کارگروه اقدام مالی یا Financia- Actio- Task Force، برای عده ای سند آبروریزی نظام است، برای عدهای دیگر اقتصادی با ثبات و تجارتی بیحاشیه
اما برای مردم، یک چشم انتظاری بزرگ. گمان می برم در خصوص مباحث اختصاصی آن بسیار نوشته شده و در این یادداشت قصد دارم با بیانی ساده و با معمولی ترین استدلال ممکن، به بررسی این پدیده بپردازم. بیش از دو دهه از تشکیل کارگروه اقدام مالی میگذرد، از مهمترین وظایف و اهداف این سازمان بینالمللی در مرور زمان می توان به مقابله با پولشویی، تامین مالی تروریسم و مقابله با اشاعه سلاح های کشتار جمعی نام برد؛ متاسفانه برخی رسانهها با رویکردی تندتر نسبت به جامعه، از FATF یک غول ترسناک ارائه داده اند و همکاری با آن را به نوعی یک شکست و اتفاق ناخوشایند بزرگ می دانند؛ این در حالی است که این سازمان، یک نهاد بینالمللی ساده چون دیگر نهاد های مطرح دنیاست. امروز ایران به قواعد سازمان تجارت جهانی پایبند است و با اصول اینکوترمز آن چون دیگر کشورهای دنیا تجارت های خود را انجام می دهد، امروز ما عضو سازمان بین المللی هوانوردی (ایکائو) و یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) هستیم و بسیاری از قواعد و قوانین جهانی برای احترام به دهکده جهانی و بهبود روزافزون وضعیت بین المللی پایبندیم. کارگروه اقدام مالی نیز یک نهاد بینالمللی چون دیگر سازمان های مطرح دنیاست که اکثریت کشورهای دنیا برای آن احترام قائل شده و با اصول و قواعد آن به نقل و انتقالات مالی دامن می زنند. با این اوصاف که اهداف این سازمان شفاف بیان شده اند و هم راستا با گفتار دیپلماسی بین المللی ایران هستند؛ پس چرا از عضویت در آن خودداری می کنیم؟
دردناک نیست که تنها ایران و کره شمالی در لیست سیاه این سازمان باشند؟ چند میلیارد دلار سرمایه های کشورمان به واسطه عدم عضویت در این سازمان بلوکه، محدود و یا به هدر رفت رفته است. چه میزان حجم تجارتمان با دنیا به واسطه عدم عضویت در این سازمان کاهش یافته است؟ چه مقدار سرمایه در عراق، چین و کره جنوبی محدود شده است؟ اگر FATF دخالت آشکار در سیاست یک دولت است، پس چرا بسیاری از کشورهای دنیا به آن توجه کرده و با اصول و قواعد آن به نقل و انتقالات مالی خود دامن می زنند؛ اگر عضویت در FATF یک ایراد بزرگ است، چگونه هم پیمانان خونی ما در آن عضو هستند؟! چه میزان سختی و رنج را باید تحمل کنیم تا عده ای بپذیرند که این سازمان، یک سازمان معمولی بین المللی چون دیگر سازمان های رایج دنیاست. مشکل اما در نگاه ما به دنیاست؛ این تفکر که ایران محوریت عالم است، تمامی تصمیمات مهم در پشت میزهای مخفی علیه آن گرفته می شود و همه سازمان های مطرح دنیا برای ضربه وارد کردن به ایران ساخته شده اند، تفکری سطحی و بی پشتوانه است. تا به کی با تئوری خودمحوری و یگانه دانستن خود در جهان، می خواهیم ادامه دهیم؟ مگر می شود در یک دهکده جهانی با اهداف مشترک زندگی کرد و مدعی بود که تنها روش من صحیح است!. کووید 19 اثبات این مدعای بزرگ است که امروز برای نجات دنیا، برای توسعه و پیشرفت روزافزون راهی جز تصمیم گیری جمعی و احترام متقابل به خواست دیگر کشورهای دنیا نداریم؛ این چیزی جدای از تعریف عزت ملی و قدرت در ساختار بینالمللی است و نگارنده از اصول اولیه دیپلماسی صحیح و تعامل با دنیا سخن میگوید. قطعا عدم دلایل پیوستن جمهوری اسلامی به FATF ریشه در سیاستگذاری های تکرار پذیر تاریخی دارد که در این یادداشت نمی گنجد؛ اما آنچه که باید موجب توجه بیشتر مسئولین قرار گیرد، نگاه متوازن تر به بار سنگین این ترازو است، که بخش گسترده فشار آن بر روی مردم و بخش اندکی بر عهده مسئولین است. به نوعی پیش از آنکه تحریمها ما را فلج کنند، ما با پافشاری بیش از حد بر روی سیاستگذاری های اشتباه خود، خود را تحریم می کنیم.