نسخه چاپی
درست است بخش عمده زندگی ما در این کشور گذشت اما هرگز توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ایرانی در حاشیه زندگی ما قرار نگرفت. به همین علت از همان ابتدای کودکی روحیه همدلی و همراهی با نیازمندان در وجود ما شکل گرفت.»
با وجود اینکه خانواده نرگس از تمکن مالی خوبی برخوردار بود اما پدر به آنها آموخته بود همیشه برای تأمین خواستههایشان تلاش کنند: «12ساله بودم که برای تأمین پول توجیبی به آموزش زبان انگلیسی رو آوردم و این رویه کمک کرد تا از همان ابتدا از لحاظ اقتصادی مستقل باشم.»
تصمیم 20سالگی
نرگس در سن 11سالگی به ایران سفر میکند اما در این سفر او متأسفانه مادر 36سالهاش را به علت سکته در خواب از دست میدهد و در 16سالگی پدر را به علت ابتلا به بیماری سرطان: «بعد از فوت پدر و مادرم، برادر بزرگم در انگلیس ماند و من به همراه برادر کوچکم زندگیمان را در کانادا کنار عمهام ادامه دادیم. اما با شروع 20سالگی هدف بزرگی در ذهنم شکل گرفت. کمک به کودکان بیسرپرست در بدترین نقطه دنیا! این تصمیم برای من بهعنوان یک دخترجوان و تنها از دیدِ دیگران کمی ترسناک بود. دختری که هیچ ثروتی نداشت و برای نان شب خودش به تنهایی باید کار میکرد.»
ارثیه پدری رسید
عزمش برای انجام این کار جزم بود. خالیبودن دستش برای انجام این کار مهم نبود، چون معتقد بود میتواند برای این هدف هر کاری انجام دهد: «در همین زمان که تصمیمم قطعی شده بود و برای انجامش مشغول شناسایی منطقهای بودم که به آن سفر کنم، خبر رسید 16هزار دلار میراث پدری به من رسیده. مبلغ چشمگیری نبود اما برای شروع قوت قلب خوبی بود. احساس کردم پدرم با من همعقیده است و میگوید این هم پول توجیبیات برو. با تحقیقات گسترده هند را برای سفر انتخاب کردم. برای اینکه آمادگی حضور در این کشور را داشته باشم، ابتدا زندگی در شرایط سخت دو جزیره را تجربه کردم، بعد با یک کولهپشتی راهی هند شدم.»
ساخت خانه برای 40 یتیم هندی
به محض حضور در هند به یتیمخانهای رفت که 40 دختر بیسرپرست در بدترین شرایط در آن زندگی میکردند: «به بچهها قول دادم برایشان خانهای زیبا میسازم تا زندگیشان بهتر شود. سریعا به کانادا برگشتم، از دوستانی که میشناختم، کمک گرفتم. با کمک آنها شروع به جمعکردن پول مورد نیاز کردیم. ماشین شستیم، لباس فروختیم و با پخت کیکهای خانگی و فروش آنها موفق شدیم 40هزار دلار جمع کنیم . 40هزار دلار را به هند بردم و خانهای دو طبقه برای دخترها ساختم. بعد از آن با جمعی از بچههایی که در هند گدایی میکردند، آشنا شدم، همه معلول بودند و به خاطر اعتقادات مذهبی از طرف خانوادهها طرد شده و در اتاقی کثیف و مخروبه نگهداری میشدند. با دیدن وضع این بچهها مجدداً به کانادا برگشتم و شروع به کارکردن کردم. با دست پر به هند برگشتم و برای این بچهها هم خانهای ساختم و مدتها با آنها زندگی میکردم. دیگر حکم مادر این بچهها را داشتم.»
حضور در سرپل ذهاب
مرگ یکی از این بچهها انگشت اتهام به قتل غیرعمد را به سمت نرگس کشید و او بعد از تحمل کلی سختی بالاخره حکم تبرئه گرفت و موفق شد در سال 96 به کمک دیپلماتهای ایران به کشور بازگردد. برگشت او به ایران فصل جدیدی از فعالیتهای خیرخواهانه او را رقم زد: «شروع فعالیتهای ما در ایران همراه شد با زلزله کرمانشاه. معتقد بودم برای کمک به مردم زلزلهزده باید در منطقه حضور داشته باشم. همراه آنها در کانکس زندگی کنم و درد و رنجی را که میکشند، لمس کنم. به خاطر همین بخش کوچکی از مناطق زلزلهزده را برای فعالیتهایم انتخاب کردم. رمز موفقیت ما در این منطقه همراهی مردم با ما بود. مردمی که همراهی کردند تا کمک 16میلیارد تومانی جمعآوریشده برای ساخت 113 واحد مسکونی جدید به سرانجام برسد. همه این واحدهای مسکونی نوساز به دست خود اهالی افتتاح شد و هیچ چیز برای تیم یاران عشق شیرینتر از این نبود.»
هوتکها جان گرفتند
بعد از اسفند 97 و تحویل خانهها نرگس و تیم همراهش که حالا در قالب تیم یاران عشق فعالیت میکنند، درگیر سیل در خوزستان شدند: «وقتی برای کمک به مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان رفتیم، با چالش بزرگ پیشروی مردم منطقه در بحث هوتکها روبهرو شدیم. هوتکها که هرکدام با احتساب مسیر رفت و برگشت یک کیلومتر با خانههای مردم فاصله داشت، منبع اصلی تأمین آب روستاییان بودند. اما در کنار این مزیت به خاطر شرایط رهاشدهای که داشتند، جان خیلی از کودکان را هنگام بازی یا پرکردن ظروف آب میگرفتند، از طرفی به آبشخر حیوانات تبدیل شده بودند و منابع محدود تأمین آب این مناطق را آلوده میکرد. تصمیم گرفتیم با کمک مردم نسبت به فنسکشی هوتکها اقدام کنیم.»
در گام نخست شروع به فنسکشی هوتکها کردند و بعد از آن در کنار هر هوتک حوض انباری برای ذخیره آب جیرهبندی روستاها تعبیه کردند: «روستاهای منطقه از داشتن این آبانبارها محروم بود، به خاطر همین در زمان توزیع سهمیه آب افراد میتوانستند فقط این سهمیه را در دبههای بزرگ و کوچک نگهداری کنند و بعد از اتمام دست به دامن هوتکها شوند. حالا با ساخت این آبانبارها سهمیه روستا داخل آن ریخته میشود و بعد از اتمام سهمیه روستاییان میتوانند نیاز خود را از طریق پمپاژ آب هوتکها به داخل آبانبار منتقل کنند.»
با تلاش تیم یاران عشق به مدیریت نرگس کلباسی امروز 50 هوتک در بخش تلنگ استان سیستانوبلوچستان شناسایی شده است: «کار فنسکشی این هوتکها به پایان رسیده و 42 حوض انبار هم ساخته شده و امیدواریم 8 حوض انبار باقیمانده هم تا پایان امسال تکمیل شود.»
ساخت بزرگترین مجتمع فرهنگی درمانی و اجتماعی در سیستان
این پایان کار تیم یاران عشق در سیستان نیست؛ تیمی که انگیزههایش برای ارتقای کیفیت زندگی اهالی مناطق کمبرخوردار کم نیست: «ساخت بزرگترین مجموعه فرهنگی، بهداشتی و درمانی و اجتماعی در تلنگ خواهیم ساخت. تلنگ به لحاظ نزدیکی به چابهار زمینه توسعه و پیشرفت را دارد، به خاطر همین تصمیم گرفتیم این مرکز را در این منطقه بسازیم و امیدواریم با ساخت این مجموعه زمینه برخورداری مردم از امکانات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اشتغال بهرهمند شوند.»
کمک 476میلیون تومانی برای سیسخت
نرگس به همراه تیمش این روزها قصد سفر به سیسخت را دارند و قرار است دست پر هم به منطقه بروند. به خاطر همین او با راهاندازی پویشی در صفحات مجازی از مردم خواست به بهانه تولدش کمکهای ریالیشان را با مضرب عدد 3 به حساب گروه یاران عشق بریزند: «خوشبختانه در روز تولدم به این بهانه 476میلیون و 432هزار تومان برای مناطق زلزلهزده جمع شد و انشاءالله به زودی با حضور در این مناطق به یاری زلزلهزدهها میرویم.»