کد خبر: ۶۲۶۳
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در میان آموزگاران، این سخن کمابیش فراگیر است که «اگر مدرسه‌ای به راستی ادعای ارائه آموزش درست و حسابی دارد، باید بتواند با دانش‌آموزان معمولی از انجام چنین‌کاری برآید و نه با دانش‌آموزان دست‌چین شده؛




خواه این گلچین‌سازی بر پایه پایه نمرات درسی باشد یا بدتر از آن داشتن ثروت و دارایی بیشتر والدین! در واقع به‌زعم کارشناسان آموزشی، ارائه آموزش تئوریک و فرمولی خوب یا حتی سطح بالا- و البته نه پرورشی همه‌جانبه، که با تمرکز بر سنجش‌گرانه‌اندیشی و اخلاق انسانی، شهروندی فراخور زندگی نوین بار بیاورد، بی‌تردید در همه مدرسه‌های ما غایب است
- برای دانش‌آموزان زرنگ و باهوش و آنگاه نتیجه‌گرفتن در آزمون‌هایی همچون کنکور، چندان کار سخت و دشواری نیست و ارزش نازیدن و بالیدن ندارد!
البته در مورد شهریه‎های نجومی بارها و بارها رسانه‌ها قلمفرسایی کرده اند، اما هیچ دولت و مجلسی را گوش شنوا نبوده است؛ شاید با این توجیه که کشور بنیّه اقتصادی تامین هزینه آموزش و پرورش کمی و کیفی میلیون‌‎‎ها دانش‌آموز را ندارد! توجیهی که فقط از مسئولان بی‌تفاوت به دغدغه اقتصادی و معیشتی و همچنین مدرک‌گرا بجای توسعه‌گرای واقعی بر می‌آمده است و بس.
در واقع تجاری‌شدن و افزایش شهریه‌های مدرسه‌های غیردولتی و خصوصی‌سازی مدرسه‌ها با مشارکت مردمی از موضوع‌هایی محسوب می‌شود که روزنامه‌ها در گزارش‌ها و خبرهای خود به آن پرداخته‌اند.

مدرسه جای مغازه نیست؛ خصوصی‌‌سازی مدارس با کلیشه‌ قدیمی افزایش مشارکت‌های مردمی؛ « ۲ تا ۱۰ میلیون تومان شهریه مدارس غیردولتی پایتخت»؛ مدرسه‌های پولی؛ شهریه‌های بالا و ادعاهای گزاف؛ از مدارس کپری تا مدرسه‌های از ما بهتران و.... نمونه عناوین مطالبی هستند که به کرات در سال‌های گذشته به رشته تحریر در آمده است اما زور هیچ منتقدی به تصمیم تکیه‌زنندگان بر جایگاه مسئولیت نچربیده است.
حال «مهدی اسماعیلی» رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس روز گذشته با بیان‌اینکه «شهریه مدارس تیزهوشان نصف شهریه مدارس غیردولتی هر شهر است»، از سازمان بازرسی وزارت آموزش و پرورش خواسته تا به تخلف این مدارس در قالب دریافت شهریه‌های غیرقانونی ورود کند.
وی در مورد ارائه گزارش‌هایی مبنی بر اینکه برخی مدارس تیزهوشان برای ثبت‌نام دانش‌آموزان نخبه، حتی بیش از ۱۸ میلیون تومان به عنوان حق ورودی دریافت کرده‌اند، اظهار داشته است: یکی از مراکزی که باید به آن توجه مضاعفی شود، مدارس تیزهوشان هستند که در آن‌ها دانش‌آموزان نخبه کشور تحصیل می‌کنند.
اسماعیلی تصریح کرد: بر اساس مصوبه هیئت امنای مدارس تیزهوشان باید نصف شهریه مدارس غیردولتی هر شهر به عنوان حق ورودی این مدارس تعیین شود. هرچند بنده فی‌النفسه معتقدم باید از دانش‌آموزانی که نخبه هستند در تمام زمینه‌ها حمایت شود و باید به جایی برسیم که به‌جای اینکه از والدین آن‌ها شهریه‌ای را دریافت کنیم، از آن‌ها به‌طور ویژه حمایت کنیم.
رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، یادآور شد: اگر تخلفی توسط مدارس تیزهوشان صورت گرفته است، باید توسط بازرسان وزارت آموزش و پرورش بررسی شود و به هیچ‌وجه نباید مبالغ غیرقانونی از والدین این دانش‌آموزان اخذ شود؛ بنابراین این گزارش باید به سازمان بازرسی این وزارتخانه ارجاع داده شود تا به این موضوع رسیدگی کند.
