سند راهبردي همکاري 25ساله ايران و چين در حقيقت يک تحول جديدي در تعاملات بينالمللي براي تقابل راهبردي با هژموني اقتصادي و نظامي آمريکا تلقي ميشود.
سند راهبردي همکاري 25ساله
ايران و چين در حقيقت يک تحول جديدي در تعاملات بينالمللي براي تقابل
راهبردي با هژموني اقتصادي و نظامي آمريکا تلقي ميشود. با توجه به اينکه
در طول سالهاي اخير دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمريکا با استفاده از
ابزارهاي اقتصادي و تحريمهاي ظالمانه عليه ايران، چين و روسيه تلاش کرد تا
آمريکا را بهعنوان يک قدرت برتر اقتصادي و نظامي در سطح جهان ارتقا دهد.
تحريمهاي آمريکا موجب شد کشورهاي مستقل جهان مانند ايران، چين و روسيه و
برخي کشورهاي منطقه درصدد تشکيل يک بلوک اقتصادي جديدي براي تقابل با
زيادهخواهي آمريکا بربيايند. در اين مدت رايزنيهاي کاملا هوشمندانهاي
بين سه کشور مهم شرق يعني ايران، چين و روسيه در راستاي تقابل با
جريانسازيهاي اقتصادي دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمريکا صورت گرفت. اين
مذاکرات که در حقيقت جنبه کاملا استراتژيک دارد، به توافق اوليه بين چين و
ايران براي همکاري اقتصادي براساس منافع مشترک منجر شد. اين سند خروجي
کاملا قابلقبولي براي برونرفت از شرايط تحريمي آمريکا بهدنبال خواهد
داشت. در سند راهبردي ايران و چين پيشبيني شده جمهوري اسلامي ايران
بهدليل برخورداري از موارد طبيعي مانند نفت و گاز در طول 25 سال آينده
تامينکننده انرژي چين باشد. در برابر، چين در سالهاي آينده درواقع براساس
الگوها و شاخصهاي فرهنگي و سياسي ايران صدها ميليارد دلار در حوزههاي
مختلف سرمايهگذاري کند و موضوع مهمتر اينکه در سالهاي آينده اين سه کشور
بهتدريج حاکميت دلار را از تعاملات اقتصادي خود خارج خواهند کرد. با توجه
به اينکه سه کشور يکچهارم جمعيت جهان را تشکيل ميدهند، همکاري دوجانبه
ايران و چين ميتواند استقلال اقتصادي دو کشور را حفظ کند. همچنين احيا و
بازسازي جاده ابريشم ميتواند چين را به اتحاديه اروپا متصل کند و ايران
بهعنوان مهمترين کشور محوري جاده ابريشم ميتواند از ترانزيت کالاهاي
چيني استفادههاي اقتصادي کند. به همين دليل يک سلسله جريانسازيهاي
ظالمانهاي از سوي رسانههاي صهيونيستي، آمريکايي و منطقهاي عليه سند
راهبردي ايران و چين آغاز شد. برخي از اين رسانهها مدعي شدند که ايران
حاکميت کشور چين بر شماري از جزاير ايراني را پذيرفته و اين به مفهوم
عقبنشيني ايران از حاکميت ملي تلقي ميشود. اين درحالي است که در سند
راهبرد همکاريهاي ايران و چين که توسط برجستهترين کارشناسان اقتصادي و
سياسي ايران و چين تهيه شده، هيچگونه اشارهاي به واگذاري جزاير ايراني به
چين نشده و کليه بندهاي اين توافقنامه کاملا شفاف و خالي از ابهامات سياسي
است. بنابراين ايران در يک اقدام هوشمندانه و براي حذف تدريجي حاکميت دلار
که منجر به سقوط ارزش دلار در سطح جهان خواهد شد، اين سند راهبردي با چين
را مورد توافق قرار داده و در نتيجه پس از اجرائي شدن سند راهبردي، ايران
ميتواند خارج از تحريمهاي آمريکا نفت خود را به فروش برساند، بدون اينکه
آمريکا بتواند مانعي براي فروش نفت ايران ايجاد کند. همچنين خروج دلار از
چرخه تعاملات اقتصادي ايران و چين و روسيه از نوسانات ارزش دلار در
بازارهاي معاملات سه کشور بهشدت بکاهد و اقتصاد آمريکا را در دهههاي
آينده با چالش جدي مواجه کند. از اين رو آمريکا با استفاده از رسانههاي
گسترده خود سعي در تحريک حفظ مليگرايي در ايران در مقابل اين سند راهبردي
ميکند. به همين دليل در آينده با انتشار جزئيات سند راهبردي ايران و چين
جريانسازيهاي رسانهاي آمريکا و صهيونيستها عليه ايران با شکست مواجه
خواهد شد.