کد خبر: ۶۵۵۹
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
افراط و تفریط یکی از بزرگترین معضلات در تمامی عرصه های کشور است. این رویکرد باعث شده سیاست به چالش کشیده شود و اقتصاد در سردرگمی فرو برود.



با نگاهی به گذشته متوجه می شویم که مردم هرگز رویکرد تعادلی را در پیش نداشته اند. هنوز نقش مردم را روند گرانی دلار و افزایش قیمتها بخاطر داریم که هجوم معناداری به تمامی بازارها آوردند به نوعی که قیمت ها سر به فلک کشید، رفتاری که مدیران کشور به چه کنم افتادند. آن زمان هر چقدر مدیران اقتصادی و سیاسی کشور از مردم درخواست میکردند در خرید عجله نکنند و به گرانی ها دامن نزنند، گوش شنوایی وجود نداشت. مردم با ولع عجیبی هر آنچه به دستشان می رسید، میخریدند که تبعات آن را در افزایش قیمت دلار، سکه، خودرو، مسکن و بسیاری موارد دیگر شاهد بودیم. حتی مردم به بورس هجوم آوردند و هر سهام با ارزش و بی ارزشی که به دستشان می رسید، بدون آنکه در مورد عواقب آن فکر کنند، میخریدند. توجیه مردم در آن زمان این بود که میخواهیم ارزش پول خود را حفظ کنیم. این درست است که مردم می دیدند هر لحظه ارزش پولشان از دست میرود، اما درکی از رفتار خود نداشتند که عامل بی ارزش شدن پولشان، هجوم بدون منطق به بازارها برای خرید است. البته نمیخواهیم سومدیریت مسئولان را نادیده بگیریم. نباید فراموش کنیم که رفتارها و اظهارات مسئولان هرگز درست از آب در نیامده است. هرگاه که مسئولان وعده ارزانی دادند، گرانی و بحران نصیب مردم شد و همین امر زمینهساز بی اعتمادی مردم به مسئولان بوده است. اکنون بار دیگر مردم در آزمون دیگری قرار گرفته اند. باز هم مردم به بازارها هجوم آورده اند، اما این بار قصد خرید ندارند. مردم این بار دلارهای شان را می فروشند، سکه هایشان را به حراج میگذارند و هر آنچه در گذشته با ولع خاصی از بازار جمعآوری کردند، امروز به هر مکافاتی می فروشند تا زیان را به دیگری منتقل کنند. البته امروز هم مردم نگران هستند که ارزش دارایی هایشان از دست برود. مردم سکه هایی را که چهار میلیون یا ۱۶ میلیون تومان خریدهاند، اکنون می خواهند به ۹ میلیون تومان بفروشند، زیرا نگران هستند از این پایین تر بیاید. به راستی ریشه این همه بی ثباتی و بی برنامگی در سطح کشور چیست؟ چرا در کشور ما منافع شخصی بر منافع ملی و گروهی ارجحیت دارد؟ چرا هنگامی که قرار است رفتاری گروهی داشته باشیم، ابتدا پولهای جیبمان را می شماریم تا ببینیم چه اندازه برای جیبمان مفید است؟ چرا به آنهایی توجه نمیکنیم که در اثر رفتار ما، از اوج عزت به حضیض ذلت سقوط می کنند؟ بدتر اینکه اشتباهات و رفتارهای غلط خودمان را به پای مسئولان می نویسیم. باید بپذیریم وقتی به بازارها هجوم میبریم و آنرا دچار بحران کنیم، مقصر ما هستیم. این یک واقعیت است که تمامی رفتارهای زیاده خواهانه مردم، به زیان کشور و البته خودشان تمام می شود. امروز هم تصمیم گرفته ایم نخریم و هر آنچه را خریده ایم بفروشیم. در نتیجه کالاهای تولیدشده در انبارها و کارخانه ها باقی می ماند و باید نگران روزهایی باشیم که تولید زیان ببیند. آن روز با ولع خاصی خریدیم و قیمت ها را بالا بردیم و امروز در مسیر دیگری اقتصاد را به بحران می کشیم. تا کی قرار است این مسیر خودخواهانه را ادامه بدهیم؟ مردمی که تا دیروز مقابل صرافی های بانکی از سر و کول هم بالا می رفتند تا ارز را مقداری ارزانتر بخرند، امروز مقابل همان صرافیها از سر و کول هم بالا می روند تا دلارهای شان را بفروشند و در هر دو مورد سوژه ای برای رسانه های معاند باشند تا با آبروی ایران و ایرانی بازی شود.
نام:
ایمیل:
* نظر: