به نظر ميرسد بايد منتظر دو اتفاق خوب در آينده نهچندان دور باشيم. اتفاق خوب اول که قطعي است اينکه حداکثر اول بهمنماه دوره ترامپ تمام خواهد شد و مطمئنا دوره رئيسجمهور جديد متفاوت خواهد بود.
به نظر ميرسد بايد منتظر
دو اتفاق خوب در آينده نهچندان دور باشيم. اتفاق خوب اول که قطعي است
اينکه حداکثر اول بهمنماه دوره ترامپ تمام خواهد شد و مطمئنا دوره
رئيسجمهور جديد متفاوت خواهد بود. هرچند ممکن است درمورد سياستهاي مربوط
به ايران باز شاهد نوسان باشيم اما حداقل ميتوان اطمينان داشت که
سياستهاي اقتصادي رئيسجمهور جديد با جهان متفاوتتر از ترامپ خواهد بود و
نکته اطمينانبخش ديگر اينکه کشورهاي عربي و همچنين اسرائيل در دوره جديد
رياستجمهوري موضعي مثل دوره ترامپ نخواهند داشت يا اينکه اين مثلث شوم
صهيونيستي، عربي و غربي که عليه ايران شکل گرفته بود، بهشدت دوره ترامپ
نخواهد بود. از طرف ديگر به نظر ميرسد مجموع تحقيقات دانشمندان علوم پزشکي
احتمالا به نتيجه قطعي دست يافتن به واکسن منتهي خواهد شد. منتها اين
موضوع ممکن است تا بهمنماه نباشد و چند ماهي بعد يا در خوشبينانهترين
حالت همان بهمن باشد اما آنچه مسلم است، اميد به دست يافتن به واکسن امروز
بين متخصصان بيشتر شده که اين هم خبر خوشي براي دنياي اقتصاد خواهد بود.
برآيند اين دو براي اقتصادهايي شبيه اقتصاد ايران که از ارديبهشت 97 آسيب
جدي از تحريم و کرونا ديده و سه سال پياپي اقتصاد آن کوچک شده است و طبيعتا
بخشي از ظرفيت اقتصاد استفاده نشده، ميتوان پس از تحقق اين دو موضوع يعني
پايان دوره ترامپ و کشف واکسن از ظرفيت بلااستفاده بلافاصله استفاده کرد.
اقتصاد ايران بهشدت تشنه سرمايهگذاري است؛ هم سرمايهگذاري در صنعت نفت و
گاز و پتروشيمي و معدن و گردشگري و حملونقل دريايي و زميني و ريل و
راهآهن و تا تشنه جذب سرمايهگذاري با تکنولوژيهاي روز و در کنارش با
توجه به منابع انساني غني در ايران، طبيعتا سرمايه، تکنولوژي و اين منابع
انساني بيشمار ميتواند منجر به نقد سرمايه خام کشور شود. فکر ميکنم اگر
آمريکا و غرب به برجام برگردند و تکليف کرونا هم مشخص شود، حتما اقتصاد
ايران با يک هجوم سرمايهگذاري هم در داخل و هم خارج مواجه خواهد شد. اين
يک موضوع بديهي است همچنان که در دور اول انعقاد تفاهمنامه برجام، هتلهاي
تهران با کمبود جا مواجه شدند، مطمئنا اينبار ترافيک سرمايهگذاري در
ايران بيشتر خواهد بود. چون با برگشت به برجام اينبار ميتوان از مزاياي
آن برخوردار بود. هم اروپا در اين خروج از برجام آسيب ديد و هم کشورهاي
آسياي جنوبشرقي و هم طبيعتا ما آسيب ديديم. براي جبران اين آسيبها
بهخصوص در زيرساختهاي کشور يک فرصت جديدي ايجاد خواهد شد اما طبيعتا اين
دفعه بايد در بخشهايي به جذب سرمايه بپردازيم که منجر به ايجاد
زيرساختهاي جديد بدون وابستگي جديد باشد. ما در خصوص خودرو در هر دو مقطع
تحريم آسيبهاي جدي ديديم و همچنين برخي از صنايع ديگر اما آسيبي که در بخش
بنزين در دور اول ديديم، در دور دوم نديديم يا برخي از محصولات فلزي ديگر
يا حتي فرآوردههاي نفتي و پتروشيمي. لذا به نظر ميرسد همچنان که «اگر
کنفرانسي در آذرماه با حمايت اتحاديه اروپا درباره جلب سرمايهگذاري در
ايران برگزار ميشود تا در صورت لغو مجدد تحريمها از اين فرصت استفاده
کنند»، چنين اتفاقي بايد در ايران هم بيفتد تا با يک نقشهراه بهدنبال جذب
سرمايههاي داخلي و خارجي باشيم و طبيعتا نگاه به سرمايههاي ايراني براي
کشور تضمين بيشتري دارد تا صرفا نگاه به جذب سرمايه خارجي ولي در هر حال
اينبار بايد طوري با طرفهاي سرمايهگذار قراردادهايي منعقد بشود ...