کد خبر: ۷۲۶۰
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تجارت از بحران بخش تولید گزارش می دهد
امنیت غذایی مقوله بسیار مهمی است که کشورها به آن نگاه استراتژیک دارند. رهبران سعی می کنند نسبت به بخش های تولید به ویژه تامین غذای مورد نیاز شهروندان توجه لازم داشته باشند.

گروه اقتصادی – کورش شرفشاهی: امنیت غذایی مقوله بسیار مهمی است که کشورها به آن نگاه استراتژیک دارند. رهبران سعی می کنند نسبت به بخش های تولید به ویژه تامین غذای مورد نیاز شهروندان توجه لازم داشته باشند. در تعریف جهانی از امنیت غذایی بر این تاکید شده که وظایف دولت ها، تامین و دسترسی آسان آحاد مردم به غذای ایمن و سالم است. از این رو بخش کشاورزی که بیشتر غذای مورد نیاز مردم از آن تامین می‌شود، به عنوان نماد استراتژیک و تامین امنیت در کشور شناخته می‌شود. شاید بر اساس همین رویکرد، بنیانگذار انقلاب از همان ابتدا چشم اندازهای خودکفایی گندم و تولیدات کشاورزی را به عنوان مهم‌ترین اولویت انقلاب با تشکیل نهاد جهاد سازندگی مورد توجه قرارداد. با گذشت ۴۲ سال از آن روزها و با همت و حمایت دست اندرکاران نظام از سیاست های اوایل انقلاب، بخش کشاورزی در حوزه تولید گوشت و شیر از رشد چشمگیری برخوردار شد، به طوری که دیگر از صف خرید گوشت یخ زده برزیلی یا شیرخشک های نامرغوب وارداتی خبری نیست یا کمتر دیده می‌شود و این به لطف سیاست‌های کلان خودکفایی امام با صدور فرمان تشکیل جهاد سازندگی محقق شد. واقعیت این است که توسعه اقتصاد روستاها، خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، توسعه دامداری ها و بسیاری موارد دیگر ضامن امنیت غذایی و پیش‌نیاز استقلال خواهد بود که با سختکوشی دامداران و کشاورزان تا امروز میسر شد.

نتیجه بی تدبیری در عرصه دامداری
متاسفانه این روزها اخبار و تصاویری در فضای مجازی و رسانه ها منتشر می‌شود که قلب هر وطن دوستی را آزرده می کند. در حالی که هزاران نفر در کشور از گرسنگی و کمبود کلسیم و پروتیین رنج می‌برند، دامداران در اثر سیاست‌های نامتوازن دولت، شیرها را روانه کف خیابان میکنند و دامداران دام هایشان را سر می‌برند و رها می‌کنند. اینها نتیجه بی تدبیری در امور کشاورزی کشور است. در این گزارش بنا داریم آسیب های بخش کشاورزی را که منجر به این حوادث شده بررسی کنیم.

سیاست یک بام و دو هوای دولت
روش ها و سیاست های دولت به خصوص در دوران تحریم و سیاست های معیشتی که بنا را بر راضی نگهداشتن مصرف کننده قرار داد، اصرار بر پایین نگهداشتن قیمتها دارد، سیاستی که دولت حاضر نیست هزینه آن را تقبل کند، در حالی که با اقتصاد دستوری، فشار این شیوه حمایت از مصرف کننده را به صورت مستقیم بر تولیدکننده منتقل می کند. اگر قرار است مصرف کننده بیشتر و ارزان مصرف کند، باید سیاستگذاری درستی صورت بگیرد و به هیچ وجه منطقی و منصفانه نیست که هزینه مصرف کننده را تولید کننده بپردازد. دولت قیمت سبوس را آزاد می کند، قیمت کلش را از ۱۰ هزار به ۴۵ هزار تومان افزایش می‌دهد، هزینه‌های کارگری. مواد اولیه، تجهیزات، انرژی و تولید ناشی از قوانین جاری کشور افزایش پیدا می‌کند. با این شرایط کدام منطق اقتصادی تایید می‌کند قیمت محصولات تولیدکننده، دامدار و کشاورز ثابت بماند.

