نخستین اصل برای آنکه کسی لیاقت داشتن تریبونی یا مسئولیتی در کشور را داشته باشد این است که بتواند دغدغههای مردم را پاسخ دهد، چه در عمل و چه در زبان. امروز اما شوربختانه برخی مسئولان در هردوی اینها عاجز ماندهاند. در اوج سؤالات مردم آنها با پاسخهای نامربوط، نمکی بر زخم همه هستند. چیزی که بیشاز هر زمان دیگر بیانگر شکاف میان مردم و مسئولان است و اینکه روزبهروز بر این فاصله افزوده میشود. عملا طرفین در دو جریان متقابل یکدیگر قرارگرفتهاند. امروز اظهارنظرهایی در پاسخ به سؤالات مردمی و خبرنگاران درباره مهمترین و سرنوشتسازترین اتفاقات این چندروز کشور صورت گرفته است که گویی مقامات کشورمان خود را بهکلی جدای از مردم کردهاند و به زبان بیزبانی به ملت میگویند: «همینی که هست!» از قرار، زمانی که آن خانم به نام کارشناس در تلویزیون اظهار کرد که هرکس از این شرایط ناراحت است میتواند از این مملکت برود! آن اظهار نظر فقط یک اظهارنظر نبود گویی که مانیفست نانوشته جمع درخور توجهی از مدیران است. این را به عینه امروز میتوان در رفتارهای بسیاری از سیاسیون در رأس امور دید. مصیبت آنجایی است که مقامات هرآنچه که خود میخواهند انجام میدهند و در انتها امثال ظریف بهعنوان وزیر خارجه میگوید: «مردم ما خودشان انتخاب کردند که اینگونه زندگی کنند».
اجازه نشر نداریم
طی چند روز اخیر چند ماجرا بیشتر از هر چیز دیگری در رأس پرسشهای مردم قرار گرفته است. ماجرای واقعیات قرارداد 25ساله چین و ایران، دور جدید مذاکرات برجامی، مطالبه محاکمه مقصرین جان باختن مردم در وقایع آبان 98، افزایش قیمت مرغ و سایر اقلام، واکسیناسیون در کشور آن هم در شرایطی که ایران غوطهور در موج چهارم کروناست. در کنار اینکه کشور از واکسنهایی مثل فایزر و مدرنا خبری نیست، اما ازسویی درمورد ورود واکسنهای روسی و البته تزریق واکسنهای ایرانی که وعده آن را میدهند نیز ابهاماتی وجود دارد ازجمله اینکه آیا این واکسنها قبل از تزریق تاییدیه سازمان های جهانی را میگیرند یا خیر. نگاهی به اظهارنظرهای برخی از این مسئولان درباره پرسشهای مردم پیرامون این موضوعات اما قابل تامل است. زمانی که مطالبه مردم یکصدا انتشار تمام مفاد توافقنامه 25 ساله ایران و چین بود تا ملت بدانند که قرار است در پس پرده چه اتفاقی بیفتد ابتدا مقامات از پاسخگویی شفاف و صریح امتناع کردند. اما در این بین عدهای نیز جوابهایی دادند که از صدبار جواب ندادن بدتر بود. نمونهاش دستیار امور وزارت خارجه در اظهارنظرهایی تاملبرانگیر اعلام کرد که از لحاظ قانونی مجاب به انتشار تفاهمنامه با چین نیستند. گفتههایی که تنها عایدیاش ایجاد موج بیشتری از نگرانیها و حملات علیه مقامات بود. در این بین امثال علیربیعی هم که بهعنوان سخنگوی دولت در رسانهها ظاهر شد تا در راستای رتقوفتق این موضوع بربیاید و اینکه دلیلی برای عدم انتشار این سند بگوید این موضوع را به چین حواله داد و گفت که چون چین حاضر به انتشار این سند نیست ما هم نمیتوانیم آن را منتشر کنیم. اظهاراتی که خود بار دیگر شائبه دست بالای چین در این قرارداد را مطرح ساخت. صدافسوس که در این بین کسانی که مستقیما در این تفاهمنامه نقش داشتند اساسا خود را بینیاز از هر نوع پاسخگویی میدانند. در این بین کسانی مثل علی لاریجانی نیز که بهعنوان نماینده نظام دراین قرارداد نقش اصلی را داشته هرگز خـود و ساختار را در این پاسخگویی بــه مــردم موظف ندانسته است.
از شکایت تا «برو گمشو»
به غیر از این، موارد دیگری نیز هستند که امروز بهعنوان مطالبه مطــرح اســت ازجمـله برخورد با مسئــولانی که در جــان باختن مــردم در حــوادث آبان 98 تقصیر داشتــهاند. ایــن درحالی اسـت که برخی مقامات در ارتباط با اظهاراتی که عدهای در اینباره داشتهاند به جای پاسخگویی صرفــا اعلام کردند که از اتهامزنندگان به خود شکایت میکنند بیآنکه به روشن کردن چرایی آن بپردازند و پاسخ متقنی دراین باره بدهند. این عدم پاسخدهی به خاطرات تلخ آبان اضافه خواهد کرد. وضعیت بد اقتصادی و البته این روزها قیمت مرغ و صفهای آن نیز از جمله اتفاقاتی است که بعضی مسئولان به جای حل آن جواب دادند: «مردم از صف مرغ خوششان میآید» .
درسویی دیگر اما واکنشی است که در حاشیه نشست وین در راستای مذاکرات برجام، کاظم غریبآبادی نماینده ایران در سازمان ملل و آژانس در پاسخ به اعتراضات یکی از ایرانیها نشان داد او بهجای آنکه رفتار سیاستمدارانهای از خود نشان دهد و جوابی منطقی به این فرد معترض بدهد و یا لااقل با سکوت صحنه را ترک کند به فرد معترض میگوید: « برو گمشو».
آقای جهانپور از مردم عذر بخواهید
امــا در آخــریــن ایــن اتــفاقــات و الــبتــه از بحثبرانگیزترین آنها میتوان به کیانوش جهانپور اشاره کرد. کسـی که امروز دو عنوان مـعــنادار را بــر دوش دارد که تــنــهــا یـک چـیـــز را نشــان میدهد پاسخگویی به مردم. او مــدیــرکل روابط عمومی وزارت بهداشت و سخنگوی سازمان غذا و داروست ولی حالا در پاسخ توئیتری به شخصی که خواسته بود واکسنهای ایرانی به تایید سازمان جهان بهداشت برسد –امری که در تمام دنیا متداول است- و از عدم اعتماد به مسئولان در اینباره گفته بود، اظهار کرده است: « اجباری نیست، نزنید!»
جواب کوتهفکرانهای که نتیجهای جز برخورد تند مردم را در برابر او نداشت. جهانپور بیتردید موظف است که به این سؤال مهم پاسخ دهد که آیا واکسن ایرانی پیش از تزریقات گسترده به تایید هیچ سازمان معتبر جهانی خواهد رسید یا نه؟ تمامی واکسنهای معتبر پیش از تزریق گسترده به تایید سازمانهای جهانی رسیدهاند و این چیز عجیب و غریبی نیست. او پیش از این در زمان مرحله تست آزمایشی واکسن ایرانی هم اعلام کرده بود که قرار نیست این واکسن به تایید جایی برسد بلکه هر وقت قصد صادرات آن شد دستبه این کار زده میشود. اظهاراتی بسیار جنجالی و خطرناک که از لحن پاسخ اخیر توئیتری او که گفته است «اگر نمیخواهید نزنید» میتوان استنباط کرد که ممکن است احتمالا قصدی برای تاییدیههای این واکسن نباشد و چهبسا با عدم نظارتهای قوی در آمار و ارقامی که پیرامون کرونا داده میشود، خبری از اینکه این واکسنها ممکن است عواقبی داشته باشند یا نه نیز به مردم نرسد. بیتردید کیانوشجهانپور موظف است تا به جای این پاسخ سخیف و به دور از خرد که «شما (واکسن) نزنید» به جایگاه خود به عنوان مسئول و سخنگوی سازمان بیاندیشد و با صراحت بگوید که این واکسنها مورد تایید قرار میگیرند و یا نه. همانطور که امروز کسی از عواقب واکسن روسی خبر ندارد. مملکت ایران ارثیه پدری کسی نیست که اینگونه با مردم سخن بگویند، یکی دیگر بگوید «بروگمشو»، دیگری بگوید نمیخواهی نخواه، آن یکی بگوید اگر ناراحتی از مملکت برو، عدهای هم خود را مبرای از هر پاسخ بدانند و دست آخر هم بگویند خود مردم این را انتخاب کردهاند. مطمئنا که هیچ یک از اینها انتخاب مردم نیست. هرچند که در خردادماه و روزهای انتخابات مسئولان دوباره از عزت مردم و خدمت به ملت میگویند اما این مردم فراموشی سیاسی ندارند که اینگونه پاسخها را نیز از یاد ببرند.
انگشت حیرت جهانیان از تبدیل ایران آبی به قرمز
«آرمــان ملــی»- وحیـد استرون: «برخی از کشورها خواستار یادگیری نحوه مدیریت کرونا در ایران هستند»، «اقدامات دولت در مقابله با ویروس کرونا افتخارآفرین است» و... همواره در طول یک سال گذشته صحبتهای این چنینی مسئولان در شرایطی که کشور در شرایط عادی بهسر میبرد، شنیده میشد. مثلا آیتا... سید علمالهدی، امام جمعه مشهد به نقل از عصر ایران گفته است: «ایران بهترین مدیریت را در کل کره زمین در خصوص کرونا انجام داده» یا در روز 10 اسفند 99، وزیر بهداشت گفت: «جهان از مدیریت کرونا در ایران حیرت کرد.» البته نگاه وزیر به آمار شیوع کرونا در آن روزها بود که بهطور روزانه حدود هشت هزار نفر در یک روز به کرونا مبتلا میشدند و حدود 90 نفر جانشان را از دست میدادند. البته آن روزها ایران موج سوم و ترسناک کرونا در آبان 98 را پشت سرگذاشته بود و بعد از اینکه روزانه حدود 15 هزار نفر به کرونا مبتلا میشدند و بیش از 450 نفر جانشان را از دست میدادند، این صحبتهای سعید نمکی که همراه با غرور فتح پیروزی بود، چندان نیز بیراه نبود. اما شاید اگر مردم جهان بدانند که در اواسط بهمن 99، هیچ شهر قرمز کرونایی در کشور وجود نداشت و فقط چند شهر استان مازندران نارنجی بودند و در طول دو ماه گذشته چه اتفاقی رخ داده که در حال حاضر ۲۵۷ شهرستان قرمز و ۱۲۹ شهرستان نارنجی در کشور وجود دارد، بازهم انگشت حیرت به دهان میگیرد. ستاد مقابله با کرونا که میتوانست از تعطیلات نوروز، بیشترین بهره را برای اعمال قرنطینه بدون آسیب زدن به مشاغل و کسب و کارها ببرد، حالا با افزایش شهرهای قرمز، مجبور به اعمال محدودیت در فعالیت کسبوکارهاست اما حتی این محدودیتها نیز راهگشا نیستند. البته نباید از این موضوع به آسانی گذشت که سطح اعتماد عمومی میان مردم و دولت به کمترین میزان خود در چندین دهه گذشته رسیده، البته این امر بیارتباط با تناقضگویی مسئولان و عملکرد آنها در خصوص حمایت از قشر آسیبپذیر جامعه و کسبه در اعمال محدودیتها نیست و در روزهایی که دنیا برای مردم کشورشان واکسن کرونا را وارد میکنند، تجویز مسئولان برای مردم رعایت پروتکلهای بهداشتی، زدن ماسک است. در حالی که ما هنوز درگیر واردات چند صد هزارتایی واکسن به کشور هستیم، برخی از کشورهای همسایه گوی سبقت را ربودهاند و بخش زیادی از جمعیت خود را در مقابل ویروس کووید 19 واکسیناسیون کردهاند. آمارها نشان میدهد که در میان کشورهای همسایه، امارات با واکسینه کردن بیش از ۶۵ درصد جمعیت خود در صدر قرار گرفته است و پس از آن کشورهای بحرین و ترکیه هستند که هر یک به ترتیب ۱۷.۵ درصد و ۱۰ درصد از جمعیت خود را واکسیناسیون کردهاند. همچنین قطر نیز ۴.۹ درصد، کویت ۴.۱ درصد و عربستان سعودی نیز بیش از ۲ درصد جمعیت خود را ایمن کردهاند. این درحالی است که متاسفانه کشور ما با وجود تمام ظرفیتهای موجود نتوانسته حتی یک درصد از مردم خود را واکسینه کند.
ارزانی مرگ در سیاسی شدن کرونا
این آمار درحالی منتشر میشود که مسئولان وعده میدهند که به زودی صادر کننده بزرگ واکسن کرونا خواهیم شد ولی، فعلا در حد یک شعار باقی مانده، از سوی دیگر برخی میخواهند از این آب گل آلود به نفع حزب و جریان سیاسی متبوع خود، ماهی بگیرد، درصورتی که همه میدانند مسئولان شوخی، شوخی شعار میدهند و مردم جدی جدی میمیرند. بر کسی پوشیده نیست با شعار و سیاسی کردن در شیوع بیماری اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و دود بیثباتی بهزودی به چشم همه خواهد رفت. همانطور که آمار مبتلایان روزانه نیز هر روز شکسته میشود و در حالی که در اوج موج سوم کرونا در آبان ماه 15 هزار مبتلا به کرونا شناسایی میشد، طبق آخرین آمار وزارت بهداشت از پنج شنبه (19 فروردین) تا جمعه (20 فروردین) ۲۲ هزار و ۴۷۸ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۲۵۶۷ نفر از آنان بستری شدند. همچنین در این مدت 155 بیمار جانشان را از دست دادند و مجموع جان باختگان کرونا در 14 ماه اخیر به ۶۴ هزار و ۳۹ نفر رسید.
کسی به فکر این روزها نبود
اما چرا به این روز گرفتار شدیم؟ شاید پاسخ به این سوال را بتوان در صحبتهای مسئولان وزارت بهداشت جویا شد. زمانیکه اعلام میشود بیش از 15 هزار بیمار که اکثرشان به کرونای انگلیسی مبتلا هستند، در ایام نوروز به سفر رفتهاند، این شرایط چندان دور از زهن نیست. اما پاسخ این سوال را در گفتوگو با چند کارشناس بررسی کردیم. علی کرمی، متخصص بیوتکنولوژی پزشکی و فوق تخصص مهندسی ژنتیک به ««آرمان ملی»» میگوید: پاسخ بسیار ساده است و عدم مدیریت شرایط بحران سبب شد که کشور ما از شرایط «آبی» به قرمز برسد. ویروسی که امروز در کشور درحال چرخش و به کرونای جهش یافته انگلیسی مشهور است، با ویروس قبلی کاملا تفاوت دارد و قدرت انتشار آن 10 برابر بیشتر است. آنقدر این ویروس سریع منتقل میشود که مسئولان باید زودتر میدانستند که راهکاری موثرتر در مقابل این بحران جدی در نظر میگرفتند. تناقض در سخن و عملکرد مسئولان همچنان وجود دارد و مسافرتها و خریدهای نورزی و همانطور که وزیر بهداشت نیز به آن اشاره کرده بود، صفهای طولانی مرغ، باعث شد نتوان کرونا را کنترل کرد. متاسفانه انتقال این ویروس از حالت آسانسوری به موشکی تبدیل شده است.
هنوز به پیک موج چهارم نرسیدیم
وی که پــیش از نــوروز 1400 نیــز در گفتوگو با همین رسانه هشدار داده بود که اگر برای نوروز جادههای کشور بسته نشوند و مسافرتها آزاد باشد، ما به موج چهارم خواهیم رسید، میافزاید: متاسفانه مسئولان دائم از مدیریت جهانی در کنترل شیوع کرونا صحبت میکنند، ولی چه مدیریتی قادر است که در مدت یکماه کشور را از شرایط آبی و زرد به قرمز مایل به سیاه تبدیل کند؟ هنوز پیک موج چهارم آغاز نشده و باید دو تا سه هفته از سیزدهم فروردین بگذرد و آن زمان باید دید چه فاجعهای در کشور رخ خواهد داد. حالا مردم دنیا از شدت اپیدمی در ایران انگشت حیرت به دهان گرفتهاند! البته اکثر شهرهای کشور ترکیه نیز کاملا قرمز است و هنوز ما پروازها به کشور ترکیه را شاهد هستیم. این عوامل نشان میدهد به جای اینکه مردم را مقصر رعایت نکردن پروتکلها بدانیم، باید سوءمدیریتها را در این زمینه مقصر دانست. از دید بنده فقط با همکاری مدیران و مردم و حمایت از قشر آسیب پذیر جامعه میتوان کرونا را مهار کرد.
پرواز به ترکیه، مقصر رسانهها هستند!
با بررسی شرایط چند ماه گذشته نیز میتوان به این نتیجه رسید که همان اتفاقی که در آغاز شیوع کرونا در کشور به وقوع پیوست و پروازهای مستقیم به چین و شهر ووهان انجام میشد، حالا نیز پروازها به کشور ترکیه با وجود هشدارها و فریادهای وزیر بهداشت همچنان ادامه دارد. در روز 14 فروردین و با وخیم شدن شرایط کشور ترکیه، وزیر بهداشت طی نامهای به قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا خواستار توقف تمام پروازها و همچنین ترددهای مرزی میان ایران و ترکیه شد، اما چند روز بعد مسئولان اعلام کردند که مسافرت به ترکیه از طریق پروازها ممنوع است. حتی روز گذشته مقصود اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی گفت: «هیچ محدودیتی برای دیگر مسافران وجود ندارد درواقع اگر مسافری بدون تور اقدام به مسافرت به این کشور کند، مانعی وجود ندارد.» سامانی در مورد سایر پروازها نیز تصریح کرد: «در حال حاضر تمام پروازها به کشورهای خارجی پابرجاست و هیچ ممنوعیتی وجود ندارد.» در این میان معاون هماهنگی وزارت کشور موضوع سفر به ترکیه را جوسازیهای رسانهای دانست و با یادآوری لغو کل تورهای ترکیه بر اساس مصوبه کمیته امنیتی انتظامی ستاد ملی مدیریت کرونا که از سوی وزیر کشور به رئیس جمهور و رئیس ستاد ملی مدیریت کرونا پیشنهاد شد و با دستور صریح رئیس جمهوری محترم مورد موافقت قرار گرفت، تداوم فضاسازی و جوسازی رسانهای و هجمه به دستگاههای مسئول به این بهانه را نمونه بارز بی اخلاقی رسانهای برشمرد! این گفته در شرایطی مطرح میشود که برخی آژانسداران گردشگری میگویند: «آنچنان که تصور میشود تور گردشگری برای ترکیه وجود ندارد که لغو یا ممنوع شود!.» در این رابطه محمد زاهدی اصل، استاد مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در رابطه با تناقضها و سفر به ترکیه به ««آرمان ملی»» میگوید: متاسفانه دوباره تجربهای ناخوشایند مانند عدم لغو پروازها به کشور ترکیه داشتیم و هنوز مسئولان از آن تجربه تلخ عبرت نگرفتهاند. به رغم تاکید دلسوزان جامعه بر قطع سفرهای خارجی به ویژه پروازهای بین ایران و چین در اوایل سال ۱۳۹۹ و تکرار این خطا در حال حاضر (در رابطه با برقراری پروازهای بین ایران و ترکیه با توجه به تایید مسئولان از انتقال ویروس جهش یافته انگلیسی از استانبول به تهران) که به گسترش و همهگیری ویروس نوع جدید جهش یافته منجر شد به نحوی که در هفته جاری طبق اعلام مسئولان بهشت زهرا ، مرگ و میر در تهران به سه برابر و تعداد مبتلایان روزانه به بیش از ۲۰ هزار نفر افزایش یافته است در حالی که تعداد قابل توجهی از مبتلایان ، به دلایل مختلف بیماری خود را کتمان میکنند. وی در ادامه افزود: باید هر چه سریعتر سفرهای بین شهری و به خصوص برای سفرهای خارجی محدودیتهای جدی ایجاد و به صورت عاجل پروازهای به مقصد و مبدا استانبول لغو شود.
بازهم صف مرغ و مردم مقصر هستند
موضــوع گردشگری نوروزی نیز به همین شکل مدیریت شد و در شرایطی که وزارت بهداشت، مخالف صد در صدی آزاد نمودن سفرهای نوروزی بود، دولت با همکاری وزارت میراث فرهنگی بر «سفرهای هوشمند و سالم» تاکید نمود. روز گذشته نیز سعید نمکی در نامه به معاونان خود نوشت: «افزایش بستری ناشی از بیتوجهیهای قبل از سفرها به خصوص بازارهای شلوغ، صفهای طولانی و درهم فشرده مرغ و غیره است و افزایش تصاعدی موارد سرپایی حاکی از اثرات سفرهای نوروزی است.» مقصر تمام این اتفاقات را مسئولان مردم دانستند و مدعی شدند که انتخاب مردم مبنی سفر در تعطیلات و افزایش ۹۵درصدی سفرهای نوروزی نسبت به سال گذشته باعث شده است تا این شرایط وحشتناک در ایران به وجود بیاید و موج کرونای انگلیسی در کشور شروع شود. اما برخی از تصمیمگیری که قبل از شروع نوروز ۱۴۰۰، در ایجاد موج چهارم بیتاثیر نبودند، مسعود مردانی، کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا در توضیح کوتاه به «آرمان ملی» میگوید: «همیشه مردم مقصر نیستند، بخشی دیگر از مسأله هم به تصمیم گیریها و خستگی مردم برمیگردد. ما در ستاد علمی کرونا مجری نیستیم و فقط پیشنهاد میدهیم، در بخش اجرائی ستاد کرونا این تصمیمگیریها با پیشنهادات اجرا میشوند. اینجا هم برخی از پیشنهادات ما اجرائی شد و بخشی دیگر اصلا اجرائی نشد. ستاد علمی پیشنهاد داده بود که اصلا اجازهای به برقراری سفرها داده نشود، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و سفر کردن آزاد بود و همه مسافرت کردند. هر آدم عاقلی می داند که وقتی بیماری در حال کنترل است، اینکه بگویند همه چیز آزاد است و میتوانید سفر کنید شرایط را به هم میزند.» همه این عوامل بخش کوچکی از مدیریت کرونا در 13 ماه اخیر است با این تفاوت که کشور در آستانه یک بحران جدی قرار گرفته و به اعتقاد عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا، «در صورتی که مسئولان سریعا اقدام کنند و تصمیمات جدی بگیرند شاید بتوانیم جلو پیشروی کرونا را بگیریم تا از مرحله قرمز به مرحله سیاه کرونایی نرسیم. اگر روند فعلی پیش رود، ممکن است در شهرهای قرمز به وضعیت سیاه هم برسیم.» حمید عمادی، با بیان اینکه مرگ و میر ناشی از کرونا حالا حالاها و حداقل تا دو سه هفته آینده سه رقمی خواهد ماند، افزود: «کادر بهداشت و درمان واقعا دیگر خستهاند. نمیدانید در بیمارستانها چه وضعیت بدی حاکم است. پیشنهاد ما این است که در شهرهای قرمز مانند تهران تعطیلیها و ممنوعیتهای جدی اعمال شود و باید این اتفاق بیفتد.»