واقعيت اين است که وضعيت اقتصادي معيشت مردم و زندگي طبقات متوسط به پايين جامعه بهصورت عام بهگونهاي است که هزينهها و درآمدهايشان در حوزههاي مختلف با هم تطابق نميکند.
واقعيت اين است که وضعيت
اقتصادي معيشت مردم و زندگي طبقات متوسط به پايين جامعه بهصورت عام
بهگونهاي است که هزينهها و درآمدهايشان در حوزههاي مختلف با هم
تطابق نميکند. قدرت خريد حدود 60درصد مردم با هزينههاي
شئوناتشان متناسب نيست و به طبقه متوسط رو به پايين فشار بيشتري وارد
ميشود. همانطور که بارها عنوان شده براي اين طبقات 75درصد هزينههاي
جاري ماهانه در پنج حوزه مطرح است؛ مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و آموزش.
اين پنج حوزه حدود 75درصد از درآمدهاي اين طبقه را به خود اختصاص
داده که نسبت به تورمي که در کشور مطرح است، در رديفهاي بسيار بالايي
قرار دارد. به قول مسئولان دولتي اگر متوسط تورم را 30درصد و به قول
عامه مردم 40درصد در نظر بگيريم، مسکن روي 50 تا 60درصد است که
نسبت به سالهاي قبل چند برابر شده. معيشت هم اعم از گوشت، مرغ، برنج،
شکر، روغن و... با گراني مواجه است. غير از بهداشت عمومي چنانچه خداي
ناکرده کار به بستري در بيمارستان و جراحي بکشد درآمد سالانه هم کفاف
نميدهد. در حوزه اجاره مسکن که يکي از نيازهاي اوليه است فشار طوري است
که صداي همگان درآمده است. درحقيقت صورت مساله و فشار و حيطه و
جغرافياي کار معلوم است. اثر اين حرفها اين است که اگر به داد نرسند،
ممکن است مسائل اقتصادي به حوزههاي ديگر سرايت کند و در شرايطي که
مسائل جانبي ديگري نظير فشارهاي ناشي از کرونا هم وجود دارد و جمع
کثيري اعم از کسبه جزء و کساني که با مسافرکشي روزگار ميگذراندند، کار
خود را از دست دادهاند، معيشت سختتري هم پيدا کردهاند. اما چه
بايد کرد؟ در گام نخست بايد بحث مسکن، ملي شود. همانطور که در رابطه
با کرونا ديديم بحث ملي شد و ديگر تعارضات سياسي و درگيريهاي
انتخاباتي و خردهگيري دولت از مجلس و مجلس از دولت در آن دخالت
نکرد. اکنون وقت سياسي کردن معضلات اساسي نيست بلکه بايد دنبال راهحل
باشيم. راهکار اين است که مجلس و دولت و قوه قضائيه و مردم و رسانهها
همه اثباتي فکر کنيم. اينکه چرا اينطور شده دلايلي اعم از سوءتدبير و
سوءبرنامه را ميتوان نام برد که وضعيت اجاره مسکن به اين آشفتگي رسيده
است. ديگر اينکه بايد دانست و قبول کرد که مشکل با دستور حل نميشود.
اگر آقاي رئيسجمهور امر کند، مجلس قانون وضع کند و رسانهها خواهش و
التماس کنند، مشکل حل نميشود. مسائل اقتصادي با راهکارهاي اقتصادي
قابل حل است و با زور و فشار و خواهش و التماس نميشود. براي حل مشکلات
اقتصادي بايد ببينيم آوردهمان چيست؟ برخي از آوردههايمان اقدامات
قبلي است که نظام، مردم و دولتها انجام داده و هزينه کردهاند. اگر
دولت براي غلبه بر مشکل مسکن قانون، حمايت و سوبسيدي لازم دارد،
همانطور که براي تامين آب روستاها و برخورد با کرونا از صندوق توسعه ملي
پول درخواست کرد، بايد تقاضاي خود را مطرح کند. موضوع مسکن کمتر از
موضوعات ديگر نيست و يکي از مشکلات حاد کشور است.