سیاست یک بام و دوهوا
می بایست قیمت تولید و محصولات متناسب با افزایش هزینه ها بالا برود. دولت اگر دوست مصرف کنندگان است، بی شک باید دوست تولیدکنندگان هم باشد.
البته این خوب است که از مصرف کننده حمایت شود، اما قرار نیست در شرایط گرانی قیمت‌های تولید، کشاورز، دامدار و تولیدکننده را در بحران و سختی تنها بگذاریم. اگرچه در روزهای پایانی دولت دوازدهم نمی‌توان انتظار معجزه داشت، اما از دولت سیزدهم که سیاست‌های خود را بر مبنای دولت همه مردم مطرح کرده، انتظار می رود با شنیدن صدای تولیدکنندگان به سیاست‌های یک بام و دو هوا پایان دهد و تولید کننده و مصرف کننده به عنوان شهروندان دولت مورد نگاه منصفانه و برابر قرار گیرند.

کشاورزی نیازمند سیاست‌های هوشمندانه
امروز در اقتصاد جهانی صحبت از اقتصاد هوشمند، کشاورزی هوشمند، تولید هوشمند و... مطرح می شود. اما منظور از کشاورزی هوشمند این است که با تجزیه و تحلیل داده هایی که با تکنولوژی ارتباطی و تجهیزات مدرن تصویربرداری میسر شده، بتوان میزان نیاز کشور را در خصوص یک کالای تولیدی کشاورزی با ظرفیت تولیدکنندگان متعادل کرد. با کمال تاسف مصداق‌های بارز کشاورزی نشان می‌دهد نه تنها کشاورزی هوشمند نداریم، بلکه با سیاست‌های "باری به هر جهت" اداره می شود. در یک موقعیت مشاهده می شود هزاران تن گوجه‌فرنگی در کشوری که با بحران آب و خشکسالی دست و پنجه نرم می کند، معدوم می‌شود و در همان مقطع در خصوص یک محصول غذایی دیگر مصرف کننده با کمبود روبرو است. در حالی که سیب زمینی به دلیل کمبود گران می شود، هندوانه ها بدون داشتن مشتری به دلیل تولید بالا و قیمت پایین بر سرزمین رها می شود. در حالیکه دامهای شیری به دلیل بالا بودن قیمت علوفه و پایین بودن قیمت شیر راهی کشتارگاهها می‌شوند، دامداران گوشتی اعلام می‌کنند 73 میلیون راس دام گوشتی مازاد دارند. اینها مصداق بسیار کوچکی از سیاستهای غم‌بار بخش کشاورزی است. واقعیت این است که رشد آمایش سرزمین، تحول در تکنولوژی و شیوه نوین آبیاری، توجه به اشتغال روستایی و تولید در بخش کشاورزی مغفول واقع شده است.
در این شرایط امید می رود دولتمردان و کسانی که سکان مدیریت کشاورزی را در دست می گیرند، سیاست کشاورزی هوشمند را در اولویت راهبردی قرار دهند تا بیش از این شاهد اتلاف منابع در بخش تولید و سرگردانی مردم و تولیدکنندگان نباشیم.

جای خالی مدیران کارآمد
نکته دیگر رنج بخش کشاورزی از نبود مدیران کارآمد و صاحب تجربه است. هنگامی که بالاترین مقام اجرایی در وزارت جهاد کشاورزی بدون هیچگونه تجربه اجرایی از بخش پژوهش یکباره متولی وزارتخانه ای به این گستردگی و اهمیت می‌شود، همه چیز زیر سوال می رود. در این شرایط بر اساس تمام اصول علم مدیریت، می توان باور داشت سیاستها و راهبردهایی که در اجرای برنامه‌ها باید پیگیری شود، ناکار خواهد ماند. مهمترین مهارتهای یک مدیر ارزشمند، علاوه بر مهارت های ادراکی، مهارت فنی است، علمی که بتواند چالش‌ها را بشناسد و رمز و رازهای موفقیت در اجرا را با توان فنی خود درک کند و توان ارتباط قوی با زیرمجموعه ها و نهادها و تشکل‌های مرتبط با وزارت خانه خود را داشته باشد.
نکته مهمی که هم اکنون وزارت جهاد کشاورزی از این ویژگی ها کم بهره یا حتی بی‌بهره است. واقعیت این است که بسیاری از چالش های در حال وقوع، در قالب مذاکره با تشکل ها و اصناف و شنیدن راهکارهای آنان قابل پیشگیری و حل و فصل است. بنابر این عالی ترین مقام وزارت جهاد کشاورزی و مسئولان مربوطه باید حرفهای تولیدکنندگان را بشنوند، دغدغه‌های آنها را درک کنند و بدانند کسی که دام خودش را سر می برد یا شیر آن را در خیابان رها می کند، جانش به لب رسیده و نیاز دارد مسوولان به حرفهایش گوش بدهند تا اگر کاری از دستشان بر نمی آید، چالش ها و مشکلات را بشنوند. معلوم نیست آقای وزیر تا کنون با دامداران و کشاورزان گپ و گفت کرده و دردهایشان را شنیده یا آنکه تولیدکنندگان در شرایط از بین رفتن دارایی های شان، رها شده اند. بد نیست وزیر جهادکشاورزی سری به تولیدکنندگان، کشاورزان و دامداران بزند و با آنها گپ ‌وگفتی داشته باشد، شاید در این جلسات به راهکار منطقی برسند.

زیان ۲هزارتومانی شیر
رئیس هیات مدیره انجمن صنفی گاوداران در واکنش به اینکه برخی از دامداران در اعتراض به پایین بودن نرخ مصوب شیرخام، شیرهایشان را دور ریختند گفت: در تلاش هستیم در جلسات کارشناسی و با ارائه آنالیز قیمتی، دولت را به اصلاح قیمت مصوب شیرخام متقاعد کنیم و امیدواریم که این جلسات به زودی به نتیجه برسد. احمد مقدسی ادامه داد: قیمت تمام شده شیرخام برای دامداران به ازای هرکیلو شیر ۶۹۲۵ تومان است اما میانگین فروش شیرخام در کشور کیلویی۴۹۰۰ تومان است. این یعنی دامداران در هرکیلو شیرخام حدود ۲۰۰۰ تومان ضرر می کنند.رئیس هیات مدیره انجمن صنفی گاوداران افزود: خشکسالی آسیب بسیاری به صنعت دامپروری زده است. ۶۰ درصد غذای دام کاه، یونجه و ذرت علوفه است که به دلیل خشکسالی سطح برداشت مزارع کاهش یافته است. همچنین این اقلام نسبت به سال گذشته ۳۰۰ تا ۵۰۰ درصد افزایش قیمت داشته اند. بنابراین دولت باید در این زمینه به دامداران کمک کند.

وجود ۷۳ میلیون دام مازاد
از سوی دیگر مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های کشاورزی دامداران گفت: جمعیت مازاد دام سبک در دامداری‌ها و دامپروری‌های تحت مدیریت بخش خصوصی ۶۵ میلیون راس و دام سنگین هشت میلیون راس است که دولت به طورعملی نقشی در این زمینه ندارد. مجتبی عالی با بیان اینکه جو، ذرت و سویا توسط تعدادی از تعاونی‌های خارج از نظارت سازمان مرکزی تعاون روستایی با قیمت آزاد در بازار فروخته می‌شود گفت: مشکل صنعت دامی کشور تهیه دارو، واکسن، دستمزد کارگری، بیمه کارگران، وسایل و تجهیزات دامداری‌ها و دامپروری‌ها با نرخ‌های چند برابر است .وی افزود: با توجه به تشدید خشکسالی‌ها همه دامداران و دامپروران اقدام به فروش گاو و گوسفندهای مولد خود کردند به طوری که قیمت هر کیلو گوسفند درب دامداری‌ها ۵۰ هزار تومان، کشتار ۹۵ هزار تومان و گوشت گاو کشتاری ۷۵ هزار تومان است اما گوشت گوسفندی و گاوی در بازار بیش از ۱۵۰ هزارتومان به فروش می‌رسد.

نام:
ایمیل:
* نظر: