رنج سیاسی کیومرث اشتریان این مقاله با هدف کاهش آلام انسانی و بهویژه رنجهای سیاسی جوانان نوشته شده است.
در هنگام شکستها و سرخوردگی در فعالیتها، مبارزههای سیاسی یا رقابتهای انتخاباتی چه باید کرد؟ این پرسشی مهم برای امروز ماست و پاسخ به آن میتواند ما را مجهز به مهارتهای زندگی فعالانه اجتماعی-سیاسی کند. در تاریخ پرفرازونشیب ایران روزها، ماهها و سالهایی سپری شده است که جوانان و فعالان سیاسی دچار چنین وضعیتی شدهاند. در هر مبارزهای، به حق یا ناحق، گروهی شکست میخورند. اگر بیعدالتی در این شکستها تأثیرگذار بوده باشد، رنج بیشتری به شکستخوردگان وارد میشود. باید از منظری انسانی به این رنج روانی-سیاسی پرداخت. من در اینجا میکوشم از منظری تجربی و نه ضرورتا آکادمیک به این موضوع بپردازم؛ بنابراین پرسش این است که در چنین زمانههایی چه باید کرد؟ نخست، تفکر و سخنگفتن بنیانیترین عامل حیات و پایداری انسان است.
سعی کنید تفکر، نوشتن و گفتوگو را به فراموشی نسپارید. رنج روانی، انسان را از تفکر بازمیدارد و او را به یأس و ناامیدی میکشاند. گاه، انسان به ابتذال، بیهودگی و لودگی روی میآورد؛ بهویژه آنکه اگر زمینههایی از ابتذال در وجود آدمی باشد، این خطر بیشتر است.
دوم. فرصت را برای نقد گذشته و البته بدون تخریب و تحقیر خود مغتنم بشماریم. ممکن است اشتباه کرده باشیم، ولی این اشتباه از روی صدق، وجدان و شرافت بوده است. کیست که در زندگی خود اشتباه نکرده باشد و مگر همه ما معصوم هستیم؟ بنابراین نقد گذشته خود، نباید با تحقیر و وادادگی توأم باشد. اگر به کسی اعتماد کردهایم و بعد فهمیدیم که اشتباه کردهایم، بدانیم مقصر در درجه نخست ما نیستیم؛ آن که به اعتماد ما خیانت کرده، مقصر اصلی است. این اشتباه سبب نشود که به همه بیاعتماد شویم. اعتماد یک عمل مثبت انسانی است؛ نباید آن را تعطیل کرد.
سوم. ارتباط خود را با دیگران قطع نکنیم. شبکههای انسانی و عاطفی مهمترین عامل حیات اجتماعی است؛ آن را حتما گسترش دهیم. انزوا، بیماریزاست و حسرت و نابسامانی را افزون میکند.
چهارم. فعالیت سیاسی و ازجمله انتخابات تنها یک جزء از حیات سیاسی است؛ هرچند مؤلفهای مهم است. در شکستهای سیاسی، دنیا به آخر نمیرسد. شانهها را بالا بیندازید و گامها را با استواری و اصلاح خود و استعانت از بارگاه الهی برای پاکماندن محکمتر بردارید. سیاست را میتوان در گفتوگوهای همدلانه، نقادانه و متفکرانه در میان همگنان دنبال کرد. سیاست را میتوان در فعالیتهای فکری، اجتماعی، اقتصادی، کارآفرینی و انساندوستانه پی گرفت. مهم این است که روح ما نمیرد، آرمانهای انسانی بر زمین نماند و چشمه جوشان نوآوریهای اجتماعی متوقف نشود. مهم این است که عرصه قدرت عمومی را نبازیم و سرزندگی را با شروع دوباره زندگی از سر گیریم. این را آویزه گوش کنیم که اگر خدای ناکرده دیگران بر اشتباهات احتمالی ما خطاهای خود را بنیان نهادهاند یا فریبکاری پیشه کردهاند، ما مقصر نیستیم. اشتباه با خطا تفاوتی اساسی دارد. داور، برای اشتباه کارت قرمز نمیدهد، بلکه برای خطای عمدی، بازیکن خاطی را اخراج میکند. میان اشتباهات خود و خطای دیگران تمایزی معنادار قائل شویم.
پنجم. انتظار، صبر و صداقت در سیاست بسیار مهم است. بنیان دین و وطن خویش را به دلیل خطای دیگران در هم نریزیم. دعا و استعانت از خدای بزرگ، ابزار حیات انسان در هنگامههای سخت است که ما را به قدرت لایزال الهی پیوند میدهد.
دل به دلدار شجاعت بسپار
بازگشتی به همه روح اصول
حافظ هیمنه تیر خیام
هجمهای کن تو بر این نومیدی