انتخابات ریاست جمهوری ایران، با همه حواشی خود به پایان رسید و انتظار میرفت با توجه به قابل پیشبینی بودن نتیجه انتخابات به علت جو حاکم بر جامعه از ماهها قبل، ابراهیم رئیسی کابینه خود را آماده کرده باشد؛ با این اوصاف اخبار منتشر شده مختلف در فضای رسانهها، پیامآور اتفاقی غیر از این انتظار است و جامعه را در یک چشمانتظاری بزرگ قرار داده است
انتخابات ریاست جمهوری
ایران، با همه حواشی خود به پایان رسید و انتظار میرفت با توجه به قابل
پیشبینی بودن نتیجه انتخابات به علت جو حاکم بر جامعه از ماهها قبل،
ابراهیم رئیسی کابینه خود را آماده کرده باشد؛ با این اوصاف اخبار منتشر
شده مختلف در فضای رسانهها، پیامآور اتفاقی غیر از این انتظار است و
جامعه را در یک چشمانتظاری بزرگ قرار داده است؛ کابینهای که انتخاب
غیراصولی آن به سرعت میتواند موجب ایجاد موجهای تورمی جدید در جامعه شود؛
آنچه که در برخی اصولگرایان قابل توجه است این است که با صراحت تمام
میگویند که قصدی برای تصاحب یک پست مشخص ندارند؛ اما به ناگهان در دقیقه
نود با شعار خدمت و مبارزه با فساد، اقدام به کسب آن جایگاه میکنند؛
شهرداری تهران، یک مصداق جدی در این رابطه است که شهردار جدید آن، پیشتر
در مصاحبه با رسانهها به صورت جدی اعلام داشته بود که قصدی برای ترک منصب
فعلی خود ندارد و در بهترین جای ممکن در حال خدمت است!.
این اما اولین
بار نیست که سخنان متناقض در سطوح بالای مدیریتی کشور شنیده میشود؛ جملاتی
که موجب افزایش بی اعتمادی و نگرانی مردم نسبت به مدیران حاکم و آینده
کشور میشود؛ نمونه دیگری از این جملات بدون پشتوانه، اعلام به تولید ۵۰
میلیون دوز واکسن تا شهریور ماه و حتی صادرات آن است؛ اعلام نظرهایی که از
یک سال پیش رونق گرفته است و هیچ نتیجهای جز محدودسازی میلیونها ایرانی
نیازمند در واکسینه شدن امن نداشته است که موجب از دست رفتن عزیزان بسیاری
شده است.
انتظار میرود، مسئولان مرتبط با مسئله واکسن به صورت شفاف با
مردم در خصوص روند ساخت و یا عدم ساخت آن سخن بگویند؛ چرا که این موضوع
مستقیم بر زندگی مردم اثرگذار بوده و این حق اولیه مردم است که از افراد
اثرگذار در سفره خود بپرسند که دلیل عدم توانایی برای تولید ۵۰ میلیون دوز
واکسن و به تاخیر افتادن واکسیناسیون ملی چه بوده است؟
ایران در شرایط
سختی قرار دارد که هرگونه اظهار نظری به سرعت به صورت ویروسی در جامعه
انتقال پیدا کرده و همانند یک باروت خطرناک خواهد بود که با کوچکترین جرقه
ای شعلهور خواهد شد؛ باید برای هر آنچه که به مردم میگوییم، مدیریت پروژه
و واقع بینی کافی داشته باشیم؛ در غیر این صورت با شعارهای بدون پشتوانه،
نتیجهای جز پاره شدن اندک مویرگهای مانده اعتماد را شاهد نخواهیم بود!
هرچند دستورات رئیس جمهوری و اجرای آن طی روزهای گذشته میتواند گام مهمی
برای ترمیم اعتماد از دست رفته باشد، با این حال باید اثرات این دستورات را
طی روزها و هفتههای آینده به صورت عملی ملاحظه کرد.