کد خبر: ۳۲۹۱
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تنش‌های لفظی میان ایران و آمریکا از اواخر فروردین ماه گذشته دور تازه خود را آغاز کرده است. ماجرای حقوقی آزاد شدن بیش از یک میلیارد دلار ایران در لوکزامبورک؛ گردش شناورهای ایرانی در ‌نزدیکی ناوهای آمریکایی در‌ خلیج‌فارس

جلال خوش چهره

تنش‌های لفظی میان ایران و آمریکا از اواخر فروردین ماه گذشته دور تازه خود را آغاز کرده است. ماجرای حقوقی آزاد شدن بیش از یک میلیارد دلار ایران در لوکزامبورک؛ گردش شناورهای ایرانی در ‌نزدیکی ناوهای آمریکایی در‌ خلیج‌فارس؛ توئیت دستوری «دونالد ترامپ» به فرماندهی ناوهای آمریکایی برای هدف قرار دادن هرگونه تهدید علیه ناوهای این کشور در منطقه؛ پرتاب ماهواره‌بر «قاصد» برای حمل ماهواره «نور» در مدار 425 کیلومتری زمین از سوی سپاه پاسداران و دست‌‌ آخر‏ انتشار گزارش مربوط به تلاش وزارت امور خارجه آمریکا برای تدوین حقوقی طرحی علیه ایران و ارائه آن به شورای امنیت سازمان‌ملل، بستر و دلایل دور تازه تنش‌ها میان تهران و واشنگتن است. اما آنچه سبب شده تا انتشار گزارش تهیه طرح ضد ایرانی چون بمب خبری عمل کرده و توجهات را بیش از همه به خود جلب کند، ساخت و کار انجام آن است. واشنگتن این بار نه از موضع دولتی که از «برجام» خارج شده و اصولاً مانع موفقیت آن بوده‏ بلکه به عنوان یکی از مدعیان این توافقنامه، خواستار بازگشت تحریم‌های ایران به پیش‌از تصویب قطعنامه ‌2231 شورای امنیت سازمان ملل است.
هدف واشنگتن در تشدید تنش با تهران از نگاه ناظران پنهان نیست. می‌خواهد یا پای پرونده ایران به شورای امنیت سازمان‌ملل بازشود و یا اروپاییان را برای فعال کردن سیستم «ماشه» علیه این کشور ترغیب کند. هرچه هست، استدلالی که وزارت امور خارجه آمریکا به عنوان یکی از مدعیان گروه 1+5 در متهم کردن تهران برای نقض تعهدات برجامی بیان می‌کند، نمی‌تواند حمایت مشروعی را میان اعضای شورای امنیت کسب کند. نگرانی فوری واشنگتن نزدیک شدن تهران به موعد غروب تحریم‌ها در مهرماه آینده است. براساس بند 37 توافقنامه برجام، چنانچه تا نهم اکتبر سال جاری میلادی (18 مهرماه) هیچ تخلفی از سوی ایران به شورای امنیت سازمان ملل در باره تعهداتش گزارش نشود یا به ‌عبارتی سیستم ماشه به عنوان راهکار برخورد با تخلفات ایران به اجرا در نیاید، همه تحریم‌های این کشور که مهم‌ترین آن خرید و فروش تسلیحات است، برداشته خواهد شد.
دولت ترامپ در دوسال گذشته با خروج از برجام و اجرای سیاست «فشار حداکثری» کوشیده است بر مدار عصبی تهران حرکت کند. کانون تلاش کاخ ‌سفید در این‌ مدت، واداشتن تهران به عکس‏العمل عصبی و یا قبول تسلیم در برابر نتیجه صفر و صد است. این در حالی است که تهران و واشنگتن فرصت محدود اما تعیین کننده‌ای را تا مهر و آبان (اکتبر و نوامبر) آینده پیش‌رو دارند. تهران می‌کوشد به‌رغم همه سختی‌ها، از زمین مین‌گذاری شده واشنگتن تا مهر آینده به سلامت بگذرد. کاخ سفید نیز می‌خواهد در منازعه با تهران به حداقل امتیاز برای فروش در سپهر انتخاباتی آمریکا دست یابد.
زورآزمایی تهران و واشنگتن ممکن است همچنان کشدار باقی بماند اما خطر هنگامی است که در بزنگاهی غیرمنتظره، تنش جاری برحسب یک اتفاق از کنترل خارج شود. در این صورت پیش‌بینی پیامد ارتقاء تنش به منازعه برای هردو طرف بسیار سخت خواهد بود. در این حال، هم‌سو شدن اعضای اروپایی گروه برجام و نیز شورای امنیت سازمان‌ملل با دولت آمریکا در متهم کردن تهران به نقض تعهدات برجامی‌اش‏، خطر دیگری است که می‌تواند به طور مستقیم بر فرآیند تنش جاری تاثیر بگذارد. از این‌ رو نه می‌توان خوش‌دلانه پذیرفت که احتمال رویارویی نظامی ایران و آمریکا نزدیک به صفر است و نه تسلیم وقایع غیر منتظره شد. واقعیت جاری، تشدید در تنش سابقه‌دار میان تهران و واشنگتن است. تفاوت این‌بار در فرصت محدودی است که هر دو سوی تنش با آن روبرویند. هنوز اراده روشنی برای تغییر وضع جاری در افق دیده نمی‌شود.
نام:
ایمیل:
* نظر: