کد خبر: ۷۰۵۳
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
با پیروزی آیت الله سیدابراهیم رییسی در انتخابات ریاست جمهوری، باور همگانی بر این است که تحولی اساسی در بخشهای مختلف اقتصادی رخ می دهد.




از آنجا که تورم و گرانی مشکل اصلی در مواجهه مردم با شرایط کشور است، بیشتر آنهایی که به رییسی رای دادند با این باور پای صندوق رای آمدند که همه چیز یک شبه حل می شود و به محض آنکه آیت الله وارد پاستور شود، تحولات به نفع معیشت مردم آغاز خواهد شد. در حالی واقعیت غیر از این است. امروزه کشور در نقطه صفر قرار ندارد، بلکه بسیار پایین تر از صفر است هنگامی که تورم 50 درصدی، رشد منفی اقتصادی، کسری بودجه و بسیاری موارد دیگر مطرح می شود، دولت بعدی ابتدا باید از این مرحله عبور کند و به نقطه صفر برسد تا بتواند به فکر رشد و توسعه باشد. بنابر این می توان چنین برداشت کرد که دولت سیزدهم میراث دار اقتصادی بحران زده است که بسادگی حل نخواهد شد. برای آنکه بدانیم کشور با چه چالشهایی دست به گریبان است، باید وضعیت را تشریح کنیم.

تورم عامل همه مشکلات
اینکه شعار بدهیم تورم هیچ تاثیری بر اقتصاد ندارد، نه تنها خوش خیالی بلکه بی انصافی است.
تحریم رابطه تجاری ایران با جهان را قطع کرده، امکان فروش نفت را به پایین ترین حد ممکن کاهش داده، امکان انتقال پول را به صفر رسانده به نوعی که 100 میلیارد دلار
پولهای ایران در کشورهای جهان بلوکه شده که این کشورها با غرض یا از سرناچاری حاضر نیستند پولهای ایران


را بدهند.
مهمتر آنکه این پولها در حالی در بانکهای جهان بلوکه شده که هیچ سودی به آن تعلق نمی گیرد در حالی که کشورمان حتی برای خرید واکسن و دارو با چالش جدی رو به رو است.

شیوع ویروس کرونا
در شرایطی که کرونا کمر کشورهای مطرح جهان را شکسته و اقتصاد جهانی را به زانو درآورده، کشور ما که با انواع تحریمها وتهدیدها رو به رو است، در مقابله با این ویروس با چالشها و مشکلات بسیاری دست به گریبان است. اگرچه به دلیل فشار تحریمها ناچار شدیم در تولید واکسن، دستگاه هواساز، تهیه اقلام پزشکی و دارویی اقدامات چشمگیری نشان بدهیم، اما برای مقابله با این ویروس هزینه های سنگینی پرداختیم که در جای خود مشکل آفرین بود.
بحران خشکسالی
از سوی دیگر خشم طبیعت نیز علیه اقتصاد و مردم تحریم زده ایران قیام کرده و کار به جایی رسیده که محصولات کشاورزی در حال نابودی، کشاورزان در حال ورشکستگی، سدها در حال خشک شدن، شهرها در معرض تشنگی، تولید برق کاهش یافته و به تبع آن کارخانه ها به تعطیلی کشیده شده و بسیاری موارد دیگر را دامن زده که هر کدام در جای خود چالش بزرگ برای اقتصاد جهان است که امروزه کشورمان با آن دست به گریبان است. بی شک خشکسالی باعث خواهد شد بسیاری ازکالاها را وارد کنیم که در شرایط تحریم، امکان جابجایی پول و خرید بدون واسطه را نخواهیم داشت و تبعات بدی بر اقتصاد برجای خواهد گذاشت.

رشد سرسام آور نقدینگی
رشد نقدینگی واقعیتی انکار ناپذیر است که باعث تورم و گرانی می شود. بانک مرکزی در تازه ترین گزارش از تحولات اقتصاد کلان، رشد نقطه به نقطه نقدینگی در اردیبهشت ماه را 38.8 درصد اعلام کرد.بنابراین حجم نقدینگی در اردیبهشت ماه سال جاری به 3 هزار و 601 هزار میلیارد تومان رسیده و رشد ماهانه این متغیر تورم ساز در اردیبهشت 3.2 درصد اعلام شده که معادل افزایشی به ارزش 112 هزار میلیارد تومان است.نکته مهم رشد 6 درصدی پایه پولی آنهم فقط در یک ماه است؛ پایه پولی در پایان اردیبهشت با 6 درصد افزایش نسبت به فروردین، به حجم بالغ بر 489 هزار میلیارد تومان رسیده است. به دیگر بیان در ماه مذکور بالغ بر 28 هزار میلیارد تومان پول توسط بانک مرکزی چاپ شده است.رشد نقطه به نقطه این متغیر پولی در اردیبهشت ماه نیز حدود 30.6 درصد اعلام شده است. این رشد ماهانه در 14 ماه گذشته بی سابقه بوده است!

تورم لجام گسیخته
یکی از عواملی که نارضایتی مردم را به وجود آورده، تورم است. بی شک دلیل ایجاد تورم ساختاری در اقتصاد ایران که به کاهش قدرت خرید مردم و فقر معیشتی منجر شده، افزایش بی‌ضابطه نقدینگی است. باید پذیرفت که نقدینگی به‌سمت تولید هدایت نشده و از بازارهای سفته‌بازی سر در آورده و منجر به رشد سطح عمومی قیمتها شده است.نرخ تورم در سال‌های اخیر به ارقام بسیار بالا رسیده و حتی رکورد 75 ساله را هم شکسته با این حال دولت روحانی دلیل افزایش چشم گیر تورم را تحریم‌ و محدودیت‌های ارزی اعلام می کند؛ آنهم درحالی که آمارها بیانگر تورم 52 درصدی در ماه های نخست سال 1400 است!

بورس در چاله بحران
اگرچه تمامی اقتصاد دانان از بورس به عنوان عاملی مهم در مدیریت نقدینگی یاد می کنند و در ایران نیز بورس توانست نقدینگی سرگردان که در بخشهای دلار، سکه، خودرو، مسکن و ... فعال بود را به سوی اقتصاد مولد هدایت کند، اما بی برنامگی در این هدایت نقدینگی، باعث ورشکستگی بسیاری از سرمایه گذاران شد به نوعی که برای بسیاری از مردم بورس به شبهی تبدیل شده که هرگز به سراغ آن نخواهند رفت. در حالی که بورس می توانست محلی برای جذب سرمایه ها و مدیریت آنها به سوی ایجاد اشتغال باشد، اما در عمل این فرصت از دست رفت و امروزه در اذهان عمومی از بورس به عنوان چاله ای یاد می شود که نقدینگی را می بلعد بدون آنکه سهامداران بتوانند پیگیر دلایل از دست دادن نقدینگی، زیان یا ورشکستگی باشند.

بیکاری عامل ناتوانی در اشتغالزایی
یکی از مهمترین گزینه هایی که می تواند اقتصاد را مدیریت کند، اشتغالزایی است. اشتغالزایی در نقطه مقابل بیکاری قرار می گیرد و چنانچه اشتغالزایی بنیادین صورت بگیرد، بیکارانی که تبدیل به بزهکار شده اند، به مسیر سالم باز می گردند. افزون بر آن چرخه اقتصادی بدرستی می چرخد، زیرا وقتی اشتغال پایدار ایجاد شود، تولید داخل رونق می گیرد و می توان از فشارهای ناشی از وابستگی، واردات و قاچاق کالا رهایی یافت.

کسری بودجه
هنگامی که دولت نتواند ردیف های بودجه را محقق کند و در تامین هزینه های خود با کسری رو به رو شود، به عنوان یک عامل سفته باز وارد بازار می شود که نتیجه آن پول پاشی است. دولت در تمامی سالهای گذشته عامل بی ارزش شدن پول ملی بوده است. دولت بازی با دلار را در دستور کار قرار داده و هنگامی که دلار به 32 هزار تومان رسید، دلارهای بانک مرکزی را وارد بازار کرد تا با فروش آنها به درآمد بی حساب و کتابی دست یابد. از سوی دیگر چاپ بی رویه اسکناس باعث شد تا حجم نقدینگی رشد وحشتناکی داشته باشد و همه این اقدامات برای جبران کسری بودجه بوده است.

نمونه ای از خروار
این موارد تنها بخشی از چالشهای اقتصادی کشور است که می تواند اثبات کند در چه وضعیت اسفباری قرار گرفته ایم. وجود مافیا، فساد ساختاری، رانت، ویژه خواری، فامیل بازی، رانت اطلاعاتی و سواستفاده از آن و بسیاری موارد دیگر می تواند اثبات کند که دولت بعدی با چه ابرچالشی در اقتصاد رو به رو است.

نام:
ایمیل:
* نظر: