همه گیری کرونا تقریبا تمام جهان را درنوردیده است، از چین شروع شد و حالا کشوری نیست که در امان مانده باشد، هرچند میزان شیوع در کشورهای مختلف متفاوت است.
آفتاب
یزد- گروه سیاسی: همه گیری کرونا تقریبا تمام جهان را درنوردیده است، از
چین شروع شد و حالا کشوری نیست که در امان مانده باشد، هرچند میزان شیوع در
کشورهای مختلف متفاوت است. با این حال نگاهی به لیست کشورهایی که در صدر
قرار دارند ایالات متحده، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و انگلیس مشاهده
میشوند، کشورهایی که اکثرا توریست پذیر هستند و دارای تبادلات تجاری و
مسافری بسیاری با سایر نقاط جهان هستند. چین به عنوان مبدا این ویروس دومین
اقتصاد برتر جهان و یکی از توریست پذیرترین کشورها شناخته میشود.
بنابراین کنارهم قرار دادن این دو گزاره نشان میدهد چرا کرونا در کشورهای
غربی بیشتر خودنمایی کرده است. در میان وضعیت ایالات متحده ویژه است، آنها
با اختلاف نسبتاً فاحش در صدر مبتلایان و مرگ و میر کرونا قرار دارند.
دانشگاه جانزهاپکینز در تازهترین آمار مبتلایان و فوتیهای بیماری کرونا
در آمریکا اعلام کرد که طی ۲۴ ساعت گذشته روند گسترش بیماری افزایش داشته
است. بر اساس این گزارش، هزار و ۵۱۴ مورد جدید فوتی گزارش شده است. شمار
کلی فوتیها در سرتاسر آمریکا از ۲۰ هزار نفر فراتر رفته است و این کشور در
صدر قربانیان کرونا در جهان قرار دارد.
با این که ویروس کرونا در
سراسر آمریکا شیوع پیدا کرده اما، نیویورک بیش از دیگر ایالات این کشور از
شیوع این ویروس آسیب دیده است. از آغاز شیوع بیماری کویدـ۱۹ تا کنون شش
هزار و ۳۷۶ نفر در نیویورک جان خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست
داده اند. بر اساس آمار مقامات بهداشتی نیویورک، شمار مبتلایان ویروس کرونا
در این ایالت از مرز ۹۰ هزار نفر گذشته است. با این حال، اندرو کوئومو،
فرماندار نیویورک گفته است که آمار جانباختگان ویروس کرونا در این ایالت طی
دو روز گذشته در حال تثبیت است. در همین حال، بیل دی بلازیو، شهردار
نیویورک نیز روز گذشته اعلام کرد که تمامیمدارس این ایالت تا پایان سال
تحصیلی امسال تعطیل خواهند ماند. در حالی که آمریکا از نظر آمار قربانیان و
مبتلایان در صدر فهرست قرار گرفته است، برخی از کشیشهای این کشور اقدامات
پیشگیرانه دولت را به چالش کشده اند. با این که دولت آمریکا خواستار
تعطیلی کلیساهای این کشور شده است و فرمانداران اغلب ایالاتها نیز وضعیت
اضطراری اعلام کرده اند اما، با فرا رسیدن عید پاک، کشیشهای که در پی شهرت
و سوء استفاده از ضعف مردم هستند، از مقررات سرپیچی میکنند. دکتر آنتونی
فاوچی، رییس موسسات آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا یکشنبه در گفت و گو با
شبکه سی ان ان گفت: «اگر از همان اول همه را تعطیل کرده بودیم، اوضاع
کمیمتفاوت بود.» فاوچی که هدایت اقدامات بهداشتی دولت آمریکا علیه همه
گیری ویروس کرونا را برعهده دارد در ادامه گفت:«هیچ کس نمیتواند منکر این
