عرصه روابط بینالملل به سرعت در حال دگرگون شدن است و سرعت این دگرگونی و تغییرات بسیار سریعتر از گذشته شده است، آمریکا پس از خروج فرارگونه از افغانستان به دنبال مناسبات جدیدی در عرصه روابط بینالملل میگردد
عرصه روابط بینالملل به
سرعت در حال دگرگون شدن است و سرعت این دگرگونی و تغییرات بسیار سریعتر از
گذشته شده است، آمریکا پس از خروج فرارگونه از افغانستان به دنبال مناسبات
جدیدی در عرصه روابط بینالملل میگردد که پیمان آکوس نخستین گام آن است
که سه کشور آنگلوساکسون آمریکا، انگلیس و استرالیا برای مقابله با چین در
اقیانوسهای آرام و هند امضاء نمودند و حتی متحد غیر انگلیسی خود فرانسه را
که قراردادی نظامی با استرالیا داشت، کنار نهادند!
از این سو، فرانسه
بار دیگر طرح «ارتش اروپایی» را مطرح کرد که آن را یک «استقلال استراتژیک»
از آمریکا و ناتو میداند که با استقبال جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی
اتحادیه اروپا و تنی چند از مقامات اروپایی روبه رو شد که اگر این طرح (که
بزرگترین مخالفش همواره انگلیس بود اکنون دیگر جزئی از اتحادیه نیست) اجرا
شود تغییر بزرگی از سیاست تا اقتصاد و امنیت بینالملل برجای خواهد نهاد.
همچنین
با پذیرش عضویت دائم ایران پس از سالها در سازمان همکاری شانگهای (که
بنده آن را نتیجه همین تغییرات تند در عرصه بینالملل میدانم) روند نوینی
در پیوندهای اوراسیایی پدید آمد و با پیوستن ایران عملا جنبه ضد غربی این
سازمان که پیشتر چندان مورد خوشایند چین نبود افزایش مییابد زیرا پیمان
آنگلوساکسونی آکوس شمشیر را برای چین از رو بسته است وچین نیاز به تقویت
پیوندهای آسیایی خود داشت که مثلث تهران، مسکو پکن تکمیل گردد که با پذیرش
عضویت ایران این مهم حاصل شد. در آسیای غربی نیز با خروج آمریکا، متحدین آن
کشور در این منطقه این بار مجبور به اتحادی بدون آمریکا هستند زیرا هراس
از ایران و محور مقاومت پس از تحولات اخیر، نزدیکی اسرائیل و اعراب خلیج
پارس و احتمالا ترکیه را با یکدیگر افزایش خواهد داد، در هر صورت مرز
بندیهای نوینی بر روابط بینالملل حاکم خواهد شد که پیشتر چندان از آن
خبری نبود.