقدر سخت و جانکاه است. آنهایی که فکر میکردند، سه روزه میشود
مشکلات را حل کرد حالا ماندهاند که با اقتصاد کشور چه کنند! اقتصادی که به
صورت دستوری به سامان نمیرسد و باید برای آن نقشه راه مشخصی داشت.
سفر
استانی رفتن و دیدار با مردم کار بسیار خوبی است اما این دیدارها برای
مردم نان نمیشود. اقتصاد بیش از سفر و دیدار به تصمیم نیاز دارد. اگر
واقعا بدون رفع تحریمها و بیمذاکره و توافق میتوان اقتصاد را سر و سامان
داد میز مذاکرات را ترک کنیم و هفت روز هفته را با سفر به این شهر و آن
شهر سپری کنیم.»
نویسنده این متن عوام فریبانه توضیح نداده که کدام منتقد خرابکاریهای
8
ساله دولت روحانی فکر میکرده سه روزه میشود شش رتبه سقوط اقتصاد کشور در
رتبهبندی جهانی را که شاهکار دولت «برجام و دیگر هیچ» است، جبران کرد و
مثلا به شرایط سال 92 (قبل از برجام) برگشت که نرخ تورم 13 درصد از نرخ
تورم تحویلی دولت روحانی (50 درصد) کمتر بود و درآمدهای مردم و قدرت خرید
پول آنها به مراتب بسیار بیشتر از وضعیت فراهم شده در دولت مدعی تدبیر و
امید بود.
جالب و تلخ اینکه آقای روحانی در دوره خود وعده تحول 100
روزه را داد اما وقتی بعدها از او در سال 96 درباره سرنوشت تحول اقتصادی
100 روزه سؤال شد، تصریح کرد مگر کسی دیوانه شده باشد که وعده 100 روز
بدهد(!)».
این نکته هم گفتنی است که تورم، معلول است و نه علت. وقتی همه
چیز اقتصاد به اخم و لبخند آمریکا گره زده شود و ترمز حرکت اقتصاد را به
مدت 8 سال بکشند، طبیعی است که اقتصاد کشور 6 پله سقوط بکند و دولتمردان
مدعی تدبیر و امید در همین اواخر تصریح کنند چهار تا پنج سال زمان میبرد
تا به شرایط اقتصادی سالهای 90 تا 92 برگردیم! نگرانی صهیونیستها از
پیشرفت روزافزون در قدرت پهپادی ایران
پیشرفتهای پهپادی روزافزون ایران، نگرانی گسترده در محافل صهیونیستی را برانگیخته است.
روزنامه
«تایمز آو اسرائیل» در گزارشی نوشت: ایران، دومین رزمایش دفاع هوایی را با
بمبافکن، پهپاد و موشکهای هدایت لیزری آغاز کرد، گزارش تلویزیونی حاکی
است یک هفته پس از مانور عظیم دفاع هوایی، ایران یک مانور دفاع هوایی دیگر
آغاز کرد. در این مانور، شماری بمبافکن، جت جنگنده، پهپادهای تهاجمی و
اکتشافی شرکت خواهند داشت و تسلیحات سنگین، از جمله موشکهای هدایت لیزری
به کار خواهند برد.
مانور فوق یک هفته پس از آنکه ایران مانور دو روزه
دفاع هوایی سالانه را در ناحیه کویری مرکزی کشور با شرکت ارتش و
شبهنظامیان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار کرد، انجام شد.
ایران
به طور منظم چنین تمریناتی را برگزار میکند و میگوید به این ترتیب آمادگی
نیروهای نظامی را ارزیابی کرده و تواناییهای نظامی کشور را به نمایش
میگذارد.
در حالی که همه نگران تواناییهای هستهای ایران هستند باید
اذعان کرد که قدرت پهپادی ایران به عنوان یک قدرت نظامی روز به روز در حال
افزایش است و این کشور در حال تبدیل شدن به یکی از قدرتهای برتر منطقه در
این حوزه است.