کد خبر: ۶۸۹۳
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
آرام آرام به روزهای انتخاب سیزدهم نزدیک میشویم و همزمان تنور تبلیغات نامزدها نیز داغ می شود تا هیجان انتخابات را دامن بزند، اما هرچه پیش می‌رویم





نگرانی صاحب نظران اقتصادی از این نظر بیشتر می‌شود که دست نامزدهای ریاست جمهوری خالیست و بیشتر از آنکه برنامه های عملیاتی و اجرایی داشته باشند، کفه شعارهای پوپولیستی آنان سنگین‌تر است، از سوی دیگر کفه راهکارهای علمی و برنامه‌های برمبنای علم اقتصاد و برنامه های مدون و مبتنی بر عقلانیت در حل مسائل و چالش‌های اقتصادی چیزی ندارد.

رونق مردم فریبی
آنچه شاهد هستیم، شعارزدگی به دور از برنامه های اجرایی با توجه به ظرفیت های اقتصادی کشور است. در این بین برخی نامزدها سعی دارند دربیان شعارهای پوپولیستی و مردم فریبی، گوی سبقت را از دیگر رقبا بربایند. یکی از نامزدها از ساخت ۶۰۰ هزار واحد مسکونی خبر میدهد، دیگری ادعای ساخت ۸۰۰ هزار واحد مسکونی را مطرح می‌کند و نامزد دیگر قول ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکن را به مردمی می دهد که از اجاره‌نشینی خسته شده اند. اما هیچ یک از این آقایان مشخص نکرده اند که برای یک همچین پروژه‌های بزرگی، به چقدر بودجه نیاز است؟ برای تحقق آن باید از چه موانعی عبور کرد، چقدر اشتغالزایی به دنبال دارد و با توجه به اینکه دو میلیون و ۵۰۰ هزار مسکن خالی در حال حاضر وجود دارد، آیا کشور به چهار میلیون مسکن نیاز دارد؟

اسیر شعارزدگی
یکی از مهمترین مسائلی که گریبانگیر نامزدهای ریاست جمهوری است، فاصله گرفتن از چالش‌های اصلی و پرداختن به معضل شعار است. متاسفانه موضوعات بسیاری در مناظره ها و نشست‌های خبری نامزدها نادیده گرفته شده و مغفول مانده که از آن جمله می‌توان به مشکلات بخش کشاورزی، شیوع گسترده کرونا، تحریم ها و راههای مقابله با آن اشاره کرد.

رسیدگی اورژانسی به کرونا
در حالی که کرونا بسیاری از مشاغل را زمین گیر کرده، با جان مردم بازی می کند و مدیریت بر آن مهمترین چالش کشور است، نامی از کرونا در مناظره‌ها برده نمی‌شود و نامزدها نیز زیاد یادی از آن نمی کنند. امروزه کسب و کارهای خرد در برابر کرونا به زانو درآمده و بسیاری از مشاغل و صنوف از کرونا آسیب دیده اند. تالارهای عروسی، رستوران ها و مشاغل درجه ۲ و ۳ و ۴ بیشترین آسیب را از کرونا دیده اند، با این وصف یادی از این ویروس نمی شود. بنابراین هر دولتی که روی کار می آید، در وهله اول باید به چالش کرونا رسیدگی کند. اگر سالی یک میلیون مسکن بسازیم اما روزی ۵۰۰ کشته کرونا داشته باشیم، نمی توانیم از موفقیت اقتصادی سخن بگوییم، زیرا آنهایی که قرار است در این خانه‌ها ساکن شوند، در قبرستان ها آرام خواهند گرفت.

کشاورزان فراموش شدگان مناظره


در حالی که کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد کشور را تامین میکند، اما با کمال تاسف شاهد این هستیم که محصولات کشاورزی روی دست کشاورزان می ماند و به دلیل نبود مدیریت مناسب، به ضایعات تبدیل می شود. معضلی که اقتصاد را به چالش می کشد و باعث ناامیدی در بین کشاورزان می شود و بدتر اینکه باعث کوچ کشاورزان و حاشیه نشینی و بزهکاری می شود. بنابراین اگر برنامه‌ریزی درستی در اقتصاد نداشته باشیم نمی‌توانیم به شکوفایی کشور امیدوار باشیم.

ناتوانی درتامین واکسن
اگرچه روحانی وعده زمین زدن کرونا تا پایان دولت دوازدهم را داد و قرار بود ۱۴ میلیون واکسن وارد شود، اما در تامین آن ناتوان بوده و هنوز واکسن به داخل کشور نرسیده و هنوز فقط سالمندان واکسینه شده اند. بنابر این متوجه می‌شویم که رئیس جمهور بعدی باید راهکار ویژه‌ای برای واکسیناسیون و کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا داشته باشد. اینکه رئیس جمهور بعدی یک میلیون خانه بسازد اما همچنان سایه سنگین کرونا بر سر اقتصاد سنگینی کند، هیچ منفعتی برای مردم نخواهد داشت. باید ابتدا راهکارهای لازم را برای مقابله با کرونا در دستور کار قرار داد و سپس به فکر اقتصاد بود. واقعیت این است که کرونا اقتصاد جهان را زمین‌گیر کرده و برای شکوفایی اقتصاد، ابتدا باید کرونا را زمینگیر کرد. به عبارت بهتر دولت بعدی می‌بایست به جای وعده ساخت یک میلیون مسکن، قول تامین واکسن برای واکسینه کردن تمام مردم ایران را بدهد.

کنترل غول نقدینگی
یکی از بزرگترین معضلات در اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری، افزایش یارانه نقدی از ۴۵ به ۴۵۰ هزار تا یک میلیون تومان است. این اعداد در حالی مطرح می شود که می بایست به جای ماهی دادن، به مردم ماهیگیری یاد داد. حداقل انتظار این است که در قرن بیست و یکم از اقتصاد گداپروری فاصله بگیریم و تامین معیشت بر اساس اشتغال شرافتمندانه را تعریف کنیم. این شایسته جمهوری اسلامی نیست که پس از گذشت ۴۲ سال برای رفع محرومیت مبالغی جزیی به دست مردم بریزیم، در حالیکه عقل معاش حکم میکند، جامعه به سوی اشتغال زایی حرکت کند و نیروی بیکاری که قرار است به ۴۵۰ هزار تومان یارانه صدقه ای در ماه دلخوش کند، شغلی داشته باشد که ماهانه از کنار آن ۱۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد. روش های پول پاشی راهکار مقابله با معضل بیکاری نیست، بلکه گره زدن مشکلات با روشهای سوال برانگیز است.

مبارزه با بیکاری
یکی از مواردی که در مناظره ها نادیده گرفته شده، افزایش سرسام آور نرخ بیکاری است. امروزه خانواده ای نیست که حداقل یک بیکار نداشته باشد. بنابراین دولت باید به فکر اشتغال زایی باشد و آن چنان برنامه‌ریزی به عمل بیاورد که سالانه حداقل یک میلیون شغل مولد و پایدار ایجاد کند. شغلی که درآمد آن برای یک زندگی شرافتمندانه کافی باشد. نامزدها باید اعلام کنند که تا چه اندازه قرار است روی تولید مولد سرمایه گذاری شود. رئیس جمهور بعدی باید بداند که بیکاری مادر معضلات اجتماعی است. اگر بیکاری گسترش یابد، به تبع آن دواج کاهش می‌یابد، در پی آن موالید پایین آمده و تحدید نسل صورت خواهد گرفت. نامزدهای ریاست جمهوری باید بدانند که یارانه ۴۵۰ هزار تومانی دردی از فرد بیکار دوا نمی‌کند و باعث نمی شود تا یک جوان بیکار با دریافت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی ترغیب به ازدواج شود.

مبارزه با فساد
هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری یقه فساد را رها نکرده و هر کدام به نوعی بر مبارزه با فساد اصرار می کنند. این در حالی است که تمام نامزدهای ریاست جمهوری به نوعی درگیر معضل فساد هستند. با نگاهی به روسای جمهور گذشته متوجه می شویم که هیچ یک از آنان به صورت مستقیم عامل فساد نبودند، اما اطرافیان و نزدیکانی داشتند که به نام دولتها، فسادهای کلانی انجام داده‌اند. اکنون نیز در تیم نامزدهای ریاست جمهوری افراد فرصت طلبی وارد شده اند که به نوعی ردپایی در فساد و رانت دارند. عقل حکم می‌کند از همین امروز نامزدهای ریاست جمهوری فیلترهای جدی در ستادهای انتخاباتی خود داشته باشند تا مانع ورود افراد فرصت‌طلب به ستادهای انتخاباتی شان بشود. نامزدهای انتخاباتی فراموش نکنند که اگر فردا رئیس جمهور شدند، این فرصت طلبان سهم خواهی خواهند کرد و بابت هر قدمی که در ستاد انتخاباتی آنها برداشته اند، درخواست ویژه ای را مطرح خواهند کرد. افراد فرصت طلبی که می‌دانند چگونه به فساد دامن بزنند. این فرصت طلبان از همین امروز برای لحظه‌ای که نامزد مورد نظرشان رئیس جمهور شود، برنامه ریزی کرده اند.

دولت در اتاق شیشه‌ای
شعار مبارزه با فساد مطرح می شود، در حالی که ابتدا باید زیرساخت های مبارزه با فساد آماده شود. اگر دولت در اتاق شیشه ای قرار داشته باشد و سایت دریافتی و پرداختی حقوق کارکنان مشخص شود و هر اتفاقی در هر گوشه از کشور رخ می دهد، مردم در گوشه‌ای دیگر قادر به رصد آن باشند، زیاد نیاز به این نیست که دولت ادعای مبارزه با فساد داشته باشد. در دولت با زیرساختهای شفافیت امکان فساد وجود ندارد، زیرا آن دولت زیر نظر مردم قرار دارد. بنابراین نامزدها از همین لحظه در فکر تحقق گردش آزاد اطلاعات باشند و آنچه را که تمامی دولت ها می بایست انجام می‌دادند و از زیر بار آن شانه خالی کردند، اجرایی کنند. هیچکدام از دولت‌ها باور نمی کردند که شهرام جزایری، بابک زنجانی، امیرمنصور آریا، فاضل خداداد، مرتضی رفیق دوست و فرصت طلبانی از این دست را در دامان دولتشان پرورش داده باشد. بنابراین از همین امروز مراقب انتخاب ها و انتصاب ها باشند و بدانند چه کسی را به دولت شان راه می‌دهند.

نام:
ایمیل:
* نظر: