آنقدر آستانه صبر و تحملمان پایین آمده که تاب کوچکترین مسئله، حرف یا مخالفتی را نداریم و سریعا دست به یقه میشویم ومی خواهیم با دعوا و کتک حقمان را بگیریم یا حرفمان را به کرسی بنشانیم.
طی دو روز گذشته شاهد رویدادهای تلخی بودیم که فصل مشترکشان بانوانی بودند که برای انجام کاری به نهاد مربوطهشان مراجعه کردند اما پاسخشان چیزی جز خشونت همراه با کتک نبود. اولین مورد بانویی بود که به بانک مراجعه کرده بود اما به دلایلی رئیس شعبه بانک او را با زد و خورد از بانک به بیرون پرت میکند. اما دومین مورد مربوط میشود به خانم خبرنگاری که بر حسب وظیفه و رسالت کاریاش برای تهیه گزارش به بیمارستانی میرود اما بعد از پایان کارش، حراست بیمارستان با او برخورد فیزیکی میکند و دستش را میشکند. حالا افکار عمومی از این اتفاقات تلخ جریحهدار شده است وخواستار برخورد قاطع با چنین افرادی هستند. البته در ماجرای شکسته شدن دست بانوی خبرنگار، مجلس ورود پیدا کرده است اما هیچ گاه یادمان نمیرود که همین مجلس در ماجرای سیلی زدن نماینده مجلس به سرباز راهور، نتوانست حق سرباز کتک خورده را بگیرد حال سوال این است چگونه میخواهد در مورد این خبرنگار احقاق حق کند؟
> ماجرا چیست
داستان از این قرار است که فائزه مومنی، خبرنگار صبح نو برای تهیه گزارش از فرآیند واکسیناسیون کرونا به مجموعه ورزشی ساعی مراجعه میکند اما هنگام خروج با برخورد حراست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مواجه میشود چرا که مامور حراست از او میخواهد همه مکالمات ضبط شده را پاک کند که بعد از مقاومت از طرف وی، با برخورد فیزیکی نیروی حراست مواجه شده که منجر به آسیب دیدگی جسمی و شکستگی دست وی میشود. به گزارش تسنیم، این خبرنگار در توضیح اتفاق پیش آمده برایش میگوید: «صبح ۲۷ اردیبهشت برای تهیه گزارش به مجموعه ورزشی ساعی واقع در میدان سپاه مراجعه کردم تا از جریان واکسیناسیون افراد ۷۵ سال به بالا گزارش تهیه کنم. رویکرد ما هم در تهیه این گزارش بازتاب مشکلات کادر درمان برای تزریق این واکسنها بود تا منعکسکننده مشکلات آنها باشیم. وقتی به مجموعه وارد شدم با خانم دکتر سلیمانی صحبت کردم و او موافقت کرد همچنین با سایر افرادی که مشغول واکسیناسیون بودند صحبت و اصل امانتداری را هم رعایت میکردم؛ در تمام این مصاحبهها هم کارت خبرنگاری خود را به افراد نشان میدادم تا هویت من برایشان مشخص باشد.» این خبرنگار تصریح کرد: «بعد از اتمام کار، زمانی که قصد خروج از مجموعه را داشتم، حراست مانع از خروج من شد و از من خواست تلفن همراه خودم را که حاوی اطلاعات شخصیم بود در اختیارشان بگذارم! همچنین از من خواستند صوت مصاحبههایی که گرفتهام را پاک کنم که من با این درخواست مخالفت کردم.» مومنی ادامه داد: «حراست به من گفت که تو به صورت غیرمجاز در مجموعه حاضر شدهای که من این موضوع را رد کردم و گفتم برای تهیه این گزارش با مشاور وزیر بهداشت و درمان هماهنگی شده است؛ من هم به عنوان یک خبرنگار در مکان عمومی حاضر شدهام و افرادی که با من مصاحبه کردهاند خودشان تمایل به گفتگو داشتهاند همچنین من یک ساعت و نیم است که در مجموعه حضور دارم و مشغول مصاحبه و تهیه گزارش هستم.» وی افزود: «بعد از اینکه تلفن همراهم را در اختیارشان نگذاشتم، یکی از نیروهای حراست با من درگیر شد و هر چه من خواهش کردم که به من دست نزند، توجه نکرد، در نهایت دست مرا گرفت و انگشت من را شکست! بعد هم کیف من را گرفت و با خود برد؛ من هم در حالی که انگشتم شکسته بود و کیفم را هم برده بودند اجازه خارج شدن از مجموعه به من نمیدادند، هر چه گفتم انگشتم شکسته توجهی نکردند! تا اینکه مجبور شدم با مدیران خود تماس بگیرم و هم مدیران خودم و هم آقای وهابزاده، مشاور وزیر بهداشت پیگیر ماجرا شدند؛ در نهایت با دخالت پلیس توانستم کیف خود را پس بگیرم و بعد از یک ساعت به بیمارستان رفتم که مشخص شد دچار شکستگی حاد انگشت شدهام.» این خبرنگار گفت: «دکتر من در بیمارستان به من گفت که این شکستگی بسیار خطرناک است و همانجا باید عمل شوم. شب گذشته هم عمل شدم و در انگشت من پین گذاشتند. من برای شکایت از این فرد هیچ اطلاعاتی نداشتم و بعدا متوجه شدم که او مامور حراست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است؛ در آن زمان هم بازرسان وزارت بهداشت هیچ کمکی نکردند و انگار نه انگار که چنین اتفاقی در آنجا رخ داده است!» مومنی بیان کرد: «حالا من هم شکایت کردهام و منتظر پیگیری قضائی این اتفاق هستم؛ دکترم هم گفت بعد از این اتفاق انگشت شما دچار محدودیتهای حرکتی میشود.»
> محکوم است
بعد از این اتفاق انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران ضرب و شتم خانم فائزه مومنی را محکوم کرد و آن را «یکی از بدترین تعرضهایی» دانست که «در حین انجام وظیفه حرفهای توسط یک مامور حراست» علیه یک خبرنگار رخ داده و باعث «تشدیدعدم امنیت حرفه روزنامهنگاری در ایران» شده است. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران، این رفتار را قویاً محکوم کرده و اعلام کرده است که مسئولان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به سرعت با این رفتار غیرقانونی و خودسرانه عوامل خود برخوردهای قانونی را انجام دهند. همچنین رسماً از خانم مومنی عذرخواهی به عمل آورند. انجمن همچنین از مسئولان قضائی میخواهد شکایت خانم فائزه مومنی و همکاران ما در صبح نو را بدون تبعیض و عادلانه مورد رسیدگی قرار داده تا عبرتی برای متجاوزان به حقوق روزنامهنگاران کشور باشد. بنابر بیانیه انجمن، اقدام این مامور حراست فقط حمله به یک خبرنگار نیست، بلکه تعرضی است به حریم روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای کشور. به همین ترتیب مسئولان آن مامور متعرض و مسئولان قضائی میبایست با این مورد چنان رفتار کنند که در خور شان امنیت این حرفه باشد.
> ورود مجلس به ماجرا
حال در پی این اتفاق محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس به کمیسیون اصل نود و بهداشت دستور پیگیری داد. علی خضریان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در نشست علنی روز چهارشنبه پارلمان در تذکر شفاهی اظهار کرد: «متاسفم برای مسئولین دانشگاه شهید بهشتی که تاکنون به صورت رسمی از جامعه خبری و رسانهای کشور عذرخواهی نکردهاند. از آقای نمکی وزیر بهداشت درخواست دارم به سرعت به این موضوع رسیدگی کند و با متخلفین برخورد شود، همچنین گزارش شفافی به مجلس و کمیسیون بهداشت ارائه شود در غیر این صورت مجلس با این موضوع به صورت جدی برخورد میکند.» در ادامه رئیس مجلس در واکنش به این تذکر گفت: «چنین برخوردی با خبرنگارانی که با مشقت و سختی به دنبال بررسی مسائل و اطلاعرسانی به افکار عمومی هستند، قابل پذیرش نیست. از کمیسیون بهداشت و درمان میخواهیم پیگیر این گزارش باشند، همچنین کمیسیون اصل ۹۰ در صورتی که شکایتی در این زمینه دریافت کرد به آن رسیدگی کند.»
> واکنش کاربران
از سوی دیگر این ماجرا با واکنشهایی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی روبه رو شده است.
یکی از کاربران در این مورد نوشته است: «کم کم برخورد فیزیکی داره میشه جزو وظایف عادی و روزمره!»
دیگری نوشت: «واقعا این کارها در قرن جدید شگفت انگیزه».
کاربر دیگری گفته است: «طوری دست خبرنگار رو شکستن که مطمئن باشن دیگه نمیتونه با دستش قلم بگیره و بنویسه!».
یکی دیگر ازکاربران اینطور مینویسد: «قطعا چیزی مهمتر از بازگشت سلامتی ایشان نیست. اما مسئولین بهداشت توضیح دهند که چرا با گذشت یک روز از این ماجرا عذرخواهی نکرده و فرد خاطی را مجازات نکرده اند؟ آیا این سکوت تاییدی بر این رفتارهاست؟».
کاربران دیگر نوشته اند: «دیدم که مجلس به ماجرای شکستن دست خبرنگار توسط حراست شهید بهشتی ورود کرده. یاد ورود شگفتیآفرینش به ماجرای سرباز وظیفه و عنابستانی افتادم که چقدر خوب حق به حقدار رسید»، «یعنی برا هر روزمون اتفاق هست. یه روز یکی با تبر میزته تو سر مردی جلو زن و بچه اش، یک روز پدری با همراهی رفیق بیکلک، پسرشان را قصابی میکنندو روز دیگر صحنه دلخراش کتک زدن زنی توسط کارمندان بانک. جلوی در چنان لگدی به پهلوی زن زد که هقی صدا داد و حالا وحماسهای دیگر در حراست دانشگاه شهید بهشتی که دست یه خبرنگار خانوم رو شکستن».