اما فارغ از این ادعای در ظاهر دلسوزانه برای دانش‌آموزان تیزهوش، در واقع رویکرد اقتصادی مآب به مدارس و نظام آموزشی دست‌کم تا پایه دیپلم در هر رده چه معمولی و خاص و چه تیزهوشان با فلسفه وجودی قانون اساسی مصوب ملت ایران در انقلاب اسلامی سال 57 سازگاری دارد!؟ آیا تربیت نسل کودک و نوجوان و جوان با کیفیت حداکثری اما با حمایت مسئولانه و قاطع امکانات حاصل از مالیات و ثروت‌های خدادادی راهبردی مسئولانه در قبال امروز و فردای ایران نیست!؟ آیا نسل مورد نقد امروز به لحاظ کم تعهدی به چارچوب‌های اخلاقی و انسانی در مراودات اجتماعی حاصل ایجاد فضای تبعیض آمیز شدید در نظام آموزشی و طبقه‌بندی انسان‌ها به دارا و ندار نبوده است!؟
«رضا معتمدنیا» کارشناس آموزشی در گفتگو با خبرنگار روزنامه «آفتاب‌یزد» در خصوص پیامدهای استمرار نظام آموزشی مبتنی بر اخذ شهریه آن هم با تفاوت فاحش و ارقام نجومی و تکیه آن به قدرت اقتصادی و درآمدی افراد می‌گوید: شوربختانه در این خصوص توجیه نبود توانایی اقتصادی لازم در بودجه برای تامین حداکثری نیاز مالی معلمان دارای توان علمی و مهارتی بالا و همچنین مدارسی با امکانات آموزشی به روز و تراکم جمعیتی کمتر موجب شد تا سال‌هاست که رقابت اقتصادی شدیدی در برخی خانواده‌ها برای کسب ثروت و درآمد بیشتر با هر شیوه جهت تامین امکان ثبت‌نام دانش‌آموزان در مدارس غیرانتفاعی مجهز و به ویژه تیزهوشان در گرفته است که پیامدهای عصبی‌کننده و استرس‌آور آن روی کودکان و نوجوانان بسیار وخیم و دردناک و بر اهل بصیرت آشکار است.
وی در مورد حساسیت و اهمیت تصمیم به ایجاد مدارسی که باید از مردم شهریه اخذ کنند یا خیر می‌گوید: به طور نمونه چندسال پیش در آمریکا که قاعدتا به دلیل نظام اقتصادی سرمایه‌داری‌اش نباید زیاد محل مناقشه می‌شد اما طرحی پیشنهاد شد که مدارس غیرانتفاعی تاسیس شود، اما این طرح در حالی که هنوز در مراحل اولیه خود بود با موج گسترده مخالفت جامعه و متخصصین آموزشی مواجه شد. تا جایی که این کشمکش و بحث و جدل چنان بالا گرفت که اجرای طرح برای همیشه لغو شد.
وی در اشاره به دلایل جامعه علمی اظهار می‌دارد: آنها ادعا داشتند که زیربنای ترقی و پیشرفت هر کشور آموزش و پرورش آن است و اگر این امر آلوده به مسائل مادی و منفعتی سودجویان همیشه در کمین شود، عقبگرد جامعه شروع خواهد شد. آموزش اصولی و موثر در حاشیه قرار خواهد گرفت.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه در چنین نظام آموزشی شاید ظواهر قضیه برای جلب رضایت اولیا حفظ شود؛ اما همواره سایه منافع مادی، اصل آموزش نسل آینده را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. وی با بیان اینکه پروسه آموزش کیفی فقط در سایه رقابت و سخت‌گیری هدفمند و بدون حواشی استرس مالی قابل اجراست؛ می‌افزاید: آنها معتقد بودند اگر ثروتمندان و فقرا توسط این مدارس جدا شوند، اعتماد به نفس افراد ضعیف جامعه از بین خواهد رفت و طیف وسیعی از استعدادها هرز خواهد رفت و آمریکا باید قید ابرقدرتی در جهان را برای همیشه بزند!
معتمدنیا با بیان اینکه بر اساس اطلاعات موجود در هیچ جامعه پیشرفته مدرسه غیرانتفاعی و تیزهوشان و نمونه وجود ندارد، می‌افزاید: در واقع تمام این مدارس و این نوع غربالگری‌ها جامعه را صدها سال به عقب برخواهد گرداند و رقابت کاذب و فرساینده و حتی تحقیرآمیز میان شهروندان یک جامعه را ایجاد خواهد کرد که به طور قطع مظاهری از این ناهنجاری‌های اجتماعی و پیامد آن در مناسبات اقتصادی میان مردم نیز بدون هیچ بحث هویداست.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه با دست فرمان کنونی نظام آموزشی کشورمان که بر پایه درا و ندار است رقابت بی‌معنی می‌شود؛ چرا که القای حس تیزهوش بودن، ثروتمند‌بودن، نمونه‌بودن و نهایتا القای حس فقیر بودن و در عین حال خنگ و بی‌ادب بودن برای دانش‌آموزان مدارس دولتی در مقایسه با آنها که به دلیل دارا بودن وارد مدارس تیزهوشان شده یا می‌شوند، سمی مهلک برای جامعه ایران است که آثار آن بسیار خطرناک و حتی جبران‌ناپذیر خواهد بود.
معتمدنیا با بیان اینکه متوسط سرانه آموزشی در جهان طبق آمار سازمان «همکاری‌های اقتصادی و توسعه»، میانگین سرانه دانش‌آموزی کشورهای جهان، ۹۳۱۳ دلار آمریکاست؛ می‌گوید: سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) در جدول هزینه‌های آموزش و پرورش (۱۲سال اول تحصیلی مدارس) سرانه پرداختی هر کشور را به ترتیب بالاترین تا پایین‌ترین عضو این کشورها آورده است. این نتایج نشان می‌دهد که لوکزامبورگ با 600 هزار نفر جمعیت و با سرانه دانش‌آموزی ۲۱۱۵۲ دلار بیشترین سرانه دانش‌آموزی را داراست. این در حالی است که سهم هر یک از دانش‌آموزان ایرانی بسیار ناچیز است.
وی با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که در آن آمده است: « با وجود سهم بالای اعتبارات پرسنلی آموزش و پرورش (بیش از 96 درصدی) و با وجود افزایش اعتبارات آموزش و پرورش به میزان 55.59 درصد نسبت به سال 1399، اعتبارات مورد نیاز مصارفی همچون رتبه‌‌بندی معلمان، اعمال مدرک تحصیلی دوم معلمان، توسعه شبکه آموزش مجازی، سهم پایین واریزی دولت به صندوق ذخیره فرهنگیان و مواردی از این دست در لایحه بودجه سال 1400 دیده نشده است، می‌افزاید: براساس این گزارش یکی از شاخص‌‌های مهم عدالت آموزشی، عدالت در سرانه دانش‌‌‌‌آموزان در دوره‌‌های مختلف تحصیلی است. در حالی که بررسی ارقام مربوطه در لایحه بودجه سال 1400 این عدالت را نشان نمی‌‌دهد، به‌نحوی که بهای تمام‌‌شده برنامه آموزش دانش‌‌آموزان ابتدایی حدود 5 میلیون 300 هزار تومان، دانش‌‌آموزان استثنایی حدود 23 میلیون تومان، دانش‌‌آموزان مدارس خارج از کشور از 51 میلیون تومان تا 57 میلیون تومان، دانش‌‌آموزان کاردانش 8 میلیون و 700 هزار تومان است. با این‌همه، اما بهای تمام‌‌شده یک دانش‌‌آموز خرید خدماتی 1.220.000 تومان تا 2.480.000 هزار تومان است.
معتمدنیا با بیان اینکه سرانه دانش‌آموزی در ایران شاید در خوشبینانه‌ترین حالت حدود یک سوم متوسط جهانی و قابل قیاس با برخی کشورهای آفریقایی باشد اظهار می‌دارد: این درحالی‌ است که براساس برنامه چشم‌انداز ۱۴۰۴، ما باید از همه کشورهای منطقه در زمینه آموزش و پرورش، پیش بیفتیم که با توجه به زمان محدود باقی‌مانده این هدف بسیار دور از دسترس می‌نماید.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه تلخی پایین بودن سرانه آموزشی سرانه پایین آموزش در کشور خطرات بی‌شماری را در پی‌خواهد داشت که سال‌های آینده نتیجه آن را خواهیم دید تصریح می‌کند: با توجه به زیاد شدن مدارس غیرانتفاعی و پایین‌آمدن سرانه آموزشی با افت آموزش روبه رو خواهیم بود که می‌تواند برای نسل بعد که می‌‎خواهند کشور را اداره کنند، مشکلاتی به همراه داشته باشد.
حال با توجه به این تمایز آشکار و پیامدهایی که عمده کارشناسان آموزشی و جامعه شناسی بر آن تاکید دارند، آیا دغدغه رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس انقلابی باید فقط اعتراض به بالاتر رفتن شهریه مدارس تیزهوشان از نرخ 18 میلیون تومان و... باشد یا ارائه طرحی جهت رفع تبعیض شدید نظام آموزشی!؟
نام:
ایمیل:
* نظر: