وجود ناهماهنگی و اظهارات متناقض در میان مدیران ردههای مختلف دولتی در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی امر جدیدی نبوده است. با توجه به اینکه روحانی سعی کرد خود را فردی فراجناحی نشان دهد و تلاش کرد از ظرفیتهای هر دو جناح استفاده کند
وجود ناهماهنگی و اظهارات
متناقض در میان مدیران ردههای مختلف دولتی در دوران ریاست جمهوری حسن
روحانی امر جدیدی نبوده است. با توجه به اینکه روحانی سعی کرد خود را فردی
فراجناحی نشان دهد و تلاش کرد از ظرفیتهای هر دو جناح استفاده کند، هرچند
به طور کلی ترکیب به نفع اصولگرایان بوده اما در کل رئیس جمهور سعی کرد با
مشی اعتدالی به نوعی میانه روی را رعایت کند و در این مسیر گام بردارد. اما
یکی از مسائلی که وجود دارد اینکه برخی در درون دولت به همین مشی اعتدالی
نیز پایبند نیستند و تفکرات جناحی را پیش میبرند. این موضوع با رسیدن سال
آخر ریاست جمهوری روحانی تشدید میشود و با توجه به اینکه برخی مدیران
سیاسی و غیرسیاسی فرصت طلب هستند این افراد در این سال آخر سعی میکنند
علیرغم اینکه در دولت هستند راهنما را به سمت مقابل بزنند تا بقای سیاسی
خود را حفظ کنند.
به ویژه اکنون با تشکیل مجلس اصولگرای یازدهم به دنبال
این خواهند بود که راهنما به راست بزنند و محافظه کاران را با سخنان خود
راضی کنند و حرکات سیاسی را درجهتی تنظیم میکنند که باب میل طرف مقابل
باشد. شخص رئیس جمهور و در مرحله بعد وزرا باید مراقبت کنند و جلوی فرصت
طلبیها را بگیرند کسانی که همسو نبودند و احتمالا ناهمسویی آنها بیشتر هم
خواهد شد و سعی میکنند خود را در دولت بعدی نیز جای دهند.
البته معلوم
هم نیست دولت آینده در دست چه جریان سیاسی باشد، اگرچه طیف مقابل دولت
برنده انتخابات اخیر مجلس بود اما این نکته را نباید غافل شد که کمترین
مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را داشتیم و این نشان نمیدهد کسانی که
برنده انتخابات شدند مورد نظر اکثریت واقعی جامعه نیستند، درباره انتخابات
1400 نیز باید گفت نتیجه بستگی به متغیرهای مختلفی دارد که اگر امید را
برگرداند و مردم ترغیب به مشارکت شوند اتفاقی خلاف انتظار محافظه کاران رقم
خواهد خورد
اما در کل این تصور غلط برای برخی مدیران
شکل گرفته که دولت بعدی در اختیار محافظه کاران
است و از اکنون به دنبال این هستند
که
تفکر خود را با طیف مقابل هماهنگ کنند. این موضوع اصلا قابل قبول نیست که
مدیر دولتی به جای دفاع از عملکرد دولت خود منتقد باشد و چنین امری همخوانی
صحبت و عمل نیست. اگر مدیری دولت را قبول ندارد باید کنار بکشد، چرا از
مزایای پست و مقام استفاده میکنند اما منتقد هم هستند؟ دولت بایدهارمونی
هماهنگی داشته باشد و لازم است مدیران ناهمسو با چهرههای همسو جایگزین شود
و رئیس جمهور باید بدون مماشات و با قاطعیت در این زمنیه تصمیم گیری کند.
علاوه بر این لازم است این افراد چند چهره معرفی شوند، مدیران دو زیستی که
حالا راهنما به راست میزنند و تفکر دولت را که تفکر مورد قبول بیش از 24
میلیون نفر رای دهنده است را تضعیف میکنند.