برخی اصلاحطلبان از دو جنبه خود را «پاکباخته» کشور و نظام سیاسی میدانند، یکی «حمایت از دولت روحانی در دو دوره گذشته» که به زعم آنان منشأ نعماتی همچون برجام و زنده ماندن روح اصلاحطلبی شد و دومی از جنبه احراز صلاحیت نشدن یا ثبتنام نکردن نامزدهای اصلیشان، آنهم پس از خدماتی که در پشت دولت روحانی به نظام سیاسی کشور کردند و حالا بهرغم این همه خدمات پاکبازانه صحنه را خالی از خود میبینند. اما برخی دیگر تا این حد پاستوریزه درباره ساکنان فعلی پاستور و جناح اصلاحطلبی سخن نمیگویند و نه تنها دولت روحانی را منشأ برکات فراوان نمیدانند، بلکه حمایت جبههاصلاحطلب از این دولت را مایه شرمساری و از دست دادن پایگاه اجتماعی و پشتکردن مردم به اصلاحطلبان میدانند. محمد علی وکیلی در مناظره با یک فعال سیاسی اصولگرا میگوید: «ما (اصلاحطلبان) پایگاه رأی خود را با کارنامه آقای روحانی از دستدادهایم. این را با چه زبانی بگوییم؟!» او نخستین اصلاحطلبی نیست که میگوید اصلاحطلبان نمیتوانند نسبت خودشان را با دولت روحانی انکار کنند. پیش از او نیز اصلاحطلبانی سرشناس همین اعتراف را داشتهاند. هرچند برخی دیگر از افراد این جریان، معترض این اعترافها میشوند، اما چه فرض کنیم که این اعترافها کاملاً در بستر صداقت انجام میشود و چه با هدف «صداقتفروشی» و جلب مشتریان قبلی باشد، در واقعیت مطلب و برای کسانی که سابقه و صحنه را رصد میکنند، موضوعی بدیهی و اثبات شده است. وکیلی با همین دیدگاه معتقد است که اصلاحطبان «پیشباخته» هستند: «شک ندارم همه از تاجزاده تا پزشکیان هم تأیید میشدند، باز نتیجه محتمل انتخابات فرق نمیکرد.» البته برخی دیگر از اصلاحطلبان نیز شبیه این حرف را زدهاند، اما با این بهانه که، چون انتخابات، مهندسی و چنین و چنان شده، نتیجه از پیش معلوم است، اما جناب وکیلی میپذیرد که ایراد اصلی حمایت از دولت ناکارآمد روحانی بود و شکست این دولت در طرحها و برنامهها موجب سلب پایگاه اصلاحطلبان شده است. محمدعلی وکیلی، فعال اصلاحطلب و عباس سلیمینمین، فعال اصولگرا در مناظرهای ۹۰ دقیقهای به بیان تحلیل خود از وضعیت سیاسی کشور در آستانه برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ و عملکرد دو گروه اصلاحطلبان و اصولگرایان در معرفی کاندیدا و برنامه آنها برای حضور در صحنه انتخابات پرداختند. وکیلی در این مناظره برخی انتقادات را متوجه جریان خود یعنی اصلاحطلبان دانست و از آن جمله، انتخاب مصطفی تاجزاده به عنوان یکی از گزینهها برای کاندیداتوری را مثال میزند که به اعتقاد او «در حکم چنگ نشان دادن به دستگاههای حاکمیتی» است. برخی محورهای این مناظره را در ادامه میخوانید. پیام منفی اصلاحطلبان به نظام
سلیمینمین: چرا قبل از نزدیک شدن به ثبتنامها اعلام نمیشود که گزینه اصلی اصلاحطلبان چهکسی است؟
وکیلی: اگر اعلام میشد که نامزد اصلاحطلبان چه فردی است شانس تأیید صلاحیتش پایین میآمد.
سلیمی نمین: اینکه بهنوعی بازی سیاسی به حساب میآید.
وکیلی: البته بنده به جبهه اصلاحطلبان نقد دارم، وقتی آمدند گفتند تاجزاده در گزینش اولیه مقام دوم را در رأیگیری حزبی به دست آورده است و آقای ظریف اول شده و آقای جهانگیری سوم شده است، در حالی که همگی میدانیم آقای تاجزاده یک درصد شانس تأیید صلاحیت ندارد و با این کار این پیام منفی را به نظام و شورای نگهبان میدهیم و نوعی چنگ نشان دادن به دستگاههای حاکمیتی است. بنده میگویم تاجزاده نه، اما مثلاً اینها میگفتند بهفرض جهانگیری گزینه اول ماست و اگر این را هم میگفتند باز هم جهانگیری رد شده است.
سلیمینمین: اینجا بازی سیاسی شده است که خیلی مطلوب نیست، بنده با برخی از اصلاحطلبان که صحبت میکنم، میگویند «ما تاجزاده را یک فرد طغیانگر میدانیم»، همان تعبیری که آقای کرباسچی دارد و میگوید «ما این طغیانگری را قبول نداریم و این موضوع به اصلاحطلبی ضربه میزند»، در گفتگوهای خصوصی هم اصلاح طلبان همین نظر را دارند. تناقض تاجزاده
وکیلی: این موضوع یک تبصره و یک کامنت دارد، بنده بارها گفتهام اینکه بیایند تاجزاده را بهعنوان نفر دوم اصلاحطلبان برای انتخابات پیشِرو معرفی کنند این یک لجبازی با حاکمیت است و بهلحاظ اقدام جبههای قابل نقد است، اما اینکه تاجزاده بیاید و کاندیدا شود حقش است، البته این اقدام آقای تاجزاده مرزبندی با حرفهای گذشته است، چون کسی که میگوید جمهوری اسلامی را قبول ندارد و میآید با ساختارهای موجود ثبتنام میکند خودش مرزبندی با حرفهای گذشته گذاشته است.
سلیمی نمین: بهنوعی تناقض اینجا وجود دارد.
وکیلی: تناقض ندارد ثبتنام آقای تاجزاده برای خودش یک آورده داشت اینکه او را از براندازان جدا میکند.
سلیمی نمین: خیر، او میخواهد براندازی را به داخل ساختار بیاورد.
وکیلی: اینکه نفاق رسمی است، اینکه فردی میآید و مینویسد که «رسماً جمهوری اسلامی را قبول دارم ولایت فقیه را قبول دارم و با این چارچوبها میخواهم وارد ساختار قدرت شوم»، معنایش این است که «آن حرفهایی را که قبلاً زدهام همه باد هوا بوده است»، اما برای اصلاحطلبان آوردهای که نداشت هیچ، این سؤال را مقابل آنها قرار داد که با علم کردن تاجزاده پیام میدهند که «ما به جنگ آمدهایم».
سلیمینمین: زمانی که آقای تاجزادهای که میگوید «من قانون اساسی را قبول ندارم و اصلاً بنیادها را قبول ندارم» نفر دوم میشود این یک پیام بسیار تناقضدار است. اصلاحطلبان میخواهند دو طرف را داشته باشند؟
وکیلی: اینکه تناقض دارد درست است. اما مگر آقایان پزشکیان، جهانگیری، لاریجانی و شریعتمداری نیامدند؟ پاسخها چه بود؟ این افراد در ۴۰ سال گذشته جزو حاکمیت بودند همه اینها مانند تاجزاده که نبودند.
سلیمی نمین: این برداشت ایجاد میشود که اصلاحطلبان هم میخواهند از اردوگاه درون نظام استفاده کنند و هم از اردوگاه خارج نظام. آقای تاجزاده با آن حرف هایش اردوگاه خارج از نظام را مدیریت میکند، یعنی با محسن سازگارا و محسن مخملباف ارتباط دارد که خارج از ساختار هستند، این یک تناقض جدی است که باید حل شود. قطعاً بنده نسبت به برخی از عملکردهای شورای نگهبان نقد دارم، اگر این بازی دوگانه وجود نداشت که تعبیر خوبی از آن استنباط نمیشود، راحتتر میتوانستیم شورای نگهبان را پاسخگو کنیم.
شورای نگهبان دو وظیفه دارد؛ یک وظیفه تطبیق شرایط افراد با قانون و دیگری استنباط شورا است، که بنده معتقدم آن بخش استنباطی را نباید به شورا میدادند که مثلاً میتوانستیم این بخش را به مجمع تشخیص مصلحت بدهیم و ارزیابی کند که چه فردی رجل سیاسی است. سازمان رأیمان را از دست دادهایم!
وکیلی: بزرگترین گاف اصلاحطلبان و همین جبهه اصلاحطلب که در اسفندماه ۱۳۹۸ در قالب شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان عمل میکرد این بود که «جاخالی» داد و فرار از مسئولیت کرد و در این اقدام راحتطلبانه و فرصتطلبانه، میدان را کاملاً به رقیب داد. من همان زمان هم گفتم که جریان اصلاحطلبی حتی اگر یک نامزد در میدان نداشته باشد، باید بهصورت سازمانی و حزبی برای حفظ سازمان رأی خود در انتخابات شرکت کند؛ سازمان رأی منتظر نمانده که ما چه زمانی از خواب بیدار میشویم. وقتی ما حضور نمییابیم، سازمان رأی خود را تقدیم میکنیم و اگر جریان اصلاحطلب الان هم در انتخابات ریاستجمهوری نیاید، سازمان رأی آن برای همیشه از بین خواهد رفت.
سلیمینمین: این سخن زیبایی است، اما جامعیت ندارد.
این بازی کردن است!
سلیمینمین: جبهه اصلاحطلبان با مخاطب خود بازی میکند؛ آقای خاتمی به رهبر انقلاب نامه مینویسد؛ بهطوری که میخواهند به ساختار بازگردند؛ بعد آقای تاجزاده را نفر دوم تعیین میکند. این بازیکردن است و بازی خوبی هم نیست؛ عدم صداقت و سایر مسائل در آن است.
وکیلی: جبهه اصلاحطلبان در گزینش آقای تاجزاده دچار خطای استراتژیک بود.
سلیمینمین: درک نکردنِ بحث درون نظام با بیرون نظام مقداری فراتر از خطای استراتژیک است. یکزمان نظر شما مثبت است، ولی خطای استراتژیکی مرتکب میشوید و یکموقع هم بازیگری میکنید، که هم بیرون از نظام و هم درون نظام را داشته باشید؛ این اعتمادها را از بین میبرد. نامه نوشتنِ آقای خاتمی به رهبر انقلاب یعنی اعتمادسازی که ما در سال ۸۸ علیه قانون طغیان کردیم و خودمان امروز این را یک خطای استراتژیک میدانیم و میخواهیم اصلاح کنیم. وقتی آقای خاتمی در انتخابات شرکت میکند، یعنی حرفِ آقای کروبی را قبول ندارد و حرف آقای میرحسین موسوی را تندروی و طغیان علیه قانون میداند.
وکیلی: اصولگرایان چقدر از آقای خاتمی که اینگونه رفتار کرد، استقبال کردند؟
سلیمینمین: من از آقای خاتمی تجلیل کردم.
وکیلی: شما یک کنشگر مدنی هستید و اینکه میگویم شما، یعنی جریانی که در ساخت قدرت است.
سلیمینمین: اعتمادسازی زمان میخواهد؛ شما درها را بهسوی دشمن باز و مشکل ایجاد کردید و ضربه زدید و شرایط سختی را برای کشور به وجود آوردید...
وکیلی: شما نیمه خالی را بهخوبی برجسته میکنید و این کاملاً درست است و من با شما درباره این نیمه منفی هیچ اختلافی ندارم، ولی درباره مثبت با شما اختلاف دارم؛ اشکال شما اصولگرایان همین است. من به مجلس رفتم و به ما گفتند که شما روایتِ اصلاحطلبی بودید که در ظرف جمهوری اسلامی سازگار افتادید که پذیرفته شدید. ما هم رسماً گفتیم بله و ما با اصلاحطلبیِ بر جمهوری اسلامی و یا علیه جمهوری اسلامی زاویه داریم. شورای نگهبان؛ بزرگترین خدمت به اصلاحطلبان، بزرگترین ظلم به رئیسی
وکیلی: من اگر جای شورای نگهبان بودم، تمام آنهایی را که به عنوان چهرههای اصلی اصلاحطلبان در مظان بودند، تأیید صلاحیت میکردم. بزرگترین خدمت را شورای نگهبان به ما اصلاحطلبان کرد. اگر نیروهای اصلی ما تأیید میشد، دست ما به لحاظ پایگاه رأی باز میشد.
سلیمینمین: من میخواستم در ادامه همین را بگویم.
وکیلی: بزرگترین ظلم نیز به آقای رئیسی شد. آقای رئیسی میتوانست برنده یک انتخابات رقابتی باشد. هیچ مسئلهای هم نداشت. او میتوانست ستاره یک انتخابات رقابتی باشد. ما بیدلیل او را ستاره یک انتخابات غیررقابتی کردیم. چرا؟ اگر آقای پزشکیان در این انتخابات حضور داشت، به کجا بر میخورد؟ اگر دوستان از من نظر میخواستند، میگفتم من اگر جای شما بودم، تاجزاده را تأییدصلاحیت میکردم تا ببینیم چقدر رأی دارد. یک زمانی که بازرگان و چهرههای اصلی نهضت آزادی تأیید شدند، چقدر رأی گرفتند؟ تا قبل از آنکه نمیدانم مجلس چندم بود اینها تأیید صلاحیت شدند، اما نفر هشتادم یا صدم در تهران شدند. من شک ندارم که اگر همه اینهایی که در مظان بودند؛ از تاجزاده گرفته تا پزشکیان تأیید صلاحیت میشدند، در نتیجه محتمل کنونی این انتخابات تغییری اتفاق نمیافتاد. ما پایگاه رأیمان را از دست دادهایم و تردید نداشته باشید. تغییر آنچنانی در امید مردم به دلیل عملکرد حسن روحانی نمیتوانیم ایجاد بکنیم. این را به چه زبانی به شما بگوییم؟ چرا به ریشه خودتان هم ضربه میزنید؟
سلیمینمین: ما زمانی میتوانیم مسائل را اصلاح کنیم که به یکسری اصول و مبانی پایبند باشیم. نمیتوانیم مبانی را سست کنیم و بگوییم تاجزاده را نامزد اعلام کنید. این سست کردن مبانی است و دچار یک نوع تناقض جدیتر و سختتر خواهیم شد. شما تناقضتان را در سبد شورای نگهبان نیندازید. تناقضی را که دچارش هستید میخواهید از طریق دعوت شورای نگهبان به یک تناقض بزرگ، حلش کنید.