اظهارات سخيف و نابخردانه و ناشي از خوي کابوييگري دونالد ترامپ نسبت به ملت بزرگ ايران نشان ميدهد که رئيسجمهور آمريکا پس از نزديک به چهار سال رويارويي مستقيم و غيرمستقيم با ايران به يک بنبست کامل سياسي رسيده.
اظهارات سخيف و نابخردانه و
ناشي از خوي کابوييگري دونالد ترامپ نسبت به ملت بزرگ ايران نشان ميدهد
که رئيسجمهور آمريکا پس از نزديک به چهار سال رويارويي مستقيم و غيرمستقيم
با ايران به يک بنبست کامل سياسي رسيده. اين اظهارات از کينه
جمهوريخواهان نسبت به توانمنديها و مقاومت ملت ايران در برابر تحريمهاي
ظالمانه آمريکا سرچشمه ميگيرد. هيچ رئيسجمهوري در طول چهار دهه گذشته
چنين ادبياتي در مورد ملت ايران بهکار نگرفته و اين امر نشان ميدهد که
دونالد ترامپ نميتواند طرف قابل اعتمادي براي مذاکره با ايران تلقي شود.
اينگونه اظهارات سخيف نشانه ضعف و درماندگي سياسي آمريکا در برابر ايران
است و به همين دليل دونالد ترامپ پس از اين اظهارات به وزارت خزانهداري
آمريکا دستور داد تا هجده بانک و موسسه مالي ايران را تحريم کند. اما اين
تحريمها تاثير چنداني بر روابط مالي ايران با جهان باقي نميگذارد زيرا
همه راهها به واشنگتن ختم نميشود. کشورهاي بزرگي در جهان هستند که آماده
تعامل اقتصادي و مالي با جمهوري اسلامي هستند از جمله چين و روسيه بهعنوان
دو قدرت تاثيرگذار جهاني با کمال اشتياق آماده تشکيل يک جبهه اقتصادي،
نظامي و سياسي در برابر آمريکا هستند. بههمين دليل، سفر اخير دکتر
محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه ايران به چين مقدمهاي براي شکلگيري يک
جبهه وسيع شرقي در برابر هژموني نظامي و اقتصادي آمريکا به شمار ميرود.
در اين سفر وزير خارجه ايران چارچوب توافقنامه همکاري راهبردي 25ساله ايران
و چين را با مقامات چين مورد بحث قرار داد. اين توافقنامه برخلاف ادعاي
رسانههاي معاند ميتواند فصل جديدي در همکاريهاي روبه رشد تهران و پکن و
در نهايت مسکو منجر شود. در اين توافقنامه پيشبيني شده که در يک فرآيند
زماني دلار از چرخه تعاملات دو کشور بزرگ چين و ايران حذف خواهد شد و ارز
محلي جايگزين دلار خواهد شد. اين توافقنامه اگر در مجلس شوراي اسلامي مورد
تصويب قرار بگيرد و شوراي نگهبان آن را تصويب کند، يک انقلاب منطقهاي و
شرقي عليه آمريکا و همپيمانان آمريکا تلقي خواهد شد. علت اين امر اين است
که چين و روسيه به عنوان دو قدرت نظامي و اقتصادي بهشدت از دخالتهاي
آمريکا در مسائل غرب و شرق آسيا نگران هستند. طبيعي است فشارهاي آمريکا
موجب خواهد شد که يک جبهه جديدي با شرکت سه کشور ايران، روسيه و چين تشکيل
شود تا مانع دخالتهاي آمريکا در مسائل شرق جهان بشود. لذا سفر وزير خارجه
ايران به چين فصل جديدي در تاريخ مناسبات تهران و پکن خواهد گشود که ثمرات
اين توافق راهبردي اقتصادي در آينده تاثير فزايندهاي بر اقتصاد دو کشور به
وجود خواهد آورد. طبيعي است تهديدهاي آمريکا عليه چين و روسيه تاثير
چنداني بر اقتصاد چين باقي نخواهد گذاشت و آمريکا از اين تحريمهاي يکجانبه
بيش از چين ضرر خواهد کرد. چين کشوري است وسيع، با اقتصاد متنوع و کلان،
جايگزينهاي زيادي براي تقابل با تحريمهاي اقتصادي و مالي آمريکا دارد و
با استفاده از اهرمهاي اقتصادي ميتواند دلار آمريکا را از چرخه اقتصادي
جهان خارج بکند و به طور طبيعي اين امر در درازمدت اقتصاد آمريکا را فلج
خواهد کرد.