نزدیک به 42 سال از بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا و در نتیجه تحریم ایران از جانب آمریکا میگذرد.
از آن روز به بعد شاهد ادامه یافتن، تمدید و تشدید شدن تحریمها از طرف دولت آمریکا، نهادهای بینالمللی و دیگر کشورها به دنبال وقایع مختلف بودهایم. این تحریمها از سال 2006 در پی برنامههای هستهای ایران و ارجاع پرونده به شورای امنیت شدت گرفت. در نتیجه ایران را با تحریمها از سوی آمریکا و دیگر کشورها، اتحادیه اروپا و شورای امنیت مواجه کرد. در نتیجه در دولت وقت هم تلاشهایی در جهت رفع این تحریمها صورت گرفت که بینتیجه ماند. هر چه زمان گذشت بر تعداد و ابعاد مختلف تحریمها افزوده شد. این تحریمها با کاهش ذخایر ارزی کشور همراه شده است که مهمترین آنها تحریم بانک مرکزی ایران و صادرات نفت ایران، به عنوان کشوری با اقتصاد تکمحصولی است؛ تحریمهایی که با متوقف کردن صادرات و واردات و منع اعطای وام به کشور، فشارهای بسیاری را به دولت و مردم وارد آورده است. در این جهت تلاشهای بسیاری در دولت اخیر برای رفع یا خنثی کردن تحریمها انجام شده است که همه آنها هزینههای بسیار را بر دوش دولت و ملت تحمیل کرده است. بنابر گفته عباس عراقچی، 1500 مورد تحریم وجود دارد که آمریکا باید برطرف کند که 700 مورد از آن مربوط به اشخاص و نهادهای جمهوری اسلامی است. از منافع برداشته شدن این تحریمها امکان فروش نفت برای ایران است. حال با گذشتن از تمام این روزها و سختیها، ادامه فشار تحریمها و با نزدیک شدن به روی کار آمدن دولت جدید و رئیسجمهور منتخب، برخی که پیشتر هم مخالفت خود را با تلاشهای دولت برای رفع تحریمها ابراز کرده بودند به ادامه عوامفریبی و فضیلت شمردن عدمتوافق با دیگر کشورها میپردازند و تحریم بودن را نعمت میدانند. یکی از مهمترین اختلافات بین ایران و اعضای غربی برجام و نیز آمریکا به موضوع تحریمها پیوند میخورد که به تازگی «محمود واعظی» رئیس دفتر روحانی از پیشرفتهای قابلملاحظه در این زمینه سخن گفته است. واعظی با بیان اینکه «الان بحثی در رابطه با بانک، بیمه، نفت و کشتیرانی نداریم. همه اینها توافق شده است»، ادامه داد: حدود ۱۰۴۰ تحریم مربوط به دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ طبق این توافق برداشته میشود و در رابطه با تحریم افراد و دستگاههای مربوط به بیت رهبری هم توافق شده برداشته شود. برداشتهشدن تحریمهای «موضوعی» و رایزنی برای لغو تحریمهای «خاص» به سومین نشست وین برمیگردد؛ نشستی که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه پایان یافت و در آن برای تسهیل مذاکرات کارگروه سومی نیز ایجاد شد؛ اما دلواپسانی مانند کیهان تمایل به رفع تحریمها ندارند. در این خصوص محمدعلی ابطی، فعال سیاسی اصلاحطلب، اظهار کرد: این افراد که زورشان نمیرسد گاهی این حرفها را میزنند، اما همانطور که رهبری فرمودند اگر کسی بتواند یک ساعت تحریمها را زودتر رفع کند باید نسبت به آن اقدام کند و به خاطر فشارهایی که به مردم میآید حتی یک ساعت را هم نباید تلف کرد. تحریم یعنی فشار روی مردم و فشار روی مردم برای کسانی خوشایند است که با مردم و شرایط مردم ارتباطی نداشته باشند و خودشان زندگی خوبی داشته باشند. تلاشهای دولت آقای روحانی هم برای رفع این تحریمها خوب بوده است و حتی امیدواریم پیش از آمدن آقای رئیسی تحریمها توسط آقای روحانی حذف شود. من توصیه کردهام به آقای رئیسی که اگر بشود همین مسیر را ادامه بدهند و در این مسیر کمک آقای روحانی و رئیسی به یکدیگر بسیار موثر است. طبیعتا یکی از اتفاقات خوبی؛ که چه الان و چه در آینده میتواند بیفتد این است که آقای رئیسی، افراد و مراکز دیگر از تحریم بیرون آیند و لازم است در این جهت تلاش شود. در برخی از این موارد اما شاید رفع تحریمها به تلاش ما هم چندان بستگی نداشته باشد و مربوط به طرف مقابل و خواست آن برای برداشتن تحریمها باشد. اتهام به داشتن تابعیت دیگر این جریانات همچنین بسیاری از مقامات را متهم به داشتن تابعیت دیگر کشورها میکنند و همین امر را سبب دوری آنها از مردم و شرایط مردم میدانند. شکی نیست که این شکاف میان سطح زندگی مردم و مسئولان امکان دغدغهمندی مسئولان و متعاقبا تلاش برای حل مشکلات را کاهش میدهد اما باید تاکید کرد این تنها اختلاف سطح معیشت مسئولان نیست که سبب این شکاف و دوری میشود؛ بلکه تفاوتها رویکردی و اعتقادی نیز میتوانند مسبب تصمیماتی شوند که نهتنها دردی را از مردم دوا نمیکنند که شاید بتوانند ایجادکننده مشکلات جدید نیز باشند. باعث خوشحالی است دولتی که رو به پایان است چندان به سمت این دغدغههای دلواپسان گرویده نشد و امید است دولت آینده هم به این سمت نرود، اما نمیتوان انکار کرد که این جریانات تاثیرات خود را بر ذهنیت مردم و ایجاد تمایلات آنها به جهتها و افراد خاص ایجاد کردهاند و میکنند. همانطور که دیدیم در سالهای اخیر در بسیاری از موارد صلاحیت و محبوبیت افراد در مقامهای مختلف وابسته به این امر بوده است که خودشان یا فرزندانشان تحصیلات یا تابعیت دیگر کشورها را نداشته باشند. در نتیجه این تفکرات نگاه افراد و کسانی که به پای صندوقهای رای رفتهاند از تخصص و شایستگی مقامات غافل شده است و حتی این موارد بخشی از تبلیغات افراد را نیز به خود اختصاص داده است.