گشايش اقتصادي يک بحث آني نيست که يکشبه ظهور پيدا کند و انتظار داشته باشيم مشکلات اقتصادي و معيشت مردم را هدف خود قرار دهد و بتواند بر آن فائق آيد. نويدي که براي هفته آينده داده شده و تيم اقتصادي دولت هم بدان اشاره کردند که مردم اميدوار باشند و سعي کنند فعاليت اقتصادي را تا موعد مقرر به تاخير بيندازند.
گشايش اقتصادي يک بحث آني نيست که يکشبه ظهور پيدا کند و انتظار داشته
باشيم مشکلات اقتصادي و معيشت مردم را هدف خود قرار دهد و بتواند بر آن
فائق آيد. نويدي که براي هفته آينده داده شده و تيم اقتصادي دولت هم بدان
اشاره کردند که مردم اميدوار باشند و سعي کنند فعاليت اقتصادي را تا موعد
مقرر به تاخير بيندازند. حالا اينکه اين گشايش اقتصادي در چه زمينهاي هست
بايد منتظر بود و چون از سوي يک مقام ارشد کشور بروز پيدا کرده، اميدوار
هستيم که اين گشايش در حد رفع تحريمها يا فروش نفت باشد که بتواند رونقي
به فعاليتهاي اقتصادي دهد يا اينکه مراوداتي با کشورها رقم بزند که ارز
حاصل از مراودات، کشور را به عرصه اقتصادي بازگرداند و نفع آن را عموم مردم
ببرند که قطعا در نرخ ارز و بحث تورم هم اثرگذار خواهد بود اما اگر غير از
اين موارد باشد و بحثهايي نظير آزادسازي بخشي از سهام عدالت يا ديگر
گمانهزنيهايي که طي روزهاي اخير شاهد آن هستيم، باشد، از جمله مواردي
نيست که بتوان از آن به عنوان گشايش اقتصادي ياد کرد و جزو موارد روزمره
محسوب ميشود. آنچه تحت عنوان گشايش اقتصادي است بايد فراتر از مسائل جاري
باشد که در اختيار دولت است و ميتواند آن را مديريت کند. قطعا موردنظر
آقاي رئيسجمهور بالاتر از اين مباحث بوده و آنچه مشکلات اقتصادي را
بهوجود آورده که در راس آن تحريمها يا عدم برنامهريزي منسجم اقتصادي
داخلي يا عدم همگرايي بين دولت و مجلس بوده، اميدواريم در دو قوه شکل بگيرد
که بتواند موجب رونق هم بشود. اما درخصوص موضوع ديگري که در شبکههاي
اجتماعي پيرامون آن صحبت ميشود و فروش نفت به مردم است تا از اين طريق
وجوه ارزي در اختيار مردم جمعآوري شود. البته کليات اين طرح و اين نوع
موارد در شرايطي که دولت با کسري بودجه مواجه است، مثبت تلقي ميشود، مثل
زمان دکتر محمد مصدق که اوراق قرضه به فروش رسيد و مردم در عرض چند ساعت آن
را خريداري کردند. امري که به انسجام عميق بين دولت و مردم و اعتماد به
برنامههاي دولت برميگردد. اما دولت بحث مربوط به تحريمها و جنگ اقتصادي
اين هفت سال را ناديده گرفته و يکباره در سال پاياني خدمت خود چنين
طرحهايي را مطرح ميکند که ميتواند تعهداتي براي دولتهاي بعد به عمل
آورد و در جاي خود قابل تامل است. ضمن اينکه مشخص نيست با توجه به قولهايي
که عملي نشده و بياعتمادي را شکل داده، اين نوع طرحها که در جاي خود
ميتواند موثر باشد، چه سرنوشتي پيدا کند و بتواند اثر خود را بگذارد و با
استقبال مردم مواجه شود. در همين دولت بانک مرکزي سپردهگذاري ارزي را
پيشنهاد کرد که در موعد بازپرداخت همان ارز را تحويل دهد اما ذهنيت مردم
بهگونهاي نبود که بانکها به تعهدات خود عمل کنند. بحثي که البته مربوط
به دولت آقاي روحاني نبود ولي بههرحال نتيجه خروجي آن در اين دولت مشخص
شد. اين امر نشاندهنده آن است که حتي اگر يکبار هم بدقولي شود مردم روي آن
حساب باز ميکنند و در جايي که بايد به کمک دولت بيايند، اين حرکت را
انجام نميدهند. بحث فروش نفت هم که به عنوان جديترين گشايش اقتصادي مطرح
ميشود که البته گمانهزني است و به نظر ميرسد بحثي که رئيسجمهور و رئيس
مجلس مطرح کردند و...