دلواپسان برای رسیدن به اهداف و مطامع خود دست بههرکاری میزنند و از هیچ امری نیز رویگردان نیستند.
روزی تخریب دولت را وجهه همت خود قرار میدهند، روزی دیگر از تریبونهای عمومی به توهین و تهدید علیه رئیسجمهور و مقامات دولتی میپردازند و از پی آن بنرهای تبلیغاتی نامزد مقابل خود را آتش میزنند. این منطق دلواپسانی است که میخواهند کلیددار پاستور شوند و چهار سال مقدرات مردم را در عرصههای مختلف در دست بگیرند. کسانی که رای مردم را زینت میدانند، اعتقادی به جمهور ندارند و ترجیح میدهند اگر هم انتخاباتی هست بهطور حداقلی برگزار شود تا با رای کم اما حداقلی وارد پاستور شوند. مجموع این مسائل نشان میدهد اگر امروز مردم با وجود همه نارضایتیها و بیاعتمادیها به مسئولان و قهر با صندوق رای در انتخابات مشارکت نکنند در آنچه در آینده بر سر کشور و مردم خواهد آمد مسئول خواهند بود. پس بهتر اینکه مردم به نفع چهرههایی که مردم را اصل میدانند و درصدد رفع مطالبات آنها میکوشند به صحنه بیایند و اجازه ندهند برخی جریانات حداقلی با رویکردهای بسته و محدود، اختیارات جامعه را در دست بگیرند. تخریب دلواپسانه رویکرد، عملکرد و نوع تفکر و جهانبیبنی دلواپسان یکسان است و اساسا جامعه، قانون، اخلاق، شرایط کشور و... برایشان اهمتی ندارد و صرفا طبق منویات و اهداف خود عمل میکنند. گرچه این نوع رویکردها خاص امروز و دیروز نیست و ریشهها در سالیان و چهبسا دهههای گذشته دارد. دلواپسان خود را در هر دو سطح درقدرت و بیرونازقدرت نشان داده و به قول معروف امتحان خود را پس دادهاند. اگر در قدرت باشند تلاش میکنند با ابزارهای قانونی، که در اختیار دارند، اهداف و منویات خود را طبق برنامه در حوزههای مختلف پیش ببرند و بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه و منافع ملی صرفا مسائل جریانی و جناحی خود را به مسائل مهم کشور ترجیح دهند. مثل 8 سالی که در دولت احمدینژاد بر امور اجرایی کشور سایه افکنده بودند. اگر هم درقدرت نباشند تلاش میکنند به تخریب، هجمه، سیاهنمایی، حمله، توهین و تهدید علیه مسئولان حاضر در دولت بپردازند و وجهه آنها را در جامعه خدشهدار کنند. هر چند مردم نیز با نوع رویکرد این جریانات حداقلی که صدای بلندی دارند، آشنا هستند. حال تفاوتی نمیکند در فضای مجازی باشند، در رسانههای رسمی یا صحن علنی مجلس؛ آنها هرطور صلاح میدانند عمل میکنند. کافی است نگاهی به چند ماهه گذشته بیندازیم تا متوجه شویم دلواپسان با حرکتهای هدفمند و از پیشبرنامهریزیشده در رسانههای خود و مجلس و با همراهی صداوسیما روندی تخریبی علیه دولت در پیش گرفتهاند که به وضوح قابلمشاهده است. چنانکه تکمله آن را میتوانیم در روند در پیش گرفته شده از سوی 5 نامزد اصولگرا در مناظرات انتخاباتی ببینیم. گویا اساسا مناظرات به جای ارائه برنامه و رویکردهای کاندیداها در حوزههای مختلف به محلی برای تخریب و زدن دولت بدل شده است و انگار کاندیداها ماموریت دارند صرفا به تخریب دولت بپردازند؛ چون تاکنون برنامه عملیاتی و رویکردهایی مشخص و درست در حوزههای مختلف مورد بحث جامعه از آنها دیده نشده است. هر چند مقامات دولتی طی چند روز گذشته بارها نسبت به بداخلاقی، تهمتپراکنی و دروغگویی این جریانات سخن گفته و پاسخ دادهاند. اهانت و تهدید روز گذشته بود که ویدئویی در فضای مجازی و برخی رسانهها منتشر شد که در آن یک سخنران اصولگرا که از چهرههای تندرو این جریان به حساب میآمد، در مراسمی در مسجد جامع پردیس علنا به فرماندار، وزیر کشور و رئیسجمهور توهین و فرماندار این شهرستان را تهدید کرد. حسن عباسی، که پیش از این نیز با برخی اظهارنظرهای تند خود علیه دولت سروصدا به پا کرده بود در این سخنرانی خطاب به فرماندار پردیس میگوید: «دو روز دیگر انتخابات است و دو روز بعدش هم شما رفتنی هستید؛ چرا خودتان را ضایع میکنید. این چهکاری بوده آقای فرماندار که شما پارسال برنامه را در همین مسجد منتفی کردید و دیشب تا امروز هم سعی کردید که برنامه را جمع کنید.» وی در اظهاراتی توهینآمیز میگوید: «به تو، گندهتر از تو؛ یعنی وزیر کشور آقای رحمانی فضلی، به گندهتر از او به حسن روحانی میگویم شما دو ماه آینده از اریکه قدرت با رای مردم پایین میآیید، شهروند معمولی میشوید و در خیابان مردم به روی شما بابت ناکارآمدی تف میاندازند.» این چهره افراطی اصولگرا در ادامه اهانت و توهین به مدیران دولت و جریان حامی میگوید: «شما مدیران منحوس اصلاحطلب این 15روز مانده به انتخابات مثل سابق کرم بریزید و مجددا برنامهها را تعطیل کنید. داریم تبر میزنیم به ریشه لیبرالیسم؛ منحوسی که شما به غلط در این مملکت دواندید. حالا جوری میزنم توی دهانت آقای فرماندار این شهر و بزرگترهایت که امام دوماه قبل از رحلتش نامه زد و گردن کلفتتر از روحانی یعنی منتظری را عزل کرد. آقای فرماندار وقتی منتظری عزل شد، تو که دیگر عددی نیستی.» به موجب ماده 609 قانون مجازات اسلامی توهین به رئیسجمهور و سایر مقامات دولتی، مجاراتهای مشخصی از جمله 3 تا 6 ماه حبس را در پی خواهد داشت. باید دید اینگونه توهینهایی که بیپروا از تریبونَهای عمومی بیان میشود با چه برخوردی از سوی مقامات قضایی همراه خواهد بود و اساسا عزمی برای برخورد با اینگونه رفتارها وجود دارد یا روال بهگونهای دیگر است. از همتی تا مهرعلیزاده هجمه، تخریب و تحکم دلواپسان صرفا متوجه دولت نبوده و حتی کاندیداهای حداقلی غیراصولگرا را نیز شامل شده است. چنانکه این رویکرد از خود مناظرات گرفته تا فضای مجازی و رسانهای و میدان عمل اجرایی و عملیاتی میشود. جایی که محسن رضایی در مناظره نخست گفت: «در صورت پیروزی تو و همکارانت را ممنوعالخروج کرده و محاکمه خواهیم کرد.» اما این تنها نکته نبوده و تخریبهای گستردهای در فضای مجازی علیه همتی و مهرعلیزاده شکل گرفته است. در این راستا صداوسیما نیز عدالت رسانهای را دقیق اجرا نکرده و فیلمهای تبلیغاتی این دو نامزد را با سانسور پخش کرده است. این در حالی است که طی روزهای گذشته فعالیتهای میدانی شدت گرفته است که طی آن روز گذشته خبرگزاریها خبر از حمله تندروها به همتی و به آتش کشیدن بنرهای وی در قم خبر دادند. اما این پایان ماجرا نبود؛ حملات با زیر سوال بردن مدرک دکترای مهرعلیزاده ادامه یافت تا اینکه آنها اظهارات مهرعلیزاده را در خصوص شش کلاس سواد داشتن سیدابراهیم رئیسی را به نحوی با مهندسی معکوس به خود وی بازگردانند و اینگونه وانمود کردند که او اساسا دکترای اقتصاد ندارد. مجموع این مسائل نشان میدهد اصولگرایان و تندروها با وجود انواع فیلترها، حذفها و محدودیتها حتی از چهرههای حداقلی نیز واهمه دارند و با تخریب آنها میخواهند با خیالی آسودهتر به اهداف خود دست پیدا کنند.