عرضه اولیه سهام شرکتها در بورس همیشه از جذابیت بالایی برخوردار بوده و طرفداران خاص خودش را دارد. بسیاری از فعالان معاملات عرضههای اولیه را دارای ریسک کمتری میدانند و بازار را نیاز به عرضههای بیشتر میبینند.
کیمیا نجفی
عرضه اولیه
سهام شرکتها در بورس همیشه از جذابیت بالایی برخوردار بوده و طرفداران خاص
خودش را دارد. بسیاری از فعالان معاملات عرضههای اولیه را دارای ریسک
کمتری میدانند و بازار را نیاز به عرضههای بیشتر میبینند.
این روزها
استقبال از بازار سرمایه اتفاقی بیسابقه در بورس کشور است، هجوم مردم
برای دریافت کد بورسی و ترجیح سرمایهگذاران برای سپردن سرمایههایشان به
این بازار منجربه ثبت رکوردهای جدیدی در بازار شد و بورس را بیش از پیش بر
سر زبانها انداخت. تحلیلگران بازار، عرضههای اولیه را یکی از راهکارهای
تامین تقاضا و رشد شاخص دانسته و شرط اصلی ادامه رونق بورس را عرضه
شرکتها جدید میدانند. عرضههای اولیه از گذشته تا کنون جذابیت خاصی را
میان سرمایهگذاران داشته، اما اکنون با توجه به حجم معاملات انجام شده به
صورت روزانه میزان عرضههای اولیه به نسبت تقاضای فعالان بازار کمتر شده
است، برخی از تحلیلگران معتقدند این عدم تعادل میان تعداد عرضههای اولیه و
تقاضای سهامداران میتواند بر روی جذابیت عرضههای جدید تاثیرگذار باشد،
اما از سویی دیگر هستند کارشناسانی که بر این باورند هنگامی که پای محدودیت
و سهمیهبندی به میان میآید قطعا ما با افزایش تقاضا مواجه خواهیم شد و
این یک اصل پذیرفتهشده در اقتصاد ایران است. حمیدرضا میرمعینی، کارشناس
بازار سرمایه درخصوص جذابیت عرضههای اولیه با توجه به محدودیتها به
«ابتکار» گفت: عرضههای اولیه در تمام دنیا جذابیت خاص خود را دارد و این
جذابیت به نحوه کشف قیمت عرضههای اولیه بازمیگردد. اما اکنون در ایران
روش کشف قیمت عرضههای اولیه روش غیرعلمی و خودساختهای است که نهادهای
ناظر (شرکتهای بورس و فرابورس) این روش را تعیین میکنند. تجربیات گذشته
در بازار بورس حاکی از آن است که عرضههای اولیه معمولا بازدهی مناسبی را
برای سرمایهگذاران داشته است. هنگامی که اسم عرضههای اولیه به میان
میآید، سهمهای تعیینشده با هر قیمتی که باشد برای سرمایهگذاران جذاب
خواهد بود.
وی درخصوص محدودیت در تعداد عرضههای اولیه گفت: از لحاظ
تعداد مقرراتی برای پذیرش عرضههای اولیه وجود دارد، طبق این مقررات از
سهامداران عمده روز عرضه تعهد گرفته میشود که بین 5 تا 10 درصد سهام
شرکتها را عرضه کنند. 5 تا 10 درصد معمولا برای شرکتهای کوچک با توجه به
کوچک بودن سرمایههایشان رقم بزرگی نمیشود، اما برای شرکتهای بزرگتر
مبلغ آن بالاتری خواهد بود. بنابراین ما چالشهای بسیاری را در زمینه
ارزشگذاری، کشف قیمت و تعدادی که به متقاضیان تعلق میگیرد مشکلاتی را
داریم.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به معاملات عرضههای اولیه به
صورت حراجی گفت: در گذشته سهمیهبندی وجود نداشت و عرضههای اولیه به صورت
حراج انجام میشد، به این شکل که هر فردی میتوانست سهمی را با هر قیمت
کشفشدهای معامله کند و محدودیت و سهمیهبندی وجود نداشت. اما مسئله این
است که شیوه عرضه اولیه به لحاظ کشفقیمت، ارزشگذاری و تعدادی که برای
سهامداران در نظر گرفت میشود، شیوه صحیحی نیست، اما ما میبینیم
علیرغم ضعفهایی که درخصوص عرضههای اولیه وجود دارد همچنان اینگونه
معاملات جذابیت خود را برای سرمایهگذاران حفظ کرده است.
میرمعینی ادامه
داد: متاسفانه در کشور ما عادتی وجود دارد که هر چیزی سهمیهبندی شود
متقاضی برای آن بیشتر خواهد بود، این عادت را برای عرضههای اولیه نیز شاهد
هستیم. واقعیت این است که اگر قرار بر این باشد عرضههای اولیه به روش
درستی انجام شود حتی اگر به روش حراج نباشد، باید به روش ثبت سفارش بوده و
شرکتهای تامین سرمایه باید عرضههای اولیه را انجام دهند. ثبتسفارش بر
اساس نحوه بازاریابی و ارزشگذاری تعیین میشود و قواعد خاص خود را دارد که
در ایران بر اساس قاعده خودساخته و پیشپا افتادهای است که تنها هدف راضی
نگه داشتن افراد را دارد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: ما بر روی
این قاعده نمیتوانیم بحثی کنیم چراکه این اصل در بازار پذیرفته شده و شاهد
هستیم با توجه تعداد محدود شرکتهایی که عرضه میشود همچنان بازار با
تقاضای بالا روبهرو است. تجربه نشان میدهد معمولا هر سهمی با هرقیمتی که
وارد میشود مورد استقبال قرار میگیرد و ممکن است در ابتدا سهمهای تاه
بازدهی مناسبی را نیز برای سهامداران به همراه داشته باشد.
نحوه عرضه شرکتهای جدید اصولی نیست
وی
افزود: به هر حال نحوه عرضههای اولیه خوشایند نبوده و اصولی
پذیرفتهشدهی پیشرفتهای نیست، اما اگر عمق بازار بالا برود، تعداد
شرکتهایی که پذیرش میشوند افزایش پیدا کند، سهام شناوری شرکتها افزایش
یابد و ارزشگذاری شرکتها درست انجام شود شاید در آینده دور بتوانیم روند
را اصولی کرده و زیرساختها را درست کنیم.
این کارشناس بازار سرمایه در
بخش دیگری از صحبتها با اشاره به پرریسک بودن بازار ادامه داد: این
مشکلات درخصوص عرضه-های اولیه بوده و ما چالشهای بیشمار دیگری را در
بازار داریم. این چالشها منجربه این شده است که ما یک بازار بسیار ناکارا،
هیجانی و پرریسکی داشته باشیم. این روزها افراد با دلهره وارد بازار
سرمایه میشوند و اصلا هیچ تضمینی برای امنیت سرمایهها وجود ندارد. به هر
حال من نسبت به اتفاقات که در روند بازار سرمایه رخ میدهد خوشبین نیستم و
بازار را نیازمند اصلاحات اساسی میبینیم.
دو نوبت شدن بازار، بزرگترین ریسک برای سهمها
میرمعینی
در ادامه به دو نوبت شدن بازار که به دلیل فشار معاملات است اشاره کرد و
دراینباره گفت: ما با فشار معاملات به خصوص در زمینه عرضههای اولیه
روبهرو هستیم که مشکلات بیشماری را برای بازار به وجود میآید. فشار بر
بار سیستم بورس یکی از این مشکلات است، از دیگر مشکلاتی که ناشی از فشار
معاملات بوده میتوان به دو نوبت شدن بازار سرمایه اشاره کرد. متاسفانه
همین دو شیفت شدن بازار چالشهای بیشماری را برای سهمها و سهامداران به
وجود آورده است. بزرگترین اشتباه و بزرگترین ریسک را همین دو شیفت بودن
بازار میتواند برای سهامداران و سهم شرکتها به وجود بیاورد.
وی در
ادامه به ریسکهای غیرسیستماتیک اشاره کرد و گفت: به بیانی دیگری سهمهایی
که در دو شیفت قرار بگیرند دچار مشکلاتی خواهند شد به این صورت که اگر سهام
شرکتی در نوبت صبح معامله شوند و مورد اقبال قرار بگیرند در نوبت بعدازظهر
نیز میتوانند مورد توجه قرار باشد اما اگر صبح سهام شرکتی افت را تجربه
کند روند معاملات بعدازظهر نیز تحت تاثیر قرار میگیرند و این تاخیر زمانی
که در ساعات معاملات است آسیب زیادی را به شرکتها وارد میکند. مخصوصا
نمادهایی که در شیف بعدی قرار دارند، این نمادها تحت تاثیر معاملات صبح
بازار قرار میگیرند. این مسئله خوشایندی برای سهمها نیست. دو نوبت شدن
بازار ابتکار عمل را از سرمایهگذارانی که در نوبت دوم هستند، گرفته است.
میرمعینی
در ادامه گفت: چنین مشکلات زیرساختی چالشهای زیادی را به وجود میآورد،
ما ضررهای زیادی را به دلیل زیرساختهای نامناسب متحمل میشویم و این ریسک
مورد پذیرش بازار قرار گرفته است. ما یک سری ریسکهای غیرسیستماتیک داریم،
این ریسکها را میتوانیم پیشبینی کنیم ولی راهکاری برای حل آنها وجود
ندارد، چنین ریسکهایی متاسفانه قابل کنترل نبوده، این ریسکهای
غیرسیتماتیک بر بازار حاکم شده و بازار به وجود آنها عادت کرده است.