اعلام شروع دور تازه گفتوگوهای برجامی از سوی تهران در بروکسل و پرهیز «جوزف بورل» رئیس کمیسیون خارجی اتحادیه اروپا در تایید کامل این خبر، نشان از دو نگاه متفاوت میان طرفهای ایرانی و اعضای اروپایی گفتوگوهای متوقف شده وین در این باره دارد
اعلام شروع دور تازه
گفتوگوهای برجامی از سوی تهران در بروکسل و پرهیز «جوزف بورل» رئیس
کمیسیون خارجی اتحادیه اروپا در تایید کامل این خبر، نشان از دو نگاه
متفاوت میان طرفهای ایرانی و اعضای اروپایی گفتوگوهای متوقف شده وین در
این باره دارد. تهران میخواهد پیش از ورود کامل به آنچه مربوط به احیای
برجام است، درباره چگونگی دستور کار از سرگیری گفتوگوها به توافق مشترک
دست یابد. این در حالی است که طرفهای غربی چنین نظری نداشته و میخواهند
ادامه کار از ایستگاه ششم که از خردادماه گذشته متوقف مانده، انجام گیرد. اهمیت
اختلاف دیدگاهها که گاه به نقطه تعارض و مناقشه نزدیک شده در آن است که
طرفهای غربی بر بازگشت تهران به جایگاه خود در سال ۲۰۱۷ یعنی هنگام خروج
دولت «دونالد ترامپ» از برجام، تاکید دارد. تهران اما با محاسبه زمان سپری
شده، خسارتهای اقتصادی تحمیل شده به ایران و موقع تازهای که در توسعه
تکنولوژی هستهای خود کسب کرده، براین نظر است که باید طرفهای گفتوگو
کننده با لحاظ موارد بالا و به رسمیت شناختن موقع هستهای آن، تمهیدات
تشویقی لازم را برای بازگشت به تعهدات هستهای به شکل رسمی و حقوقی فراهم
کنند. از جمله مهمترین خواست تهران، لغو همه تحریمهایی است که نه تنها در
دهههای گذشته از سوی سازمان ملل متحد، دولتهای اروپایی، بلکه رئیسان
جمهوری و کنگره ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته
شده است. این تحریمها شامل دو بخش موضوعی و اشخاص است که در ماههای اخیر
و به ویژه پس از استقرار دولت «جو بایدن» در دی ماه سال گذشته و دولت
«ابراهیم رئیسی» از تابستان امسال، محور بحث و جدلها در محافل برجامی
است. جو بایدن که اکنون تیم «جان کری» وزیر امور خارجه دولت «باراک
اوباما» در سال ۲۰۱۵ میلادی را برای گفتوگوهای برجامی در اختیار دارد،
برخلاف برخی گمانهای خوش بینانه گذشته و نیز نمایشهای مسالمت جویانه در
قبال تهران، در عمل اما بر همان سیاقی گام برمیدارد که دونالد ترامپ
برداشت. ترامپ با اجرای سیاست فشار حداکثری، کوشید تهران را وادار به نشستن
پشت میز گفتگوها کند. در این حال، سیاست خاورمیانهای بایدن نه تنها
توفیری با دولت ترامپ ندارد، بلکه گامهای عملی و ملموسی را در مسیری
گذاشته که هدف آن کاستن - وبلکه قطع - نفوذ منطقهای تهران است. پنهان نیست
که نوک تیز تحولات جاری در قفقاز، افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و یمن،
منافع ایران را در کوتاه و بلند مدت هدف گرفته است. در واقع وضع جاری اقدام
برای تحقق بخشی همان شروط ۱۲گانه «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه دولت
ترامپ مقابل تهران معنا میشود. بدتر اینکه اکنون تروئیکای اروپایی نیز
همسو با رویکرد واشنگتن، بر لزوم قبول تهران برای از سرگیری گفتوگوهای
برجامی مطابق بر مطالبات خود تاکید دارند. برخی از سخنگویان اروپایی حالا
از پایان برجام میگویند. مواضع اخیر آنان برخلاف گذشتهای است که کوشش
میشد راه حل میانه را برای رفع اختلافها میان تهران و واشنگتن و در
تلاش برای احیای برجام برگزینند. اکنون آمریکا و اروپا با انتخاب
ادبیات تهدیدآمیز و هشدار درباره پایان فرصتها برای بازگشت به برجام، گاه و
بیگاه از پلان (نقشه) B سخن میگویند. اگرچه در باره ماهیت این نقشه
اطلاعات زیادی در دست نیست، اما با نگاه به تحولات منطقهای، احتمال تشدید
تحریمها و حتی دادن میدان عمل به اسرائیل برای ماجراجوییهای نظامی و
خرابکارانه، ممکن است بایدن در اقدامی هشدار آمیز به تهران، تیم کنونی
گفتوگو کننده برجامی در وزارت امور خارجه را تغییر داده و کار را به تیم
تندرو «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه دور نخست ریاست جمهوری اوباما
بسپارد.تهران اما تکلیف دیگری برای قبول بازگشت
به تعهدات برجامی خود قائل است. ترکیب دولت کنونی ایران رویکرد متفاوتی با
دولت «حسن روحانی» در قبال برجام دارد. این رویکرد سابقه مخالفت با برجام
را در کارنامه خود ثبت کرده است. مهمتر اینکه «محمد باقر کنی» یکی از
شاخصترین مخالفان برجام بوده و حالا قرار است، پنجشنبه برای گفتوگو با
اروپائیان به بروکسل برود. شاید هم ریاست تیم گفتوگو کننده برجامی را
عهدهدار شود. انعطاف در قبول از سرگیری گفتوگوهای برجامی از سوی دولت
سیزدهم، یک گام در پذیرش واقعیت برجام به عنوان کلید برون رفت از مشکلاتی
است که اکنون کشور با آن روبهرو است. در این حال چالش اصلی گفتوگو
کنندگان دولت کنونی ایران در بازگشت به برجام، دستاوردی است که بتوان آن را
نزد افکار عمومی و خاصه هواداران رادیکال دولت به نمایش گذاشت.تاخیر
تهران در اعلام رسمی از سرگیری گفتوگوهای متوقف شده در وین، میتواند تلاش
تهران برای محاسبه هزینه و فایده بازگشت به گفتوگوهایی تعبیر شود که با
نگاه به مواضع واشنگتن و متحدان اروپایی آن سخت مینماید. از این رو حضور
تهران دربروکسل و گفتوگوی مقدماتی با طرفهای اروپایی، با هدف سنجش هزینه و
فایده و تلاش برای دستیابی به نقشه راهی است که از سرگیری گفتوگوهای وین
را براساس نگرش جاری در دولت سیزدهم و به تبع آن افکار عمومی، قابل پذیرش
کند. آنچه روشن است اینکه گفتوگو کنندگان برجامی حالا برای دیدار
مقدماتی آمادگی خود را نشان دادهاند، اما اینکه آیا ماهیت این دیدار از
برداشت و فهم یکسانی نزد طرفهای ایرانی و اروپایی برخوردار خواهد بود، محل
تردید است.