اگرچه این اولین بار نیست که صدیقی چنین سخنانی میگوید اما به نظر میرسد این سخنان نسبت به ادعاهای قبلی آنقدر پیشرفته تر است که جای هیچ گونه دفاع و توجیهی برای گوینده و حامیانش نگذاشته است و رسانهها و شخصیتهای هم طیف او ترجیح داده اند در این مورد سکوت کنند تا شاید این موضوع از کانون توجهات خارج شود.
ناجرا از این قرار است که حجت الاسلام کاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران در گفت و گو با شبکه قران صدا و سیما درباره آیت الله مصباح یزدی و روزهای بیماری ایشان گفت: بر ما خیلی سخت میگذشت ایشان که دید ما بسیار ناراحت هستیم چشمشان را باز کردند و فرمود که ناراحت نباشید این ناراحتی تا دو هفته است بعد از دو هفته باغ وسیعی برای ما تدارک دیده شده است که ما را به آنجا میبرند. این دلداری را به ما داد و دقیقا دو هفته بعد همه چیز تمام شد. یعنی ایشان از زمان فوتشان خبر داشتند و جایگاهشان را هم به ایشان نشان داده بودند (در یک باغ وسیعی ما را میبرند).
او ادامه داد: آیت الله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل داد که آیت الله حق شناس را غسل داده بود؛ دامادِ داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزو مریدان آیت الله حق شناس بود او تعریف کرد آیت الله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت میکند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ای کاش آیت الله مصباح در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیتالله مصباح چشمانشان را باز کردند و یک نگاه مهربانانهای کرد و دوباره چشمانش را بست.
بعد از انتشار این سخنان، کاربران شبکههای اجتماعی واکنشهای تندی نسبت به این سخنان داشتند و عمده بحث آنها این بود که طرح چنین مسائلی به نام دین باعث وهن مذهب خواهد شد، چراکه سخنانی مطرح میشود که با اعتقادات مردم سر و کار دارد. محمدعلی ابطحی معاون رئیس جمهور در دوره اصلاخات نوشت: به سهم خودم شرمنده از این حرفها. معظم له امام جمعه تهران هم هستند. آخر از این دینی که صدیقی ترویج میکند، نباید گریزان شد؟
فرید مدرسی روزنامهنگار نیز در توئیتی نوشت: با دیده تردید به فردی که شاذ ادعا میکند، مینگرم و سخن او را نمیپذیرم.»
امید هلالی نوشت: «آقای کاظم صدیقی! شما عهدهدار تریبونی هستید که روزگاری آقایان طالقانی و خامنهای و هاشمی رفسنجانی از آن نطق میکردهاند. به این مسوولیت ملتزم باشید. با این کرامتتراشیها وزن افرادی که دستشان از دنیا کوتاه است کم و زیاد نمیشود و چشم گشودن میت و نگاه مهربان بر اعتقادات نمیافزاید.»
یک نماینده پیشین مجلس هم نوشت: «اظهارات آقای صدیقی امام جمعه تهران باعث شد در وصیتنامهام، یک نکته را اضافه کنم. پسرهایم بدانند اگر هنگام غسل در غسالخانه من چشمم را باز کردم، تو را خدا از همان غسالخانه مرا به بیمارستان برگردانید.
احمد زیدآبادی روزنامه نگار باسابقه اصلاح طلب نیز در یادداشتی در این باره نوشت: اینگونه ادعاها در مورد اشخاص، بعضاً در بین برخی اهل منبر رایج است و بدبختانه چون آزمونپذیر هم نیست هر فردی در مورد افراد مورد علاقۀ خود میتواند هر چه را که میلش کشید به آنها نسبت دهد. طبعاً مادامی که افرادی نظیر مجری همین شبکۀ قرآن یافت شوند که پس از شنیدن این قبیل ادعاها به علامت تأیید بگویند؛ عجب! نقل این ادعاها ادامه خواهد یافت! اینجا اما یکی - دو پرسش قابل طرح است که جا دارد آقای صدیقی به آنها پاسخ دهد. اول اینکه اگر مصباح یزدی تاریخ دقیق فوت خود را به اطرافیان اطلاع داده و وقوع مرگ در آن ساعت برایش مسجل شده بود پس چرا در هنگام بیماری او، دفترش مرتب اطلاعیه میداد و از «مؤمنان» درخواست میکرد که برای سلامتی و بهبود حال او به درگاه خداوند دعا و تضرع کنند؟ دوم آنکه آقای مصباح که از تاریخ دقیق فوت خود و حتی وسعت باغی که برای او تدارک دیده شده، مطلع بوده است، چطور اطلاع نداشته که محمود احمدینژاد از مسیر مورد نظر او «منحرف» میشود و بنابراین پیروزی او در انتخابات سال 84 را به مدد امام زمان نسبت داده است؟ کاظم صدیقی در عین حال مدعی شده که آقای مصباح در حین غسل دادنش چشمانش را گشوده و به روی غسال لبخند زده است! این یعنی اینکه از نظر پزشکی او تا آن لحظه زنده بوده و بنابراین، تیم پزشکیش باید توضیح دهد که اولاً چرا جواز فوت فردی را که چشم باز کرده و لبخند زده، صادر کرده و ثانیاً چرا پس از بروز این علایم حیاتی، مانع دفن او نشده است؟
سایت جماران نیز در یادداشتی به قلم عبدالزهرا شاهرودی نوشت: کسی از دوستان میگفت که اینکه ایشان انسان خوش باوری باشد به کنار، اما «عوامی» صدا و سیما تا چه حد است که این سخنان بی پایه و اساس را مطرح میکند. واقعیت آن است که اینگونه نظرات بیش از آنکه برای آیت الله مصباح کرامتی را ایجاد کند و چند «عوام صافی ضمیر» را مشعوف سازد بیشترین لطمه را به اساس دینداری میزند؛ اما یک پیشنهاد که به نظرم خوب است همه آن را دنبال کنیم تا شاید ما را از جهالت بیرون آورد و یا بازار اینگونه سخنان را بر چیند: خبرنگاران این داستان را با طرح چند سؤال پی گیری کنند: آقای جاودان کیست و آیا به غسال گفته است که به دنبال کرامت از آقای مصباح باشد؟ آقای جاودان توضیح دهد که مرادش از کرامت آیت الله مصباح در موقع غسل چه بوده است؟ غسال چه کسی بوده و سابقه او چیست و دقیقا چه دیده و چه گفته است؟ داماد آقای محمدی عراقی چه شنیده و چه را منتقل کرده است؟
آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در گفت و گو با جماران، گفت: طرح این مباحث در میان افکار عمومی نتیجه عکس میدهد. اگر میت چشمانش را باز کرده، پس زنده بوده و باید پرسید چرا گذاشته اند او دوباره تلف شود؟ به هیچ وجه نمیتوان گفت فردی که چشم خود را در هنگام غسل میت باز کرده، مرده است.
وی افزود: سه گروه به این مساله واکنش نشان میدهند. یک عده اصلا این مسائل را قبول ندارند و با دیدن این مباحث اوضاع شان بدتر میشود. یک عده قبول دارند ولی با طرح این گونه اش مخالفند و گروه سوم هم به این حرفها مشکوک میشوند و میپرسند که مسئولین به دنبال چه هستند؟
او ادامه داد: موجبات گمراهی طرح این مباحث در ملاء عام بسیار بیشتر از این است که عده ای نسبت به آقای مصباح یزدی یا دیگران عقیده ای پایدار پیدا کنند. اگر میخواهیم عقیده مردم را محکم کنیم با این کارها چنین اتفاقی نمیافتد. اگر هم میخواهیم عقیده مردم را خراب کنیم چرا از این امکانات برای چنین کاری استفاده میشود؟
آیت الله مسعودی خمینی گفت: موافق مطرح شدن عمومی چنین مسائلی نیستم و تا جایی که اطلاع دارم هیچکدام از آقایان علما نیز چنین موضوعی را به صلاح نمیدانند. من 50 سال با آقای مصباح از صبح تا غروب رفیق و همراه بودهام. ایشان هم قبول ندارد که چنین اظهاراتی دربارهاش مطرح شود و نباید او را با این نوع مباحث تخریب کنیم.
دیروز نیز مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از این اظهارات انتقاد کرد و به خبرگزاری ایسنا گفت: متأسفانه بعضا آقای صدیقی خیلی راحت نقل قول ملاقاتهای افراد با امام زمان (عج) را نقل میکنند؛ به گونهای که گویی ایشان مسئول دفتر ملاقاتهای حضرت هستند و خیلی ساده هر کسی میتواند ملاقات و هر مطلبی را بیان کند. در حالی که مسأله ملاقات حضرت امام عصر (عج) موضوع بسیار مهم و در سطح عظیمی است که اگر انجام هم شود آن کسی که دیدار میکند لب فرو میبندد و ادعایی نمیکند و بر اساس توقیع شریفی هم که مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده، خود امام عصر (عج) در توقیع به علی بن محمد تیموری میفرمایند که هرکس از این پس ادعای مشاهده کند، او فرد کذاب و دروغگویی است. وی تأکید کرد: امام زمان (عج) قطعا توفیق زیارت و ملاقاتشان را در طول غیبت کبری به عدهای دادهاند و میدهند اما این روایت نشان میدهد که خود حضرت راضی به افشای این ملاقاتها نیست. چون اگر فتح باب شود که هر روز یک کسی در یک گوشهای ادعا کند که من با امام زمان (عج) ملاقات کردهام و امام زمان (عج) این را فرمود و آن را فرمود، بازار مکارهای از راست و دروغ شکل میگیرد که موجب حیرت و سرگردانی و احیانا سوءاستفاده دشمنان، بدخواهان و شیادان خواهد شد. وی ادامه داد: چه طور توقع داریم با پخش این نوع حرفهای بیپایه و اساس جوانان نسبت به دین و روحانیت جذب شوند؟! من میخواهم به جناب آقای صدیقی عرض کنم متأسفانه دینداری جوانان و مردم از ناحیه گفتار و رفتار نسنجیده ما عمامهبهسرها به اندازه کافی آسیب دیده و خواهش میکنم با این نوع کشف و کرامات درستکردنها آسیب بیشتر به دین مردم نزنید و دین و روحانیت را مضحکه خاص و عام نکنید. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در داخل که کسی نمیتواند اینها را قبول کند. وقتی که از مرزهای ایران فراتر میرود، در بین فِرق اسلامی چه قضاوتی میکنند؟ در بین غیر مسلمانان چه داوری میکنند؟ بدخواهان ما از این مطالب چه برنامههایی که نمیسازند و چه طنزها و صحنههای تمسخرآمیزی را علیه کل نظام، رهبری و انقلاب اسلامی نمیسازند. چرا جناب آقای صدیقی روی آثار سوء این اظهارات فکر نمیکنند؟ صدا و سیما چه طور اجازه میدهد چنین مسائل بیپایه و سخیفی پخش شود و بعضا نه عذرخواهی و نه تصحیح میکنند و دوباره تریبون آزاد و زنده برای برنامههای دیگر در اختیار همین افراد قرار میگیرد تا مطالبی مشابه بیان کنند.