رئیسجمهور درخواست کرده از پیروزیهای دولت او فیلم ساخته شود.
او در جلسه هیئت دولت روز چهار شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ با توصیف دولت امریکا در سه سال گذشته به «منزویترین دولت در سازمان ملل، در شورای امنیت، در مجمع عمومی، در دادگاه لاهه و در افکار عمومی» که به گفته رئیسجمهور در تاریخ امریکا سابقه نداشته، گفته که «این پیروزی بزرگی است، چرا این پیروزی را نمیگوییم؟!» او این اتفاق را پیروزی سیاسی ملت ایران و دولت دوازدهم دانسته و گفته: «چرا برای این شکست از پول ملت فیلم درست نمیکنید؟ اگر بناست از پول ملت فیلم درست کنید و نمایش بدهید، از واقعیتها فیلم درست کنید.»اشاره او به پخش سری دوم سریال تلویزیونی گاندو است که به بحث نفوذ در دستگاههای حاکمیتی میپردازد و، چون موضوع نفوذ در وزارت خارجه را مطرح کرد، مورد اعتراض شدید وزارت خارجه و دیگر دولتمردان قرار گرفت.روحانی در ادامه این بخش از سخنان خود موارد دیگری از پیروزی دولتش را راهآهن کشی در سیستان و بلوچستان و گازکشی و نشاط سواحل مکران و آبرسانی و ... دانسته و خلاصهاش در یک جمله خود او این است که «آنچه امروز در تاریخ کشورمان میبینیم که شرق آباد، غرب آباد، جنوب آباد، شمال آباد، اینها در دولت یازدهم و دوازدهم تحقق پیدا کرده است.»کارهای روتین یک دولت –هر دولتی و دست هر جناحی- نمیتواند دستاورد برای آن تلقی شود، البته قابل تقدیر است، اما امری نیست که خاص تلقی شود. در سالهای گذشته اغلب اوقاتی که روحانی در مورد دستاوردهای دولتش صحبت کرده، در فضای مجازی عدهای پرسیدهاند که آقای روحانی در مورد کدام کشور صحبت میکند؟ نه آن که کسی معتقد باشد دولتمردان حتی نتوانستهاند دو خط راهآهن بسازند یا آب به زمینهای کشاورزی برسانند، اما برآیند و تجمیع همه اقدامات دولت، چگونه دیده میشود؟ در سواحل به قول او «پر نشاط» مکران یا در تجمعات متعدد کارگری برای حقوقهای گرفته نشده و در دلار ۳۰ هزارتومانی و تورم ۳۶ درصدی و بازار پر تلاطم مسکن و خودرو و طلا و بورسی بههم ریخته و بیکاری بالا؟ روحانی گویا هنوز متوجه نشده که سکانسهای فیلم دولت او برای مردم، درامی تلخ و پرتنش است که اگر ساخته هم شود، مردمی که حتی از مرور آنچه در این سالها گذشته عصبانی میشوند، رغبتی ندارند تماشاچی آن باشند. اگر رئیسجمهور این مرور را میپسندد، او را مهمان چند سکانس از فیلم واقعی دولت میکنیم؛ از آخر به اول:سکانس پایانی: شب/ خارجی / فروشگاه / دزدی مسلحانه برنج!دو مرد با لباس محلی در یکی از استانهای ایران وارد فروشگاه میشوند؛ ساعت ۲ نیمه شب است و یکی از آنها مسلح است. قصد شلیک ندارند؛ قصد غارت هم ندارند؛ پول و صندوق فروشگاه را هم کاری ندارند؛ کیسهای برنج، چند عدد مرغ و کمی مواد غذایی دیگر برمیدارند و میروند؛ همین. ماههای پایانی دولت دوازدهم است؛ همان ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ که حسن روحانی ناراحت از نگفتن واقعیتها به مردم است. به جای موسیقی متن، صدای حسن روحانی را در پس زمینه فیلم تصور کنید که دارد جملات آغازین گزارش را در جلسه هیئت دولتش میگوید که «چرا کسی از این پیروزیها فیلم نمیسازد؟!»سکانس هفتم: روز / خارجی / صفهای طویل و متعدد!صفی طولانی تشکیل شده؛ زن و مرد ماسک بر صورت و اغلب بدون رعایت فاصله اجتماعی ایستادهاند و دوربین هر چه از ابتدای صف دور میشود، صف باز ادامه دارد.مردمی که دقایق و بلکه ساعاتی ایستادهاند تا بتوانند مرغ با قیمت دولتی دریافت کنند. مرغ دو نرخی؛ این دستاورد دیگر حتی در مخیله تندترین منتقدان دولت هم نیامده بود! قصه صف در دولت یازدهم و دوازدهم البته در یک سکانس جا نمیگیرد؛ از همان سال آغازین و صف سبد کالا تا صف مرغ، گوشت، دلار، برنج، روغن با کارت ملی!، صف کد بورسی، کارت ملی و... برخی کالاها هم اساساً در دورهای نایاب شد مانند پوشک بچه یا آنقدر گران شد که کسی پی خریدش نرفت؛ همچون موز.برای موسیقی متن این سکانسها صدای رئیسجمهور را در ذهن بیاورید وقتی خرداد ۹۴ میگفت: «اینکه مردم امروز صفهای طولانی تحقیرکننده ملی در تهران و شهرستانها نداریم به معنای آن است که راه دولت درست بوده است.»و یا دی ماه ۹۹ که گفت: «زندگی مردم سخت شد، چون ما در یک جنگ و محاصره شدید بینالمللی بودیم، در عین حال مردم صف نبستند و برای پیدا کردن کالای اساسی از این خیابان به آن خیابان نرفتند و هر جا میرفتند، کالا بود.»سکانس ششم؛ روز و شب / داخلی و خارجی / تلاطم بازار / فاجعه ارزسکانسهای متعددی را مردم ایران در تلاطم بازار ارز و طلا و مسکن و خودرو گذراندند. سرمایههایی که یک شبه نصف شد و پولدارانی که یک شبه ثروتشان چند برابر شد. افزایش همه قیمتها با اوجگیری قیمت دلار زندگی را بر مردم سخت کرد و مهمتر از آن فشار روانی بی ثباتی مالی را به جامعه تحمیل کرد.این میان، دولت برای آنچه مدیریت بازار نامید، تصمیم به توزیع ارز دولتی گرفت و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور با افتخار آن را اعلام کرد. نتیجه، اما توزیع رانتی هزاران میلیارد دلار ارز کشور میان کسانی بود که معلوم نشدند چه وارد کشور کردهاند و یا چقدر از آن را در حوزه موردنظر خرج کرده و چقدر را در بازار آزاد فروختهاند.حاصل این سیاست بحران ارزی بود که به گفته خود روحانی در مقطعی، ذخیره ارزی کشور را به صفر رساند.پس زمینه موسیقی این سکانسها هم باز صدای حسن روحانی باشد در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ و در نقد دولت قبل: «ما شاهد هستیم که دلار بعد از چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا میکند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیها است... دولت تدبیر نخواهد گذاشت که ارزش پول ملی ظرف شش ماه به یک سوم کاهش یابد.»سکانس پنجم: شب / خارجی / فاجعه بنزینمردم بی اطلاع وارد پمپ بنزین میشوند، طبق روال میخواهند پول بنزینی را که زدهاند، حساب کنند؛ قیمت، اما سه برابر شده است. متعجباند، ناراحتاند، عصبانیاند. چرا این موضوع به آنها اطلاع داده نشده است؟ اعتراض میکنند؛ ضدانقلاب سوار موج اعتراض میشود؛ آشوب، ناامنی و واقعهای تلخ.موسیقی متن جملاتی با لبخند از حسن روحانی است: «شبی که سهمیهبندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم. من صبح جمعه مطلع شدم که قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و گفته بودم زمانش را به من نگویید.»فلاشبک این بخش در مورد سهمیه بندی و دو نرخی شدن بنزین در دولت روحانی، سخنان او در سال ۹۵ و در آستانه انتخابات اردیبهشت ۹۶ علیه سهمیه بندی بنزین است: «بنزین دونرخی فساد ایجاد میکند، به همین دلیل آن را تکنرخی کردیم»سکانس چهارم؛ روز / داخلی / هیئت دولت / وعدههای برجامیلغو بالمره تحریمها فقط یکی از وعدههای رئیس و سایر اعضای دولت تدبیر و امید در موضوع برجام بود. توافق با غرب بر سر پرونده هستهای آنچنان خوب جلوه داده شد که حتی ابا نکردند بگویند برجام را خدا آورد! در نهایت، برجام بدون ضمانت اجرایی محکم بسته شد و امضای جان کری هم تضمین آن نشد و با تغییر دولت در امریکا، دیگر برجامی در کار نبود!