روحانی در رقابتهای انتخاباتی، دولت خود را دولت «تدبیر و امید» و شعار خود را «نجات اقتصاد»، «احیای اخلاق» و «تعامل با جهان» معرفی کرد.
شرایط خاص حاکم بر کشور خصوصاً در حوزه اقتصادی و اثربخش شدن تحریمها در نتیجه سوءمدیریتها و سوءتدبیرها، نیاز به اقدامی عاجل در مدیریت کلان اقتصادی کشور را طلب میکرد و روحانی با درک این مطالبه عمومی در جامعه، کلید حل مشکلات اقتصادی را در تعامل با قدرتهای غربی – یا بهعبارتی آنچه کدخدا میخواند- ترسیم کرد.
شکلگیری نوعی دوقطبی خاص در جریان این انتخابات در موضوع پرونده هستهای نتیجه را به سود روحانی رقم زد و نشانیای که او برای حل مشکل معرفی کرد، در بخشهایی از جامعه «پاسخ معتبر» تلقی شد.
البته گفتمان انتخاباتی روحانی محدود به این عناوین شعارها نشد و او وعدههای ملموس و محسوسی برای کسب رأی جامعه نیز ارائه کرد. «برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی در ۱۰۰ روز اول کاری دولت»، «ایجاد سالانه ۶۰۰ هزار شغل»، «رونق بخشی به همه واحدهای تولیدی در بازهای کوتاه»، «کنترل و هدایت نقدینگی به سمت تولید»، «اعطای یارانه غیرنقدی در قالب سبد کالا»، «از بین بردن خامفروشی»، «تکرقمی کردن نرخ بیکاری»، «تخصیص ۳ درصد درآمد نفت به خوزستان»، «خودکفایی در برنج و مرکبات»، «بهبود ارزش پول ملی» و در یککلام «چرخیدن چرخ اقتصاد در کنار چرخ هستهای» فقط بخشی از وعدههای کمّی اقتصادی بود که مردم از حسن روحانی شنیدند.
وعدههای او به حوزه اقتصاد محدود نمیشد و در حوزه سیاست و فرهنگ نیز وعدههای گوناگونی داد، اما بهجز اقتصاد نقطه ثقل دیگر وعدههای او در حوزه سیاست خارجی بود. او در سیاست خارجی با شعار «تعاملگرایی»، وعدههایی همچون «برداشته شدن همه تحریمها»، «بازگرداندن اعتبار و عزت به پاسپورت ایرانی» و در یککلام حل همه مشکلات سیاست خارجی با در پیش گرفتن تعامل ارائه داد.
تعداد وعدههای روحانی، بسیار بیش از اینها است و شاید بتوان او را «پروعدهترین» رئیسجمهور تاریخ ایران نامید. از این رو بود که بسیاری از تحلیلگران از روزهای نخست آغاز به کار دولت یازدهم، مهمترین پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار این دولت را وعدههای پرشمار و حجیمی دانستند که رئیس آن قبل از انتخابات ارائه کرده است. با گذشت ۱۰۰ روز اول کار دولت، در حالی که همگان منتظر اولین نتایج تحقق وعدههای اقتصادی رئیسجمهور بودند، شاهد سخنان جدیدی از روحانی بودند که در حال ارائه تعریفهای جدیدی از وعدههای خود بود. روحانی مدعی شد که وعدهای برای حل مشکلات در ۱۰۰ روز نداده و تنها قول داده است که در ۱۰۰ روز اول از شرایط کشور به مردم گزارشی ارائه کند.
با اینحال مردم از تحقق وعدهها ناامید نشده و همچنان منتظر نتایج اقدامات دولتمردان بودند. این بار حل مشکلات به مذاکرات هستهای ارجاع شده و بهاینترتیب توافقات ژنو، لوزان و برجام به امضا رسید. روحانی پس از اعلام رسمی برجام از رفع همه تحریمهای اقتصادی و مالی در اثر اجرای برجام خبر داد و بهاینترتیب به سیاهه طولانی وعدههای دولت، چند سطر افزوده شد. البته در ماههای پایانی دولت یازدهم، انتخابات ریاست جمهوری امریکا، دونالد ترامپ را راهی کاخ سفید کرد که او با پاره کردن برجام، تمام آرزوهای روحانی و حامیانش را یکجا بر باد داد.
هرچند در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری در ۱۳۹۶، روحانی با دوقطبیسازی با رقیب و دادن وعدههای جدید از جمله برداشته شدن همه تحریمها حضور خود در پاستور را تثبیت کرد، اما در کمتر از چند ماه پس از انتخابات سطح نارضایتیها موجب بروز اعتراضات و ناآرامیهایی (که حتی بعضی به اغتشاش نیز انجامید) در دی ماه ۱۳۹۶ شد. پس از آن بود که واقعیتهای کارنامه غربگرایی رخ نمود و با جهش چند برابری قیمت ارز و تورم سرسامآور، رئیسجمهور از مردمی که مشتاقانه در صفهای رأی به او امید بسته بودند، تشکر کرد.
اینک هشت سال از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم میگذرد و روحانی در این هشت سال گاه همچنان از تکذیب برخی وعدهها همچون حل مشکل در ۱۰۰ روز سخن گفته و گاه آمارهایی را به مردم عرضه کرده که با واقعیتهای سفرههای مردم فاصله قابل توجهی دارد. هرچند در طول این چند سال، چند بار ادعا شد که از «رکود» عبور کردیم، اما کارآفرینان و فعالان کسبوکار از رکود عمیق خبر میدادند و وجود چند فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در هر خانه پیامی تلخ به همراه دارد.
هرچند پیش از انتخابات قول برداشته شدن همه تحریمها و در روز امضای برجام از لغو یکباره همه تحریمهای اقتصادی و مالی داده شد، اما همان ماههای اول برجام رئیسکل بانک مرکزی دستاورد برجام را «تقریباً هیچ» خواند و تجار و بازرگانان از دشواری در نقل و انتقالات مالی سخن میگفتند؛ چه رسد به زمانی که دیگر برجام کاغذپارهای بیش نبود.
هرچند روحانی قول حل مشکلات در کوتاهمدت را داده بود و تا پایان دور اول ریاست جمهوری او گشایش فوقالعادهای در معیشت مردم رخ نداد، اما مردم ایران نجیبانه وعدههای او را باور کردند و در سال ۱۳۹۶ بار دیگر به او فرصت دادند و اینک در ماههای پایانی دولت دوازدهم، موعد تحقق وعدهها رسیده است. اینک باید صاحبنظران و کارشناسان، کارنامه این دولت را بررسی کنند و نتیجه این بررسیها را صادقانه در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا ملت آن را با وعدههایی که با آنها اعتماد مردم جلب شد، مقایسه نماید. همه به یاد داریم که در دوران تحصیل در مدرسه، برای دانشآموزانی که کمتر تلاش کرده بودند یا گرفتار تنبلی شده بودند، روز کارنامه روز سخت و تلخی بود. اینک «روز کارنامه» یا یومالحساب وعدههای بیشمار دولت فرارسیده است. طبیعی است وضع موجود نشاندهنده کارنامه روحانی و یارانش است که باید همه آنها پاسخگوی آن باشند. عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در پیشگاه افکار عمومی قرار دارد و بهترین ارزیاب نهایی این کارنامه همان ملتی هستند که مستمع آن وعدههای بیشمار بودند.