پایگاه خبری فارین پالیسی در گزارشی، ضمن پرداختن به آخرین تحولات مرتبط با مذاکراتهستهایوین (که با هدف احیای برجام صورت میگیرد)، به طور خاص، چارچوب کلی مذاکرات در شرایط کنونی را حساس توصیف کرده و به نوعی اینگونه ارزیابی میکند که روند مذاکرات، به مویی بَند است. فارینپالیسی به طور خاص، عُمق بی اعتمادی میان ایران و آمریکا را عامل اصلیِ به نتیجه نرسیدن روند مذاکرات میداند. در کنار این، مولفههایی نظیر سیاست داخلی ایران و آمریکا، و همچنین مسائل منطقهای نیز تا حد زیادی بر روند مذاکرات وین تاثیرگذار هستند.
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «شاید یکی از عجیبترین نکات در مورد مذاکرات هستهای وین (که با هدف احیای توافق برجام میان ایران و طرفهای بین المللی برجام در دست انجام است) این باشد که هم ایران و هم دیگر طرفها (مخصوصا آمریکا)، خواهان انعقاد توافق هستند، اما امکان دارد در نهایت، نتوانند به هیچ توافقی دست یابند.
به گزارش فرارو، شاید این پرسش مطرح شود که چرا؟ شاید یکی از دلایل این مساله، شدیدتر شدنِ بیاعتمادیها در چهارچوب معادله برجام باشد. در مدت اخیر و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، بسیاری از جریانهای سیاسی و رسانهای غربی، نگرانیهای جدی در مورد رویکرد دولت جدید ایران نسبت به مساله برجام و امکان احیای آن ابراز کرده اند.
ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری منتخب ایران به وضوح تاکید کرده که خواهان احیای توافق برجام است. با این حال، طرفهای غربی بر این باورند که ایران در جریان مذاکرات وین از آنها درخواستهایی دارد که آنها قادر به عملی کردنشان نیستند. در این زمینه به تازگی برخی منابع خبری گفتهاند که ایران از دولت بایدن خواسته تا تعهد کتبی مبنی بر عدم خروج از برجام را ارائه کند (دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یکجانبه، از توافق برجام که در زمان دولت اوباما به امضا رسیده بود خارج شد و تحریمهای گستردهای را علیه ایران وضع کرد).
یکی از دلایل دیگری که ناظران و تحلیلگران در مورد دلایل و محرکهای این مساله که احتمال دارد ایران و آمریکا نتوانند توافقی در زمینه احیای برجام منعقد کنند این است که اساسا هم ایران و آمریکا، در وضعیتی قرار دارند که تا حد زیادی با آنچه در جریان انعقاد توافق اصلی برجام در سال ۲۰۱۵ شاهد آن بودیم، متفاوت است.
از سویی، دولتِ جدیدی نیز در ایران در ماه آگوست بر سرکار خواهد آمد که این مساله هم میتواند تا حدی، در تغییر شرایط موثر باشد. دولت بایدن تمایلِ چندانی جهت لغو تمامی تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران ندارد. در جبهه مقابل، ایران نیز از نظر فنی در مباحث هستهای پیشرفتهای قابل توجهی داشته و علاوه بر افزایش سطح غنی سازی خود، توانسته سانتریفیوژهایی پیشرفته IR ۹ را عملیاتی کند که تا حد زیادی توان هستهای آن را افزایش دادهاند. امری که نگرانیهای گستردهای را در غرب و مخصوصا در آمریکا ایجاد کرده است.
در این راستا، عدهای از تحلیلگران بر این باورند که هم آمریکا و هم ایران به این درک رسیده اند که احیای برجام، کار چندان ساده و شدنی نیست. این تحلیلگران معتقدند که بعید است ایران بتواند آن حد از لغو تحریمها که در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ از آن برخوردار شد را در شرایط کنونی کسب کند و از سویی، آمریکا نیز بعید است بتواند تواناییهای هستهای ایران را که به نحو قابل توجهی در مقایسه با دوران انعقاد توافق برجام رشد و پیشرفت داشته اند، مختل و تضعیف کند.
با این حال، ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی حاضر در برجام، همگی تا حدی مایل هستند تا توافق برجام احیا شود و آن را در راستای منافع خود میبینند. در این راستا شاهدیم که دور هفتم مذاکرات هستهای وین، در آینده نزدیک آغاز خواهد شد و بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند که احتمال دستیابی به توافق در جریان این دور (که گفته میشود آخرین دور از مذاکرات هستهای است)، چندان هم دور از انتظار نیست. کما اینکه حتی برخی از انعقاد یک توافق هستهای تا قبل از روی کار آمدن دولت جدید ایران سخن میگویند.
در این چارچوب، تحلیلگران آمریکایی معتقدند که اگر تا ماه آگوست که دولت ابراهیم رئیسی به طور رسمی مستقر میشود، توافقی حاصل نشود، تا حد زیادی مذاکرات با چالش رو به رو میشود. زیرا روند مذاکرات (و به طور خاص آغاز شدنِ مذاکرات) در دولت وی احتمالا طولانی خواهد بود. از این منظر، این احتمال وجود دارد که ایران به پیشرفتهای هستهای زیادی دست پیدا کند و دیگر نشود در قالب یک توافق هسته ای، آن را کنترل کرد.
این دیدگاه مخصوصا وقتی این احتمال را در نظر بگیریم که شاید ایران بخواهد سانتریفیوژهای پیشرفته IR۹ را وارد مدار کند که توانی بیش از ۵۰ برابر در مقایسه با سانتریفیوژهای نسل اولِ ایران دارند، بیش از پیش تقویت میشود. در واقع استفاده از این سانتریفیوژها به ایران این امکان را میدهد تا غنی سازی با غلظت بالا را در کمترین زمان ممکن انجام دهد و توان هستهای خود را تا حد زیادی تقویت کند.
وقوع این مساله آن هم در زمانی که که دولت بایدن شدیدا در آمریکا از سوی تندروها تحت فشار است تا توافقی محکمتر را با ایران منعقد کند، میتواند چالشزا باشد. از سویی، ابراهیم رئیسی تاکید کرده که مسائل موشکی و قدرت منطقهای ایران نیز قابل مذاکره نیستند.
این مسئله نیز عمیقا موضع بایدن را که ادعا کرده میخواهد در مورد این دو حوزه نیز با ایران به توافقی دست یابد، تضعیف خواهد کرد (در عرصه سیاست داخلی آمریکا). نباید فراموش کرد که توافق ایران و آژانس در مورد نظارت این نهاد بین المللی بر تاسیسات اتمی ایران نیز (ایران شدیدا دسترسی به تاسیسات هستهای خود را در چهارچوب یک ضرب الاجل سه ماهه محدود کرده است) پایان یافته و عملا ایران در حال رفع محدودیتها در این زمینه از برنامه اتمی خود است. امری که خود چالشی اساسی برای کشورهای غربی و مایه نگرانی آنها درمورد پیشرفتهای هستهای ایران است.
یکی دیگر از چالشها در مسیر احیای توافق برجام، اصرار ایران بر لغو کلیه تحریمهای دوره ترامپ علیه تهران است که هدف اصلی آن ها، حصول اطمینان از این مساله بوده که توافق برجام هیچگاه و در هیچ دولتی در آمریکا احیا نشود (این تحریم ها، با نامِ "قرص سمی” شناخته میشوند). در این چارچوب، بیش از ۷۰۰ تحریم خارج از مساله هسته ای، با هدف تضعیف اقتصاد ایران و همچنین علیه مقامهای ارشد این کشور وضع شده است. تیم بایدن اعلام کرده که تمامی این تحریمها را نمیتواند لغو کند.
در این زمینه حتی اینگونه ادعا شده که آمریکا قصد ندارد تحریمها علیه ابراهیم رئیسی رئیس جمهور منتخب ایران را نیز لغو نماید. یک دیپلمات اروپایی نیز که به شرط ناشناس ماندن با فارین پالیسی سخن گفته تاکید کرده که اساسا دولت آمریکا تمایلی جهت لغو کلیه تحریمهای دوره ترامپ علیه ایران ندارد و به دقت در حال رصد تحرکات این کشور است.
اضافه بر این باید توجه کرد که ایران قویا اعتقاد دارد که دولت آمریکا باید خسارت تحریمهای گسترده دولت ترامپ علیه ایران را جبران کند. خسارت این تحریمها بنا بر آنچه اخیرا جواد ظریف اعلام کرده، چیزی بالغ بر یک تریلیون دلار ارزیابی شده است. حسن روحانی نیز میزان خسارتها را تا ۱۵۰ میلیارد دلار ارزیابی کرده است. با این حال، بعید است این مساله اساسا از سوی آمریکا با موافقت مواجه شود. دولت آمریکا شریانهای حیاتی اقتصاد ایران نظیر بانک مرکزی این کشور، نفت و پتروشیمی آن، و همچنین شبکه حمل و نقل دریایی و کشتیرانی آن را به نحو گستردهای هدف تحریم قرار داده است. این مساله موجب میشود تا ایران با دقت و سخت گیری بیشتری در مذاکرات حاضر شود و سعی کند تا جای ممکن تضمینهای لازم را جهت احیای برجام از دولت بایدن اخذ کند.
در کنار همه اینها باید به این مساله نیز توجه شود که به تازگی یک دولت افراط گرا و تندرو نیز در اسرائیل بر سر کار آمده است. نفتالی بنت نخست وزیر جدید اسرائیل، دشمن شماره یک ایران است. او نیز همچون بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق رژیم اسرائیل، قویا با ایران دشمنی دارد و مخالف دستیابی هرگونه توافق میان قدرتهای جهانی با ایران در مساله برجام است.
در این رابطه اخیرا آویو کوخاوی فرمانده ارتش اسرائیل نیز به واشنگتن سفر کرد و نسبت به به هرگونه توافق هستهای جدید با ایران، در شرایطی که دولت جدید این کشور نیز بر سرکار میآید، هشدار داد. وی به طور خاص وقوع این مساله را خطرناک دانسته است. در این رابطه، دولتِ نفتالی بنت همچنین محدودیتهایی را که برای مقامهای اسرائیلی در زمینه صحبت کردن به صورت عمومی و در جمع رسانهها در مورد توان و مسئله هستهای ایران تعیین شده بود را هم لغو کرده است. انتظار میرود که تنشها میان ایران و اسرائیل در دوره نخست وزیری نفتالی بنت نیز همچنان ادامه یابند. از سویی، دولت جدید ایران نیز موضع سخت گیرانهای را احتمالا در قبال اسرائیل در پیش خواهد گرفت.
به طور کلی و علی رغمِ تمامی موانع جهت احیای برجام، کارشناسان به ایران و آمریکا توصیه میکنند که احیای برجام، به مراتب بهتر از رسیدن به نقطه بن بست و تشدید تنشها است. اقتصاد ایران با مشکلات عدیدهای گرفتار است و یک توافق میتواند به آن کمک کند. در سوی مقابل، آمریکا نیز به خوبی میداند که هرگونه انعقاد توافق با ایران میتواند برنامه هستهای این کشور را تحت نظارتهای بین المللی قرار دهد که این مسئله تا حد زیادی در راستا و در چارچوب منافع ایالات متحده آمریکا است».