واقعیت شود که اقدام زودتر جان افراد بیشتری را نجات میداد.» دولت ترامپ
۲۶ اسفند مقررات فاصله گذاری اجتماعی را ابلاغ کرد. قرار است این مقررات تا
پایان آوریل یعنی یازدهم اردیبهشت برقرار باشد. فاوچی در پاسخ به سوالی در
این باره گفت که «توصیههای او صرفا از دیدگاه بهداشتی عنوان شده
است.»فاوچی همچنین تاکید کرد عوامل دیگری مانند گستردگی جغرافیایی آمریکا و
ناهمگونی جمعیتی از دیگر عواملی هستند که در رقم بالای بیماران در این
کشور نقش دارند. آنتونی فاوچی همچنین از احتمال بازگشت به زندگی عادی در
بخشهایی از آمریکا تا یک ماه دیگر خبر داد ولی هشدار داد که عجله در عادی
سازی شرایط اجتماعی میتوانند به شیوع مجدد بیماری منجر شود. استیونهان،
رییس سازمان غذا و داروی آمریکا هم در مصاحبه جداگانه ای با شبکه ای بی سی
تاکید کرد که کاخ سفید امیدوار است از اول مه، ۱۲ اردیبهشت مقررات فاصله
گذاری اجتماعی را سهل تر کند. به گفته آقایهان، تصمیم گیری در این باره بر
اساس ایمنی سلامت و رفاه جامعه صورت خواهد گرفت. هفته گذشته روزنامه
نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که دکتر فاوچی و دیگر مقامهای بهداشتی از
چند هفته قبل از ابلاغ این مقررات خواهان اجرای آن شده بودند. بر اساس تازه
ترین آمار دانشگاه جانزهاپکینز، تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در آمریکا
به دست کم ۵۵۵ هزار نفر رسیده است. تعداد بیماران شناسایی شده در سراسر
جهان حدود یک میلیون و ۸۵۰ هزار نفر و تعداد جان باختگان بیشتر از ۱۱۴ هزار
نفر است.
>هشدار تبعات اقتصادی!
موضوع تنها شمار جانباختگان یا
مبتلایان نیست، کرونا و عواقب آن بزرگترین اقتصاد جهان را تهدید میکند. در
خبری قابل تامل اعلام شد که با تشدید آثار اقتصادی منفی شیوع ویروس کرونا،
شمار متقاضیان هفتگی جدیدبیمه بیکاری در آمریکا برای سومین هفته متوالی
سطحی بیسابقه داشته است. بنا به اعلام وزارت کار آمریکا تنها در یک هفته
منتهی به شنبه اخیر ۶/۶ میلیون نفر دیگر درخواست مقرری بیکاری کردهاند.
این درحالی است که شمار هفتگی آمریکاییهای متقاضی بیمه بیکاری در مقطع
بحران مالی ۲۰۰۸ حتی به یک میلیون نفر هم نرسیده بود. پیش از این نیز 10
میلیون نفر دیگر به لیست بیکاران افزوده شده بود. این تبعات درحالی است که
میزان ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری در آمریکا پیش از کرونان رکورد 20 ساله
زده بود اما به یکباره کرونا همه چیز را برعکس کرد. برای ممانعت از بروز یک
سناریوی فاجعهبار، بانک مرکزی، دولت و کنگره آمریکا تلاش کردند تا با
اجرای سیاستهای پولی و مالی انبساطی و تصویب بستههای کمک چند هزار
میلیارد دلاری اقتصاد این کشور را از ورطه هولناکی که میتواند در آن فرو
بیافتد نجات دهند. از جمله دولت این کشور یک بسته دو تریلیون دلاری را
تصویب کرد که به حمایت از بخشهای مختلف اقتصادی اعم از کسب و کارهای کوچک و
همچنین اعطای 1200 دلار ماهانه به شهروندان را شامل میشد.
