تا آن جایی که من خبر دارم،«عبدالناصر همتی» در بین اهالی رسانه، از جملهی مدیرانی است که تعهد و تخصص را یک جا دارند. باور کنید آقای همتی، از زمانی که ماموریت چین تبدیل به ریاست کل بانک مرکزی شد
تا آن جایی که من خبر
دارم،«عبدالناصر همتی» در بین اهالی رسانه، از جملهی مدیرانی است که تعهد و
تخصص را یک جا دارند. باور کنید آقای همتی، از زمانی که ماموریت چین تبدیل به ریاست کل بانک مرکزی شد
تا
همین امروز، وقتی اخبار حوزهی پول و بانک را دنبال میکنیم به موردی که
بوی اعتماد زدایی بدهد بر نمیخوریم یا حداقل شاهدیم تلاشها در راستای
اعتماد زایی
و اعتماد افزایی است اما اندک زمانی است که برخی اظهار
نظرات که گویی خیلی هم شخصی و بر اساس میل و اراده نیست؛ بدبینی را به
جامعه پمپاژ میکند که خدای ناکرده، رئیس کل بانک مرکزی«وارد بازی اعتماد
زدایی» نشده باشد.
مثلا در مقام دفاع از «انبوه ساز شدن بانک ها»
گفتهاید:
«شبهات ایجاد شده برای بانکها فرافکنی است.» یا «کمتر از ۱۰ هزار ملک
متعلق به ۳۰ بانک عمدتا اموال تملیکی و برای فروش است.» و یا این که:
«بسیاری از این موارد، خانه مسکونی نیست و کاربردهای دیگری دارد.» اینها
را مردم نمیپذیرند حتی اگر ما رسانهایها با تیتر درشت بنویسم!
نمیپذیرند و بدتر، باعث بدگمانی میشود که رئیس بانک مرکزی چرا باید از
رفتار برخی بانکها که تنها به سودهای سرشار فکر میکنند، دفاع کند.در روزی
که یکی از وعدههای بورسی دولت، محقق نشد ـ عرضه دارا دوم ـ بازهم شما در
مقام دفاع برآمدهاید که:«در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی موضوع گشایش
اقتصادی مطرح میشود و موارد کارشناسی آن در دست بررسی است.» این یعنی
احتمالا آقای رئیس جمهور یک چیزی گفتهاند که بعد بنشینند دربارهاش حرف
بزنند و فکر کنند؟! اگر این گونه نیست چرا باید رئیس بانک مرکزی در میان
خبرنگاران بگوید:«هدف اصلی گشایش اقتصادی، مدیریت نقدینگی و تامین مالی در
بازارها است.» یعنی عبدالناصر همتی از جو ملتهب بازار خبر ندارد؟!
برگردیم عقب تر، آمدید و گفتید:«اعتراضات آبان ماه ۹۸ مردم، سیستم بانک مرکزی را
به
هم ریخت وقیمت ارز را بالا برد.» اگرچه اقتصاد و سیاست در هم تنیده شده
است و اقتصاد تابعی از شرایط اجتماعی است اما میدانید مردم کوچه و بازار
چه میگویند؟ میگویند:« میخواهند گناه تنگی معیشت را گردن خودمان
بیاندازند که بیخود به گرانی بنزین که طبیعی بود اما بیتدبیری دولت آن را
تشدید کرد، اعتراض کردید! اعتراض کردید و دلار گران شد، و ارزاق گران شد و
خدمات گران شد و...
خیلی به عقبتر بر نمیگردیم؛ همین چند روز قبل
آمدید و گفتید:«دو ـ سه روزه قیمت ارز را پایین میآوریم.» قیمت ارز پایین
آمد اما نه بر اساس سیستم و تدبیر و قانون حاکم بر بازار که بر اساس یک شوک
روانی! فکر میکنید چقدر؟! 2000تومان، بر میگردد، شک نکنید این
دوهزارتومان با 5000تومان افزایش قیمت، درست و درمان جبران میشود!
میدانید چرا چون بازار تحلیل دارد.
بخشی میگویند اگر بالا و پایین
کردن نرخ دلار به این سادگی است چرا دو ـ سه روز دیگر، از همین امشب اصلا
چرا تا این لحظه فقط شاهد و ناظر بودهاند بعد دچار رخوت و اندوه و تردید
همزمان میشوند که عبدالناصر همتی را چه شده است؟ نکند مثل جهانگیری که
قربانی دلار 4200 تومانی شد دارند یک قربانی دیگر روانه ی افکار عمومی
میکنند؟ از ما گفتن بود آن هم چون وجهه ی خوبی در بین اصحاب رسانه دارید،
اصلا جامعه نیز تا این لحظه حس بدی نسبت به شما ندارد اما
خودتان گویا دوست دارید وارد بازی اعتماد زدایی
دولت
شوید! اگر این گونه نیست، سکوت کنید، بگذارید مردم و بازار خودشان فکری به
حال بدبختیهای خود کنند واگرنه «دلار را ارزان میکنم و گرانی نرخ ارز به
دلیل اعتراضات بود و بانکها خانه ساز نیستند» آخر رو در رویی با مردمی
است که از شخص رئیس جمهور نیز این حرفها را نمیپذیرند چه رسد به
عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی؛ جهانگیزی سادگی کرد و قربانی شد شما
مراقب باشید!