بازگشت به دیپلماسی جاوید قرباناوغلی تحولات چند روزی که از آغاز سال ۱۴۰۰ میگذرد، نمایانگر بارقههای امید برای گذر از دوره سختی است که در چند سال گذشته در افق سیاسی کشور نمایان شده و مردم را با دشواری و تنگناهایی در زندگی و معیشت روبهرو کرده بود؛
از جمله امضای سند نقشه راه چین و ایران که معالاسف با کجسلیقگیهایی در مسئولیت نهادها و اشخاص در طراحی و بهثمررساندن آن مواجه شد. هرچند این امر بخشی لاینفک از ذات سیاستورزی در کشور و رقابتهای ناسالم سیاسی و دخالت منافع شخصی با رویکرد کامیابی در سیاست داخلی و مغایر با منافع ملی است. امری که باید حد یقفی بر آن تعیین و آثار زیانبار آن را مهار کرد. اظهارات وزیر خارجه درباره نقش یکی از شخصیتهای سیاسی در شکلگیری این سند و مطالب سخیف یکی از اعضای برجسته جریان مؤتفله در سوی دیگر دو روی یک سکه ناصواب و رویکردی مغایر با منافع کشور است که احتمالا میتواند آینده و اجرای این سند را در کشاکش رقابتهای ناسالم دچار مشکل کند.
در کنار این رویداد مهم، انعطاف در مواضع ایران و آمریکا در برونرفت از بنبست توافق هستهای پس از خروج ترامپ از آن و نشستی که امروز قرار است در وین برگزار شود، تحولات محسوسی است که باید به فال نیک گرفت و آن را مصداقی امیدوارانه بر ضربالمثل «سالی که نکوست از بهارش پیداست» تلقی کرد.
درباره سند راهبردی چین و ایران در دو هفته اخیر مطالب بسیار زیادی در مخالفت یا همراهی با آن منتشر شد، جنجالهای فراوانی به راه افتاد و کمپینهایی شکل گرفت. این در حالی است که هرگونه ارزیابی خوشبینانه یا بدبینانه درباره این سند قبل از انتشار همه یا بخشهایی از آن قضاوتی عجولانه و گرفتارشدن در چنبره تحلیلهای مغرضانه یا خوشبینانه و توأم سادهلوحی است. ظاهرا محور اصلی و مستمسک حملات مخالفان سند همکاری ۲۵ساله «محرمانه»بودن آن است، درحالیکه منتشرنشدن متن توافقنامههای راهبردی دوجانبه امری مرسوم و رایج در عرصه بینالمللی است. نمونههای متعددی در این خصوص را میتوان مثال زد. متأسفانه غوغاسالاری فضای مجازی مخالفان توافق ایران و چین که بخش اعظم آنها خارجنشینان و گروه اندکی در داخل هستند و وجه مشترک این دو مخالفت با هر توافقی با «شرق» است، مقامات کشور را به واکنش عجولانه وادار کرد. علی ربیعی، سخنگوی دولت و دکتر ظریف منتشرنشدن این سند را به درخواست طرف چین نسبت دادند که کاری نامتعارف در روابط کشورهاست و احتمالا ناخرسندی طرف چینی را به دنبال خواهد داشت. ناگفته پیداست که لازمه اداره کشور و قرارگرفتن در مسیر توسعه که از نیازهای مبرم برای آینده براساس اسناد بالادستی است، برخورداری از سیاستی متوازن با همه کشورها و قدرتهای مطرح جهان به شمول شرقی و غربی است که در فرهنگ سیاسی امروز امری منسوخ و تنها نوستالوژی مفهوم کهنه دوران جنگ سرد است. امروز نه چین بازتابی از سیاستهای مائو است و نه روسیه یادآور دوران لنین و استالین و خروشچف.
در کنار این رویداد مهم، گشایش در برونرفت از بنبست توافق هستهای، گام نسبتا مهم دیگری است که این روزها شاهد آن بودیم. اتحادیه اروپا با انتشار بیانیهای ضمن اعلام خبر برگزاری نشست مجازی روز جمعه ۱۳ فروردین با حضور نمایندگان ۱+۴ اعلام کرد که قرار است این هفته جلسهای با هدف راهکارهای ممکن در خروج از شرایط کنونی و تدابیر رفع تحریمها از سوی آمریکا و اقدامات ایران در وین برگزار شود. این تحول، به صورتی کاملا روشن نمایانگر انعطافی از طرف ایران و آمریکا و گامی مثبت در بازگشت به شرایط قبل از خروج آمریکا از برجام است. براساس بیانیه اتحادیه اروپا در نشست روز جمعه «چشمانداز بازگشت کامل آمریکا به برجام» مورد توافق قرار گرفت و موافقت دولتهای حاضر در این نشست بر آمادگی برای انجام «تلاشی مشترک» به منظور رسیدگی مثبت به موضوع بازگشت آمریکا، تأکید کردند. توسعه هر کشور بر سه مؤلفه سرمایهگذاری خارجی، دستیابی به فناوریهای روزآمد در پرتو برخورداری از سیاست خارجی متعادل و متوازن با محوریت منافع است. از این منظر معاهده بلندمدت با چین از یک سو و برونرفت از بنبست توافق هستهای و بازگشت آمریکا به برجام دستاورد بزرگی است که باید از آن استقبال کرد. چین با قریب به سه تریلیون دلار ذخایر ارزی، برخوردار از تکنولوژی قابل قبول چین گزینه مناسبی در ریلگذاری توسعه کشور و رفع نیازمندیهای سرمایهگذاری و دستیابی به فناوری توسعه است. در همین راستا، احیای توافق هستهای و انجام اقداماتی که تعهد کشورهای امضاکننده به اجرای کامل آن و لغو تحریمهای منتج از بحران هستهای را در پی داشته باشد، راهکاری قابل قبول برای استفاده از ظرفیتهای بیبدیل ژئوپلیتیک کشور در جهان است. ظرفیتی که درحالحاضر به دلیل شرایط ویژه ایران در جهان به نفع کشورهای همسایه رقم خورده و چه بسا خواهان ابقای ایران در شرایط تحریم هستند. از این منظر برگزاری جلسه امروز، هرچند نباید درباره نتایج آن دچار خوشبینی مفرط شد، گام مهمی در «بازگشت به دیپلماسی» و پیداکردن راهکار «مرضیالطرفین» برای بهحرکتدرآوردن موتور توافقی است که دنیا بهحق از آن بهعنوان مهمترین دستاورد دیپلماسی یاد کرد. استقبال آمریکا از نشست وین و کنارگذاشتن اصرار بر لغو گامهای پنجگانه ایران در تعهدات هستهای حرکتی مثبت از سوی تیم سیاسی-امنیتی بایدن در پرتو فشارهای عبری-عربی بر این کشور است. کمااینکه انعطاف ایران نیز حرکتی هوشمندانه در برونرفت از بازی باخت-باخت «اولویت مرغ یا تخممرغ» در بازگشت آمریکا به برجام ارزیابی میشود. به طور طبیعی در هر توافقی بین کشورها منافع دو طرف مطرح است. کشورها براساس اولویتهای خود در برنامه توسعه، امنیت ملی و برونرفت از شرایط ویژه با انعطاف در مواضع که در عالیترین سطح تصمیمگیری میشود، امتیازاتی را به دست میآوردند. قاعدهای مرسوم و شناختهشده بینالمللی که مهمترین ابزار دستیابی به آن «دیپلماسی» است. «سیاست خارجی» نقش بسیار مهمی در سند ملی توسعه هر کشوری ایفا میکند و برخلاف تصور غلط، تشنجزدایی و تعامل با جهان، به معنای کنارگذاشتن ارزشها و تغییر ماهیت نظام سیاسی نیست. نمونه روشن و پیشروی ما چین است که بهتازگی سند نقشه راه همکاریهای ۲۵ساله را با این کشور امضا کردیم. کشوری تحت حاکمیت مطلق حزب کمونیست در اداره کشور از یک سو و اقتصاد معطوف به رشد و توسعه با بهرهجویی از ظرفیتهای سیاست خارجی که در سه دهه گذشته براساس آمار بینالمللی ۸۰۰ میلیون نفر را از خط فقر بیرون آورده و به اقتصاد دوم جهان تبدیل کرده است