در معرفی خودش میگوید: «خانزاده هستم، نورالدین خانزاده»، تکه کلامش هم «آاااا ماشالا باباگیان» و «یا مقلب القلوب و الابصار» است. این شبها شبکه یک سیما فصل دوم سریال «نون.خ» را در کنداکتور خود قرار داده، سریالی با لهجه دلنشین کردی و صحنههایی از طبیعت بکر مناطق غربی کشور.
فاطمه امینالرعایا
در
معرفی خودش میگوید: «خانزاده هستم، نورالدین خانزاده»، تکه کلامش هم
«آاااا ماشالا باباگیان» و «یا مقلب القلوب و الابصار» است. این شبها شبکه
یک سیما فصل دوم سریال «نون.خ» را در کنداکتور خود قرار داده، سریالی با
لهجه دلنشین کردی و صحنههایی از طبیعت بکر مناطق غربی کشور. این سریال در
طول چندین قسمتی که پخش شده، مخاطبان خودش را به دست آورده است اما آیا این
فصل از «ن.خ» توانسته از فصل اول خودش عبور کند و روند رو به رشدی در پیش
بگیرد؟
معمولا ساخت سریالها یا فیلمهایی که قومیت در آن نقش پررنگی
دارد، کاری مانند راه رفتن روی لبه تیغ است و همیشه ریسک و حساسیت زیادی را
به همراه دارد. اما تجربه موفق سریال «پایتخت» نشان داد که میتوان در این
مسیر مخاطبان را همراه کرد. این شبها شبکه یک سیما در حال پخش فصل دوم
سریال «ن.خ» است. جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با
«ابتکار» درباره تفاوت فصل اول و دوم سریال «ن.خ» میگوید: «ن.خ» یک سریال
اجتماعی- خانوادگی با رویکرد طنز است که در فصل نخست چندان توفیق اجتماعی و
شایسته به دست نیاورد اما در فصل دوم که این روزها در حال پخش است، سعی
شده با توجه به ملموس شدن شخصیتها و فضاسازیهای قوی و غنیشده و همچنین
پررنگ کردن طنزهای کلامی و موقعیتی، تماشاگر را با خود همراه کند. یکی از
مهمترین ویژگیهای این سریال این است که در امتداد سریال «پایتخت» تولید
شده، یعنی به نوعی با محور قرار دادن خانواده و مسائل عمومی و ملی تلاش
کرده تا اثری ایرانی خلق کند اما مسئله این است که بهرغم مضمون و محتوای
خوب سریال، سازندگانش به هدف اصلی که تولید سریالی ایرانی – اسلامی است،
دست پیدا نکردهاند. به عبارت دیگر، مسائل بومی و ملی و توجه به فرهنگ و
مسائل قومی ادبیات هموطنان کرد در این سریال به صورت شایسته و هدفمند مورد
توجه قرار نگرفته است.
او ادامه میدهد: به عبارتی نگاه سازندگان به
این مسائل، سطحی بوده و همه این موارد به جای نگاه تحلیلی و پژوهشی مناسب،
فدای شوخی و خنده در این سریال شده است. «ن.خ» نگاهی سطحی به مضامین خودش
دارد. با این حال به رقم کاستیهای فنی موجود در این سریال و استفاده
ابزاری از برخی مسائل خانوادگی، اجتماعی، قومی و ملی و همچنین موضوع تلخ
زلزله سبب شده که سازندگان در ارائه برخی شوخیها با مخاطب و سرگرم کردن
مردم، آن هم در شرایطی که جامعه با کرونا درگیر است و با انواع مشکلات دست و
پنجه نرم میکند با یک اثر متوسط تلویزیونی به توفیق برسند.
این منتقد
میافزاید: در هر صورت «ن.خ» ظرفیت داستانپردازی و بیان مسائل مهمتر
اجتماعی را دارد. بنابراین لازم است از دریچه پژوهش کافی و هدفمند، تحلیل
مناسبات اجتماعی و توجه درست به واقعیتهای جامعه با زبانی طنز به انتقاد
بپردازد. فصل دوم «ن.خ» گرچه امتیازهایی نسبت به فصل نخست دارد اما از
زوایای دیگر، کمی از لحاظ پرداخت و مضمون از فصل اول فاصله دارد. شاید در
فصل نخست از نظر ساختار هنری، محکمتر بوده اما به هر حال فصل دوم این
سریال توانسته در برهوت برنامههای خوب و سریالهای مناسب در تلویزیون، در
این ایام برای خود مشتریهای پر و پا قرص داشته باشد.
افت فصلهای دوم
به بعد در سریالها یا حتی فیلمهای سینمایی اتفاق عجیبی نیست اما دلایل
ایجاد نگاه سطحی در فصل دوم سریال «ن.خ» چیست؟ آذین میگوید: نگاه
پژوهشمحورانه به زبان، ادبیات و فرهنگ هموطنان کرد نیازمند کار تحقیقی
گسترده است. نمیشود سریالسازان ما بخواهند با استفاده ابزاری از قوم یا
ملیت، اهداف سوداگرانه و تجاری خود را پی بگیرند. اگر در این سریال صرفنظر
از لوکیشنهای استفاده شده، لباسها و لهجههای مندرآوردی را حذف کنیم،
بازیگران میتوانند متعلق به هر محدوده جغرافیایی دیگر هم باشند و تفاوتی
در این سریال رخ نخواهد داد. بنابراین به دلیل همان نگاه سطحی به فرهنگ و
ادبیات کرد به صورت عمیق توجه نشده و تنها از فضا و موقعیت استفاده
کردهاند و با چینش اتفاقات و داستانکها، سریالی ساخته شده که سازندگانش
هم به مسائل مادی دست پیدا کنند و هم مخاطب را سرگرم کنند. به هر حال ضعف
اصلی «ن.خ» در نگاه سطحی آن به فرهنگ کردی و سطحیسازی مسائل ملی و بومی
است که سبب شده این سریال نتواند به درستی خانوادهمحور باشد و به ترویج
شایسته سبک زندگی ایرانی – اسلامی دست پیدا کند.
نگاه سطحی، پاشنهآشیل «ن.خ»
«ن.خ»
هم مانند هر سریال دیگری ضعفها و نقاط قوت خودش را دارد. با این وجود این
سریال در طبقهبندی سریالها در چه جایگاهی قرار میگیرد؟ آذین میگوید:
یکی از مسائلی که میتوانست این سریال را از یکنواختی نجات دهد، تغییر نگاه
سطحی موجود بود. شوخیها در این سریال سطحی است، نه هدفمند و اجتماعی و
انتقادی که بتواند در پس ظاهرش حرفهایی برای گفتن داشته باشد. به دلیل
آنکه موقعیتهای سطحی برای شوخی انتخاب شده و حرفهای مناسب و خوبی در پس
این شوخیها وجود ندارد، نمیتوان این سریال را در جایگاه مناسبی در میان
سریالهای طنز و کمدی گنجاند. درنهایت میتوان گفت مقداری استندآپ کمدی در
کنار هم چیده و «ن.خ» ساخته شده است. لازم است به فرهنگ هم در ژانر کمدی و
طنز به درستی توجه شود و با نگاه درست به مولفههای آن به قصه نیز پرداخته
شود. در این سریال نگاه به خانواده سطحی است و همه اینها ابزار دست
سریالسازان بوده تا سریالی بسازند تا به توفیقهای اجتماعی دست پیدا کنند.
ممیزی و نگاه سلیقهای مدیران، آفت سریالسازی
هنوز
آنچه بر سر سریال «پایتخت 6» آمد فراموش نشده است. ممیزی در صدا و سیما به
شکلی عجیب هر روز در حال افزایش است و این اتفاق، به اصطلاح دست و پای
سازندگان سریال را در سریالسازی میبندد. آذین درباره تاثیر ممیزیها و
نگاههای سلیقهای مدیران بر سریالسازی میگوید: نوع مدیریت و نگاهی که بر
تولید سریالهای تلویزیونی وجود دارد، به جای آنکه به نوعی شایستهسالار و
هنرمحور باشد، سلیقهسالار و سلیقهمدار است. آنچه باعث میشود بسیاری از
سریالها به توفیق کامل نرسند، اعمال نگاه سلیقهای مدیران و همچنین اعمال
ممیزیهای سلیقهای در این ارتباط است. ما در همین تلویزیون در سالهای
دور بارها شاهد ساخت و ارائه سریالهای قوی با محتوای طنز بودهایم که برخی
از آنها در جایگاه سریالهای ممتاز تلویزیون قرار میگرفتند اما چون
سالها است تلویزیون از سلیقه و نیاز مردم فاصله گرفته و بسیاری از
هنرمندان حرفهای هم تلویزیون را به دلایل مختلف ترک کردهاند، تنها تعداد
محدودی از گروههای متوسط سریالساز با این سازمان همکاری میکنند. اینها
هم مجبور هستند قواعد سلیقهای تلویزیون را در ساختن سریالهای خود لحاظ
کنند. چنانچه نگاه مسئولان وسیعتر و افق دیدشان گستردهتر شود و توجه به
ساخت و ساز سریالها از زاویه تخصص و تعهد صورت بگیرد و هنرمندان، دستشان
برای ارائه حرفهای بهتر، مناسبتر و منطبق با نیازهای جامعه بازتر شود،
میشود در قالب همین سریالها از کاستیهای اجتماعی گفت و شوخیهای مناسب
داشت و ضمن آن حریم و حرمت جامعه را حفظ کرد و آموزندگی سریالها را هم
مدنظر قرار داد.