کد خبر: ۴۰۶۵
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
درخواست ثبت «خون‌بس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. 8سال پیش آخرین درخواست از کهگیلویه‌وبویراحمد رسید و قاطعانه رد شد. پیش از آنها نیز لرستان، چهارمحال و بختیاری و فارس خواستار ثبت این آیین شده بودند، اما مسئولان میراث فرهنگی هربار این موضوع را به دلیل ضدیت با حقوق‌ بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان رد کردند.

مانیا شوبیری
درخواست ثبت «خون‌بس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. 8سال پیش آخرین درخواست از کهگیلویه‌وبویراحمد رسید و قاطعانه رد شد. پیش از آنها نیز لرستان، چهارمحال و بختیاری و فارس خواستار ثبت این آیین شده بودند، اما مسئولان میراث فرهنگی هربار این موضوع را  به دلیل ضدیت با حقوق‌ بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان رد کردند. 
به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، همان هشت سال پیش مومنی، مدیرکل وقت ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی در گفت‌وگو با یکی از روزنامه‌ها به تندی گفته بود که: «خون‌بس شامل مباحث ضدحقوق‌بشری است و نمی‌تواند در میراث معنوی، جایی داشته باشد. کنوانسیون ثبت میراث معنوی، متکی به حقوق‌ بشر و میراث‌های مورد افتخار بشر است. ارزش‌های برجسته و اهمیت خون بس چیست که ما آن را به ثبت ملی برسانیم؟ در خون بس حقوق یک سری انسان پایمال می‌شود. چه چیز آن برای ثبت ملی ارزش دارد؟ چهار استان که سهل است حتی اگر ۳۲ استان هم این پرونده را مطرح کنند، امکان ندارد رای بیاورد و ثبت شود؛ چون آیینی که خلاف حقوق‌ بشر و شان زنان است جایی در میان میراث معنوی – ملی کشور نخواهد داشت.» اما اینبار نوبت به خوزستان رسیده؛ رئیس دادگستری شوش در فراخوانی از درخواست «ثبت ملی دو اثر اجتماعی فصل و خون‌بس در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور» خبر داده و خواستار ارائه مستندات از سوی فرهیختگان شده است!
درخواست رئیس دادگستری شوش واکنش‌های بسیاری در فضای مجازی و در بطن جامعه به ویژه در خوزستان داشته است. بسیاری از زنان به ویژه زنان خوزستانی و فعالان حوزه زنان نسبت به این موضوع واکنش تندی نشان داده و خواستار لغو این درخواست شدند. زنان خوزستانی با #من_فصلیه_نمیشوم و #من_خون‌بس_نمیشوم در شبکه‌ها اجتماعی اعتراض خود را علنی کرده‌اند. از سوی دیگر موسسه مردم نهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» نیز در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه خواستار توقف روند ثبت این پرونده شد. 
اینطور که در خبرها آمده است گویا اعتراضات نتیجه داده و مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی گفته است که «با توجه به بررسی‌های انجام شده رسم خون‌بس با شرایط مطرح شده در تعارض با حقوق زن و طبیعتاً مغایر با شاخصه‌های ثبت مواریث فرهنگی ناملموس در فهرست آثار ملی است. تلاش برای صلح و دوستی بین اقوام و طایفه‌های مناطق مختلف کشور بسیار حائز اهمیت است، اما بدیهی است تحقق چنین موضوعی نباید خللی به حقوق افراد اعم از زنان وارد کند. شورای ملی ثبت میراث فرهنگی ناملموس طبق قانون الحاق ایران به کنوانسیون حراست از میراث فرهنگی ناملموس و البته رویه کارشناسی اعضای این شورا، به هیچ عنوان برنامه‌ای برای ثبت رسومی نظیر خون‌بس که مغایر با حقوق زنان است، ندارد.»
از سوی دیگر دفتر رئیس قوه قضائیه به صورت شفاهی به موسسه «آوای زنان ریحانه اهواز» اعلام کرده است که نامه بررسی شده و قرار بر ملغی شدن این پرونده است. اما ماجرا چیست؟ چرا رئیس دادگستری شوش اصرار به ثبت این پرونده دارد؟ رسم «خون‌بس» یا «فصل» چیست؟ چرا در تضاد با حقوق زنان است؟ و اگر مغایر با حقوق بشر و حقوق زنان است چرا برای ثبت در آثار فاخر اجتماعی معرفی شده است؟ در گزارش «مردم‌سالاری آنلاین» بخوانید:
سنت «خون‌بس» چیست؟
«فصل» یا «خون‌بس» رسمی است که در استان‌های لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس،کهگیلویه‌وبویراحمد و خوزستان میان طایفه‌ها برای پایان یک نزاع خونین وجود داشته و هنوز هم در برخی موارد مشاهده می‌شود. فصل و خون‌بس نوعی دیه است. 
در «خون‌بس»، «خون‌صلح» یا در خوزستان «فصلیه»، برای آنکه نقطه پایان بر  قتل و انتقام گذاشته شود؛ زنی از طایفه قاتل به عقد مردی از طایفه مقتول درمی‌آید تا درگیری و انتقام پایان یابد و صلح برقرار شود. اما در این میان زنی که به خانواده مقتول رفته است سرنوشت تلخی خواهد داشت. دخترانی که به «خون‌بس» داده می‌شوند قربانی خطای مردان طایفه می‌شوند. آنها در تمام زندگی توسط اقوام و خانواده شوهر تحقیر و سرخورده می‌‌شوند و به زندگی ناراحت کننده ای ادامه می دهند که حتی قادر به خاتمه دادن به آن نیز نیستند. دختری که به «خون‌بس» داده می‌شود حق طلاق ندارد و باید تحت هر شرایطی در زندگی باقی بماند.
ماجرای ثبت خون‌بس از کجا آغاز شد؟
پرونده «خون‌بس» از سال ۸۹ در سازمان میراث فرهنگی باز است و پنج استان پیگیر آن. لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس، کهگیلویه‌وبویراحمد و اخیرا خوزستان. در سال ۹۱ بعد از تلاش‌های فراوان این استان‌ها برای ثبت «خون‌بس»، مومنی، مدیرکل وقت ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی کشور با قاطعیت تاکید کرده بود که: «خون‌بس به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان تحت هیچ شرایطی در فهرست میراث معنوی کشور ثبت نمی‌شود.». حالا رئیس دادگستری شوش بار دیگر این پرونده را به جریان انداخته و بار دیگر تلاش برای ثبت این آیین را از سر گرفته است. 
«صادق جعفری چگنی»، رئیس دادگستری شوش معتقد است که فرهنگ صلح و سازش در میان مردم شهرستان شوش با عناوین و آداب و رسوم خاص ریشه در تاریخ اجتماعی منطقه دارد، به همین دلیل برای احیا و رسمیت دادن به این سنت و معرفی به مراکز علمی و تحقیقاتی و تصمیم ساز قانونی برای بهره‌گیری، درخواست ثبت سنت حسنه «فصل و خون‌بس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس ارائه شده است. دادگستری شوش شعبه ویژه‌ای راه‌اندازی کرده و با استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و بزرگان این شهرستان، در حل و فصل پرونده‌های سنگین عملکرد موفقی داشته، به طوری که نزدیک به ۱۵ پرونده طی یکی دو سال گذشته که بیش از ۲۰ سال طول کشیده بود و سه چهار مورد از آن‌ها پرونده قتل بود، از طریق صلح و سازش حل و فصل شده که با ثبت سنت فصل و خون‌بس بنا داریم از این سنت در توسعه قضایی، عدالت، امنیت پایدار و ارتقای سرمایه اجتماعی استفاده کنیم. او همچنین به رد شدن درخواست استان‌های دیگر اشاره کرده و گفته است که دلیل رد شدن درخواست آن استان‌ها پررنگ کردن، رسم زن گرفتن در خون بس بوده که ما اصلا نگاهمان این نیست. این یک نگاه تنگ‌نظرانه به موضوع است که بخواهیم مسئله را حقوق‌بشری کنیم، این رسم برای این بوده که مانع ادامه خونریزی شود، شما با هر وسیله‌ای جلوی خونریزی را بگیرید، مانعی ندارد.
رئیس دادگستری شوش تاکید دارد «خون‌بس» در حالت‌های استثنایی ممکن بود مشکل اجتماعی ایجاد کند، و همیشه هم اینطور نبود که زندگی زن نابود شود که بگویند مساله حقوق‌بشری است، اصلا ۷۰ تا ۸۰ سال پیش کدام یکی از افراد با انتخاب خود ازدواج می‌کرد! این سنت در زمان باستان نیز ریشه دارد و یکی از صلح‌های معروف «صلح هیتا» (یکی از پادشاهان عیلام) بوده که منتسب به شهر شوش است. میراث فرهنگی مشکلی در این زمینه ندارد و قول همکاری دادند و خودشان راغب هستند و همکاری خیلی خوبی بین دو طرف وجود دارد.
احمدرضا حسینی بروجنی، معاون میراث فرهنگی خوزستان، اما موافقت با پرونده ثبت «فصل و خون‌بس» را رد و اعلام کرده است که این پرونده نیاز به بررسی دارد. در سال‌های گذشته درخواست استان کهگیلویه و بویراحمد برای خون بس از سوی کمیته ثبت آثار کشور به دلیل حقوق زنان رای نیاورده و رد شده، از یونسکو نیز بابت همین مسئله تذکری به سازمان میراث کشور داده شده است، البته با توجه به اصرار دادگستری شوش برای ثبت این رسم، پیشنهادم این بود که بحث «خون بس و فصل» را از همدیگر جدا کنیم.  می‌توان خیلی از موارد حل و فصل نزاع‌ها مثلا نشست و توافق بر سر مشکلات زمین یا آب و املاک را برای ثبت بیاوریم، ولی اینکه یک نفر شخص دیگری را بکشد و بعد جلسه بگیرند و بگویند برای اینکه خون قطع شود دختری از فلان طایفه بگیرند و بدهند به فلان پسر، این پسندیده من هم نیست، این ازدواج نشانه اجبار است که نقض حقوق زنان را پیش می‌کشد.
او همچنین تاکید کرده است که یکی از ضوابط ثبت آثار معنوی و ناملموس این است که اثری در فهرست ثبت می‌شود که رو به زوال و در حال انقراض باشد، یکی از شرایط ثبت نیز این است که آن سنت بعد از ثبت، باید پویا و پایدار شود و گزارش‌هایی از پویایی آن به ثبت‌کنندگان ارائه شود، با توجه به اینکه «خون‌بس» در میان طوایف عرب و بختیاری و لر به این معنی است که در قبال قتلی که اتفاق افتاده، ازدواج بین آن طایفه انجام می‌شود، در این زمینه حساسیت‌هایی وجود دارد. با ثبت این رسم، در واقع داریم به چیزی وجاهت می‌دهیم و به نوعی آن را قانونمند می‌کنیم و نشر می‌دهیم در حالی که ماهیت این سنت در دیدگاه خیلی از مردم مثبت نیست، حتی شاید برای آن دو طایفه‌ای که خون‌بس را مطرح می‌کنند و می‌خواهند اختلافی را فیصله دهند هم خوشایند نباشد.
چرا این رسم در تضاد با حقوق زنان است؟
رئیس سابق کمیسیون زنان فرمانداری اهواز در یک لایو اینستاگرامی سه‌شنبه در صفحه سمن آوای زنان ریحانه اهواز به نمایش درآمد تاکید کرد که آنهایی که مدعی صلح و سازش در سنت «خون‌بس» هستند باید بدانند که یک خانواده آسیب دیده را ایجاد می‌کنند. فلسفه دادن زن، در خون‌بس، تحقیر خانواده قاتل است که هدف از اجرای آن زاد و ولد زن است تا ۲ طایفه به هم وصل شوند. ضمن اینکه به گفته برخی زنان خون‌بس، حتی بچه‌ای که در این ازدواج به دنیا می‌آید با القاب زشتی نامیده می‌شود. پیل‌رام که در پژوهش خود با بیش از ۶۰ زن فصلیه و خون بس مصاحبه کرده است این سنت را عین ظلم و بی عدالتی دانسته و افزود: این سنت مخالف کرامت زن است و ما در اسلام چیزی به عنوان معاوضه زن نداریم، شعار و هدف اسلام و بزرگترین توصیه در اسلام و بزرگترین اتفاقی که در اسلام رخ داد کرامت زن و جدی گرفتن زن بوده است.
مدیرعامل «موسسه مردم نهاد آوای زنان ریحانه اهواز» همچنین در این برنامه از پیگیری پرونده ثبت ملی «فصل و خون‌بس» از طریق فراکسیون زنان مجلس و معاونت زنان ریاست جمهوری خبر داد. عاطفه بروایه طرح ثبت ملی فصل و خون‌بس را دور از انتظار و شوک آور دانست و افزود: دردناک‌تر اینکه پرونده از سوی یکی از زیرمجموعه‌های قوه قضاییه مطرح شده بود که انتظار حفظ حقوق و عدالت را از آنها داشتیم.
 او در این برنامه تاکید کرده است که بالاترین حد خشونت علیه زنان شامل آیین فصلیه و قتل‌های ناموسی است و ثبت آیین «خون‌بس و فصل»، نه تنها بازتولید خشونت علیه زنان بلکه تایید خشونت علیه زنان است زیرا اگر بالاترین خشونت علیه زنان را رسمی کنید و به آن وجه مثبت بدهید قطعا باعث بازتولید آن می‌شود.
 دبیر کمیته فرهنگی سمن آوای زنان ریحانه اهواز نیز گفته است که سرنوشت بیشتر «زنان فصلیه» به دلیل بی‌غذایی و یا کتک خوردن به مرگ منجر می‌شد. زینب محمداوی تاکید کرده است که همه زنان باید به ثبت ملی خون‌بس اعتراض کنند، حتی اگر یک زن بدون هیچ گناهی در این راه کشته شود باید ما به عنوان زن اعتراض کنیم.
نام:
ایمیل:
* نظر: