کد خبر: ۶۸۵۹
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
کمتر از بیست روز مانده به انتخابات جمهوری اسلامی، علی‌رغم افزایش انتظار افکار عمومی برای ارائه برنامه و چگونگی نحوه رسیدگی به اهداف و استراتژی های، تنها با روش ناکارآمد و تکراری پوپولیسم رو به راه هستیم!




رقابت هایی که یک روز بر سر یارانه 450 هزار تومانی و روز دیگر در رابطه با یارانه سه میلیونی است! این درست است که روش درآمدی UBI امری رایج و موفق در کشورهای توسعه یافته دنیاست؛ اما به نظر می‌رسد بسیاری از نامزدهای جمهوری اسلامی، آن را نه از روی دانش و تجربه، بلکه صرفا از روی تکرار یک فرآیند آغشته به پوپولیسم دنبال می‌کنند! طوری که بدون توجه به ظرفیت‌های مهم و اساسی کشور، به نظر می‌رسد بیشتر رقابت بر سر اعلام رقم پرداختی بزرگ تر به مردم است؛ تا توجه جدی به کارآمدی و ظرفیت اقتصاد کشور.
اکثریت آنچه در رسانه‌ها شنیده می‌شود، بیشتر شعارهای غیرقابل اعمال است تا آنکه یک برنامه جدی باشد! یا اگر هم از روی آگاهی نباشد، نشان دهنده دوری زیاد فرد نامزد در رابطه با اصول جدی و اولیه مملکت‌داری است؛ چطور می‌توان قول رشد اقتصادی و کنترل تورم داد، وقتی که رزومه اصلی فرد کاندیدای ریاست جمهوری، به صورت جدی در قطع تعامل با دنیاست؟! چطور می‌توان مدعی کنترل اقتصاد بود، وقتی که بالاترین تجربه مدیریتی یک فرد در برخورد با نظامیان و یا دیگر سازمان‌های شبه‌نظامی کشور بوده است؟! حال آنکه سیاست دستوری، بلای جان اقتصاد است و چون سرطان روزی اقتصاد یک کشور را فلج خواهد کرد. گمان نمی‌برم که دیگر برای کنترل اقتصاد در این مملکت، ما را نیاز به سیاست مدار باشد؛ بلکه مهمترین نیاز اساسی اقتصاد و وضعیت نامناسب امروز کشور، بی‌شک دانش، تجربه و شناخت از اصول اولیه کشورداری است؛ مواردی که آرزوی امروز هر ایرانی در میان تاییدصلاحیت‌شدگان نهایی است! تصمیمات در‌خصوص یکپارچه‌سازی کشور و ردصلاحیت‌های غیراصولی، کشور را به صورت جدی در مسیر عدم توسعه، افزایش انتظارات تورمی و عدم احساس ثبات در جامعه پیش می‌برد. بارها از همین رسانه به صورت جدی متذکر شده‌ام که راه توسعه ایران تنها و تنها از دالان تعامل جدی با کشورهای دنیا رقم می‌خورد و هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که با محدود کردن ارتباطات و دیپلماسی بین‌المللی خود و اعلان جنگ به دیگر کشورها موفق به توسعه اقتصادی شود؛ چراکه متاسفانه برعکس تمام کشورهای موفق دنیا، در ایران اقتصاد در خدمت سیاست است. تمام آنچه گفته شد، نوید این نومیدی را می‌دهد که بسیاری از چهره‌های ریاست جمهوری، خود در تناقض جدی از نظر دانش، دید سیاسی و تجربه با آنچه مدعی هستند می‌باشند و پس از ورود به پاستور، خیلی زود به خود واقعی خویش برخواهند گشت. شاید دولت دروغ، تیتر مناسبی باشد برای وعده‌هایی که با باورهای بنیادین آن نامزد در تضاد جدی هستند! باورهایی مثل توسعه و رونق اقتصادی، که در تعامل جدی با تولید، کنترل نقدینگی و توان خرید مردم هستند. متاسفانه اکثر نامزدهای امروز ریاست جمهوری، از درک صحیح اقتصاد کلان باز مانده‌اند، چه برسد به سیاست‌گذاری‌های جدی‌تر در اقتصاد خرد!
نام:
ایمیل:
* نظر: