معاون وزیررفاه ظاهرا ویروس کرونا مانند شرابی عمل میکند که در ظرف نظامها و نهادهای سیاستی و اجتماعی کشورها ریخته شده است و هر کشوری داشتههایش را بروز میدهد.
شراب کرونا
عیسی منصوری . معاون وزیررفاه
ظاهرا ویروس کرونا مانند شرابی عمل میکند که در ظرف نظامها و نهادهای
سیاستی و اجتماعی کشورها ریخته شده است و هر کشوری داشتههایش را بروز
میدهد. دولت تمرکزگرا و نهانکار چین، اینبار هم پنهانکاری پیشه کرد،
اما در ادامه در یک دوربرگردان اجباری سعی کرد با مدیریت سریع حاصل از نگاه
امنیتی و همینطور ظرفیتهای فنی خود (مانند ساخت ۱۰ روزه یک بیمارستان)
جبران مافات کند. روسیه هم مانند ابتدای شیوع ایدز، همین مسیر را دنبال
کرد، اما در ادامه سعی کرد با روشی مانند چین، عنوان اولین تولیدکننده
واکسن را برای خود بخرد. درباره ترکیه، در اوج گسترش کرونا پرواز از پکن به
استانبول قابل رزرو بود و درآمد اقتصادی بر جان مردم ارجح بود. در ژاپن
نظام بوروکراتیک پیچیده اینبار هم مانند زمان سونامی با کندی عمل کرد،
اگرچه بهدلیل جزیرهایبودن مدیریت شد، اما اخیرا موج دوم آن آغاز شده
است. مورد آمریکا از همه جالبتر است؛ از یکسو دولت ناتوان از مدیریت
بیماری کرونا بود و از سوی دیگر باور مردم بهدرستی آن بود که ترامپ و تیمش
مانند سایر موارد، اینبار هم دروغ میگویند. همین کار دستشان داد و ترامپ
عملا در معرض باخت انتخابات آتی قرار گرفته است. در ایران نیز رفتارهای
قابل اعتنایی بروز یافته است. در سوی مدیریت بیماری، ایران در رتبه دوم
بالاترین نرخ فوت جدید در جهان قرار دارد. در سوی مردم، هجوم به مسافرت،
تجمعات سنتی مانند مراسم ازدواج و مسمومیتهای ناشی از مصرف نوشابه الکلی
به عیان اتفاق میافتد.
در حیطه مدیریت بیماری، هر نظام حکمرانی
داشتههای خود را بروز داده است. در آمریکا بهدلیل استقرار نظام سلامت بر
پایه بازار آزاد و استقلال عمل هر ایالت در حوزه امنیت و سلامت، کار از
کنترل دولت مرکزی خارج شد. در ایران و ایتالیا نهی دولت از انجام سفر کارگر
نبود. در استرالیا و انگلیس مردم بدون اعتنا به اعلام دولت، سوپرمارکتها
را خالی میکردند. در چین با اعمال جدیت امنیتی بیماری در داخل کنترل، اما
به دنیا صادر شد. در مقابل، تجارب موفق در کره جنوبی و برخی کشورهای
اسکاندیناوی نشاند میدهد که با استفاده از تکنولوژی و مشارکت مردم، بیماری
کنترل میشود. در سوی مردم اما به نظر میرسد مسئله نمیتواند فقط به افول
اخلاقی تقلیل داده شود یا در مورد ایران به سبک شبکههای خبری اپوزیسیون
تقابل سیاسی جلوه داده شود. به جای آن، درک اینکه چرا مردم مسیرهای مقابل
را انتخاب میکنند، مهمتر است. واقعیت این است که همه نظامها در این
شرایط و در ایران معمولا نخواستهها و ممنوعیتها را معرفی و اعمال
میکنند. اما جامعه عموما بر موضوعات و فرایندهایی تمرکز میکند که برایش
-به زبان اقتصادی- «مطلوبیت» ایجاد میکنند. شخص عقلایی معمولی مزایای
تبعیت از مقررات حکومتی را در کنار سرپیچی از آن قرار داده و مطلوبیت
هرکدام را میسنجد. اگر کفه ترازو به سمت سرپیچی یا رفتارهای نامتعارف
سنگینی کند، برای او عقلایی است. راننده خودرو از سقف سرعت مجاز عبور
میکند، چراکه سریعتر به مقصد میرسد و به مسافرت میرود چون برایش
لذتبخش است. برای برخی مهم نیست که مقررات مربوطه چقدر به نفع جامعه است.
در این حالت، اعمال سیاستهای صرفا محدودکننده، رفتار دولتها را به بازی
واکمول شبیه میکند. چکش مقررات در دست نظام تدبیر کشور است و در هر نوبت
که یک موش (سرپیچی) از سوراخ به بیرون میپرد، به آن ضربه میزند. انرژی
زیادی صرف ضربهزدنهای مکرر میشود. آن که خسته میشود و بسا (مانند تجارب
گذشته) عقبنشینی میکند، حکومت است و آنچه از دست میرود، منافع جامعه
است. برخورد ناموفق و گاهی قهری حافظان و متعارضان منافع عمومی جامعه، مبین
ناکارآمدی روشهای صرفا محدود و ممنوعکننده است. تجارب موفق مواجهه با
کرونا نشان داده است که موفقیت این فرایند در گرو تلاقی نقطه مطلوبیت جامعه
و دولت با استفاده از ابزار تکنولوژی و سرمایه اجتماعی است و نه صِرفِ
اعلام محدودیتها. نظامهای حکمرانی در شرایط کرونایی نهان نهادی خود را
بروز میدهند و بهسادگی نمیتوانند اینها را کنار هم قرار دهند.