موسیقیهای متن این سکانس متعدد است؛ اما علی الحساب همان باشد که روحانی یک ماه قبل از به نتیجه رسیدن برجام گفت: «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل سود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانکهای ما احیا شود...»و یک ماه بعد در روز امضای برجام: «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق، در روز اجرای توافق (دی ماه ۹۴) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم بهصورتی که در قطعنامه بوده، و نیز تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد.»سکانس سوم؛ روز / خارجی / خصوصیسازی غلط / تجمعات کارگریدر سالهای اخیر با خصوصیسازیهای رانتی و نادرست، برخی کارخانههای بزرگ کشور در اختیار کسانی قرار گرفت که توانایی بهره برداری از آنچه را که خریداری کرده بودند، نداشتند. از سویی عدم نظارت دولت بر چگونگی اداره این کارخانهها و یا فروش ارز دولتی اختصاص داده شده در بازار آزاد و عدم پرداخت حقوق کارگران باعث شد تا شاهد تجمعات اعتراضی متعدد از سوی کارگران در استانهای مختلف از جمله خوزستان و مرکزی و آذربایجان شرقی باشیم. برخی از این تجمعات با سوءتدبیر استانداریها یا مسئولان قضایی و امنیتی استان به درگیریهای فیزیکی منجر شد.روی تصاویر این تجمعات میتوان صدای روحانی را پخش کرد که پنج روز پیش از انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ گفته بود: «در صورت انتخاب به سمت ریاست جمهوری، در دولت آینده حداقل حقوق کارگران مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد». حقوق میتواند در قانون افزایش یابد، اما وقتی حقوق مدیران نجومی است و حقوق قانونی کارگر ماهها پرداخت نمیشود، نرخ قانونی چه اهمیتی دارد؟ حقوقهای نجومی هم خود سکانسی جدا میطلبد!سکانس دوم؛ روز / فضای عمومی کشور / معطل اروپا و غربچندین سال ایران به جای تکیه بر توان داخلی معطل وعدههای امریکا و اروپا شد. حتی با خروج امریکا از برجام، دولت روحانی کشور را منتظر اروپاییها و اینستکس کرد و در این مسیر حتی در توسعه روابط با چین و روسیه تعلل کرد تا مبادا دوستان غربی ناراحت شوند. با این همه، در نهایت هم آبی از این معبر برای ایران گرم نشد.همین روز گذشته هم روحانی هنگام گفتن از انزوای امریکا، همچنان با اعتقاد از عدم همراهی اروپا با امریکا گفت. این بخش دیگر موسیقی متن معروفی دارد دو ماه قبل از آنکه رئیسجمهور شود: «بنده معتقدم مذاکره با امریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از امریکا هستند. امریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.»سکانس اول؛ شب / داخلی / استودیوی صداوسیماحسن روحانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است و در یک برنامه انتخاباتی در صداوسیما حضور دارد. میگوید: «دولت تدبیر و امید دنبال این است که آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کند و آنچنان مردم از لحاظ درآمد سرشار در اختیار مردم قرار بگیرد که مردم اصلا به ۴۵ هزار تومان یارانه نیاز نداشته و زندگی خوبی داشته و همه افراد شاغل باشند.»حال به ابتدای گزارش برگردیم؛ به سکانس پایانی و سرقت گونی برنج؛ والسلام.