دونالد
ترامپ این روزها مشغله زیادی دارد او از کرونا به عنوان «دشمن نامرئی» یاد
میکند و هرروز به همراه تیم مدیریتی کرونا در ایالات متحده دست کم یک ساعت
با خبرنگاران کنفرانس مطبوعاتی دارد و پاسخگوی سوالات است و در این میان
نظریات خودش را هم مطرح میکند. او که ذاتا تاجر است حالا بسیار نگران
اقتصادی است که در سه سال اخیر ساخته است. پیش از این استیو منوچین، وزیر
دارایی آمریکا، پیشبینی کرد که بیکاری در کشور به ۲۰ درصد هم برسد. گزارش
موسسه گلدمن سکس برآورد کرده که ممکن است تولید ناخالص داخلی آمریکا در
سهماهه دوم سال تا ۲۴ درصد کمتر شود و به این ترتیب رکورد کاهش قبلی را که
۱۰ درصد در سال ۱۹۵۸ بود، بشکند. با این حال رئیسجمهور ایالات متحده
گفته:«آمریکا دوباره و بهزودی سر کار برمیگردد.» شبکه فاکس نیوز نیز در
یک برنامه خود با اجرای استیو هیلتون که قبلا هم مشاور نخستوزیر وقت
بریتانیا دیوید کامرون بوده هشدار داد که سقوط اقتصادی میتواند خودش به
مرگ و مشقت اجتنابپذیر عدهای منجر شود؛ و اینکه درمان میتواند بدتر از
بیماری باشد. هیلتون گفت:«طبقه حاکم ما و سخنگوهای آنان، درباره این ویروس
هراس میبافند. آنها استطاعت مالی یک تعطیلی تا زمان نامعلوم را دارند.
طبقه کارگر آمریکا این استطاعت را ندارند. آنها با این تعطیلی، در هم
کوبیده میشوند.» در آمریکا با افزایش شمار ایالتهایی که دستور دادهاند
ساکنانشان هرجا که هستند بمانند، کسبوکارها در آمریکا کرکره را پایین
کشیدهاند و به شهروندان در هر جای آمریکا گفته شده که کمتر از خانه بیرون
بروند و در روابط اجتماعیشان فاصله را حفظ کنند. اما شاید دونالد ترامپ
نظر دیگری داشته باشد. حامیان ترامپ شاید دارند به موضع چند هفته پیش
برمیگردند که میگفتند دشمنان سیاسی رئیسجمهور دارند از این ویروس
استفاده میکنند تا با لطمهزدن به اقتصاد، به جایگاه سیاسی او لطمه بزنند.
با این حال تمایل برای بازگشایی اقتصاد و کسب و کارهای افزایش یافته است.
گری کوئن، مشاور اقتصادی ارشد ترامپ در توییتر پرسید:«آیا الآن وقتش است که
درباره لزوم تعیین تاریخی برای دوباره راهافتادن اقتصاد حرف بزنیم؟
سیاستگذاران اقدامهای عمدهای در زمینه بهداشت عمومیو اقتصادی کردهاند
تا به ویروس کرونا واکنش نشان دهند، اما کسبوکارها شفافیت لازم دارند.
وگرنه آنها بدترین حالت را فرض میکنند و برای بقای خودشان تصمیمهایی
میگیرند.» اما درباره آغاز به کار فعالیتها همچنان در آمریکا نگرانیهایی
وجود دارد. لینزی گراهام، سناتور جمهوریخواه شناخته شده که از قضا از
حامیان شدید ترامپ نیز محسوب میشود در توئیتی در این باره نوشت:«بهترین
تصمیم رئیسجمهور ترامپ این بود که از خیلی زود، جلوی سفر از چین را گرفت.
امیدوارم این تصمیم را با طرح این ایده که از سیاستهای تهاجمیمهار بیماری
در ایالات متحده عقبنشینی کنیم، زیر پا نگذاریم.» در یکی از جدیدترین
اظهارنظرها دونالد ترامپ در واکنش به اوضاع اقتصادی ایالات متحده نوشت:«
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در حساب توئیتری خود شرایط در آمریکا را
وخیم خواند و نوشت: اوضاع کنونی بیسابقه است، شکی در آن نیست. اقتصاد،
اشتغال و دستمزد با سرعت در حال رشد بود که این ضربه اپیدمیاتفاق افتاد.»
او افزود:«اقتصاد تعطیل شده است، این بیسابقه است، نگرانکننده است و
چالشبرانگیز. اما دوباره برمیخیزیم. ما بزرگتر، قویتر و بهتر از هر زمانی
خواهیم شد.» شماری از کارشناسان آمریکایی خاطر نشان میکنند که بر اساس یک
گزارش اطلاعاتی مهم، مسئولان امنیتی در ماه نوامبر گذشته هشدار داده بودند
که چین شاهد یک بیماری واگیردار شدیدی شده است که پیامدهای آن همه چیز را
دگرگون میکند و تهدید بزرگی برای سلامتی مردم به شمار میرود. این یعنی
زمانی که خود چینیها هم رسما اعلام نکرده بودند که کرونا متولد شده و
قابلیت انتقال از انسان به انسان را دارد.
>واکنش مقامات پیشین و دموکراتها
جان
کوهین، یکی از مقامات بلند پایه پیشین وزارت امنیت مهین ایالات متحده
اظهار داشت: هر گاه هشداری در مورد مسائل امنیتی و بهداشتی داده میشود،
بایستی مسئولان دولتی به سرعت دست به کار شوند و پیش از آن که کنترل اوضاع
از دست برود، تدابیر لازم را اتخاذ کنند. وی افزود: به رغم این که
سرویسهای اطلاعاتی در مورد خطر شیوع این بیماری هشدار داده بودند، اما کاخ
سفید تمام هشدارها را نادیده گرفته و اقدامات بهداشتی ضروری را برای
پیشگیری از انتشار این بیماری مرگبار که سراسر جهان را فراگرفته است، در
زمان لازم اتخاذ نکرده است.
بحران کرونا در آمریکا موجب شده تا حزب
دموکرات و چهرههای شناخته شده آن نیز حداکثر استفاده از این فرصت را علیه
دونالد ترامپ به کار ببندند و مدیریت رئیس جمهور ایالات متحده را زیر سوال
ببرند. به ویژه اینکه حدود هشت ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار
خواهد شد و انگیزه ای مضاعف در دموکراتها وجود دارد تا شاید با کرونا بر
ترامپ غلبه کنند. در همین زمینه جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق آمریکا در
مقالهای که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده، نوشته است: آمریکا در
ابتدا باید به ناکامیترامپ در واکنش به شیوع ویروس کرونا اذعان کند. در
حالی که برای بازگشایی آمریکا آماده میشویم باید چیزی را که این بحران به
ما یاد داد در ذهن داشته باشیم: شکست و ناکامیاین دولت در برنامهریزی و
آمادهسازی و ارزیابی صادقانه و اطلاعرسانی درست و بموقع به مردم درباره
تهدید این ویروس که نتایج فاجعهباری بههمراه داشته است. ما نمیتوانیم
این اشتباهات را مجدداً تکرار کنیم.» بایدن افزود:«بیمارستانها و کارکنان
بخش بهداشت و درمان باید بهاندازه کافی برای شیوع مجدد احتمالی ویروس
کرونا پس از بازگشایی فعالیتهای اقتصادی و تجاری، آمادگی داشته باشند.
بیمارستانها باید پرسنل و تجهیزات کافی در اختیار داشته باشند. مقامهای
بهداشت و سلامت نیز باید نظارت مناسبی را بر روند تشخیص ویروس کرونا داشته
باشند.» با کناره گیری برنی سندرز حالا تقریبا با احتمال بسیار زیاد این جو
بایدن است که از طرف حزب دموکرات باید در نوامبر 2020 مقابل ترامپ برای
رئیس جمهوری دوره بعدی ایالات متحده بجنگد. هیلاری کلینتون که در سال 2016
رقابت را به ترامپ واگذار کرد نیز اشاره کرده است که بازگرداندن شهروندان
به کار آنهم در حالیکه بیمارستانها لبریز از بیماران مبتلا به کروناست
اوضاع را وخیمتر خواهد کرد و بس.» وی در توییترش افزود: «باورنکردنی است
که باید این را گفت که: غلط است که بگذاریم هزاران نفر بیهوده درد بکشند و
بمیرند. چنین کاری چاره نجات اقتصاد هم نیست.» هیلاری کلینتون پیش از آن
نیز در توییتر خود نوشته بود: «در ماه ژانویه بود که به دولت ترامپ گفتند
ویروس کرونا احتمالا همهگیر میشود. اما آنها از ترس راکد شدن بازارها
نخواستند وارد عمل بشوند و ما چندین هفته را برای آماده شدن از دست دادیم،
زمانی که دیگر بر نمیگردد.»
> بازگشت به 1929؟
اما یکی از
پیش بینیها درباره کرونا از ظرف دکتر انتونی فاوچی، یکی از برجستهترین
متخصصین بیماریهای عفونی در آمریکا بوده که میگوید، آمریکا مطمئناً
«میلیونها مورد» مبتلا به کووید۱۹ و بیش از ۱۰۰ هزار نفر تلفات خواهد
داشت. با این حساب با ادامه گسترش کرونا در امریکا اما این ویروس چه تاثیری
بر شرایط اقتصادی ایالات متحده خواهد گذاشت؟ برای بررسی بیشتر شرایط
کرونایی در این کشور و تبعات این ویروس در آینده آمریکا گفتگو کردیم با یک
کارشناس مسائل بین الملل. سید جلال ساداتیان به آفتاب یزد گفت:«با شیوع
کرونا در آمریکا گمانه زنیهای بسیاری از تاثیر آن وجود دارد موضوع اول این
است که ترامپ تا حدی دیر وارد مدیریت این بحران شد و او ابتدا چندان موضوع
را جدی نگرفته بود. در وهله دوم نیز ترامپ تلاش کرد روی این موضوع مانور
دهد که این یک ویروس چینی است و بیش از آن که نام کرونا روی آن بگذارد از
ویروس چینی در سخنرانیهای خود استفاده کرد.» او افزود:«تبعات اقتصادی این
ویروس در آمریکا کم نخواهد بود به ویژه موضوع این است که اگر گمانه زنیها
درباره پایان کرونا یا کنترل محسوس آن در چین را بپذیریم برخی اینگونه
مدعی میشوند که چین توانسته با مدیریت زود هنگام خودش را از شرایط و تبعات
سنگین کرونا در آینده مصون نگاه دارد حال آنکه این ویروس به اقتصاد جهانی
به طور کلی و به طور خاص بر آمریکا تاثیر بسیاری خواهد گذاشت» این کارشناس
مسائل بین الملل در ادامه گفت:«شرایط امروز را با شرایط سال 1929 مقایسه
میکنند که در آن سال نیز اقتصاد جهانی دچار رکودی گسترده شد و آمریکا نیز
بسیار ضربه خورد اما این موقعیت و شرایط جنگ جهانی دوم بود که یک دهه بعد
از این شرایط به کمک آمریکا آمد تا بار دیگر خود را بازیابد.» ساداتیان
تصریح کرد:«یکی از موضوعاتی که بسیار مورد توجه است مربوط به انتخابات
ریاست جمهوری در اواخر سال میلادی جاری است البته تا آن زمان تحولات زیادی
میتواند رخ دهد اما ادامه این شرایط میتواند یکی از مهمترین برگ
برندههای ترامپ را از او بگیرد. رئیس جمهور فعلی آمریکا در راستای ایجاد
اشتغال اقدامات زیادی انجام داده بود که اگر از دست برود بر انتخابات نیز
اثرگذار خواهد بود.» او در پایان گفت:«تلاشهای اخیر ترامپ بر افزایش قیمت
نفت نیز در همین زمینه قابل تحلیل است که چون نفت شیل آمریکا هزینه تولید
بالایی دارد اگر قیمت نفت کاهش زیادی داشته باشد تولید نفت آمریکا به صرفه
نخواهد بود و این باعث از بین رفتن هزاران موقعیت شغلی میشود، بنابراین
میبینیم که مقامات آمریکا بر عربستان فشار میآورند که تولیدش را کم کند
تا قیمت نفت بالا برود و به صرفه شود. بنابراین باید گفت که موضوع کرونا چه
به لحاظ سلامت و اقتصادی و حتی ساختار سیاسی بر امریکا و مردم آن کشور
تاثیرگذاری خاصی را خواهد داشت که ادامه سال 2020 بیشتر میتواند تصویر
روشنی از آنچه رخ خواهد داد را بر ما نمایان کند.»
به نظر میرسد
چشمهای بسیاری به اواخر امسال دوخته شده باشد، دونالد ترامپی که با تحولات
اقتصادی خود توانسته بود وضعیت بسیار مطلوبی به دست آورد حالا با یک چالش
بزرگ مواجه شده است. آیا او میتواند در ماههای آینده از این آزمون برنده
خارج شود، فعلا معلوم نیست اما به نظر میرسد او حالا در برزخی از بیم و
امید قرار دارد. نتایج نظرسنجی از افکار عمومیانجام شده که از 4 تا 7
آوریل ، به سفارش شبکه تلویزیونی فاکس نیوز انجام شده، حاکی از این است که
محبوبیت او به شکل بی سابقه ای رشد داشته است. براساس ارقام منتشره ، 49
درصد از نظرخواهی شدگان کار ترامپ را تایید میکنند. 49 درصد از شرکت
کنندگان در نظر سنجی مخالف وی بودند و 2 درصد نظر خود را نگفتند. طی
نظرسنجیهای قبلی فاکس نیوز، تعداد هواداران ترامپ از 48 درصد تجاوز نکرده
بود. به گفته کارشناسان ، چنین شاخصهایی به این واقعیت مربوط میشود که
شهروندان اقداماتی را که مسئولان در رابطه با شیوع کرونا ویروس انجام
میدهند ، مناسب میدانند. در تاریخ 6 آوریل ، ترامپ "نور در انتهای تونل" و
امید به پایان شیوع ویروس کرونا را دیده و خاطرنشان کرد :« کاهش تعداد
موارد مرگ و میر ناشی از کرونا ویروس در نیویورک نشانه خوبی است.» البته
ترامپ به خوبی میداند که نتایج نظرسنجی نمیتواند دلیلی بر قطعیت اوضاع
مثبت باشد چرا که همین نظرسنجیها درسال 2016 هیلاری کلینتون را منتخب مردم
آمریکا میدانستند اما در نهایت این دونالد ترامپ بود که قدرت در ایالات
متحده را کسب کرد..
کرونا با نظام بین الملل چه می کند؟
محسن
جلیلوند- یوع کرونا در سطح جهانی ابعاد مختلفی از نظریات را در بر میگیرد.
در وهله نخست دربعد فلسفی باید گفت که این ویروس محدودیتهای مادی و معنوی
انسان را به نمایش گذاشت و ضعف را در هر دو بعد بیشتر نشان داد. اما
درباره تاثیر همه گیری این ویروس بر نظام بین الملل به رغم اینکه اثرات
وجود خواهد داشت اما اینکه ضربه مهلکی بزند و این نظام کنونی را نابود کند
چنین امری رخ نخواهد داد. حساسیتها روی کرونا به دلیل وقوع آن در قرن 21
است که شفافیت بیشتری نسبت به بیماری وجود داشته و شمار بیشتری را هم نسبت
به خود درگیر کرده است. با این حال یکی از مهمترین موضوعاتی که درباره این
ویروس مطرح میشود به حوزه تبعات اقتصادی آن مربوط است، در این مورد طبیعی
است که ویروس ضربههایی را به اقتصاد جهان زده است و پیش بینی میشود دست
کم تا اواسط تابستان رکود فعلی حاکم باشد اما تقریبا از آن تاریخ به بعد
روند ترمیم آغاز خواهد شد و با توجه به اینکه اصولا سرعت اقتصاد برای
بازگشت به حالت قبل سریع نیست احتمالا اواسط سال بعد شرایط نرمالی را شاهد
خواهیم بود. به طور کلی تحولات اقتصادی و روند رشد همچون قایق موتوری نیست
که سریع روشن شود و پیش برود بلکه به مانند کشتیهای غول پیکر نفتی است که
رونی آهسته را میطلبد. درباره اقتصاد آمریکا نیز همین موضوع صادق است، به
هرحال قدرت اول اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده با حدود 23 درصد اقتصاد
جهانی و چین قدرت دوم با 10 درصد هردو در این شرایط آسیبهای جدی دیده اند.
اما ظرف یک تا دو سال آینده چالشها رفع خواهد شد. درباره این موضوع که
کرونا موجب شود قدرت جهان از غرب به شرق منتقل و این روند تسریع شود نظریات
مختلفی وجود دارد به لحاظ تئوریک نظریه هگل را میتوان اشاره کرد که معتقد
بود تمدنها ابتدا مشرق بودند، بعد به اروپا و سپس به آمریکا رفتند و
دوباره به مشرق و چین برمیگردند. چنین موضوعی از نظر تئوریک وجود دارد اما
اکنون در جهان سرمایه داری زندگی میکنیم که به قول کارل مارکس سرمایه نه
دین دارد و نه وطن! درحال حاضر چین که مدعی سیستم سوسیالیستی است از نظام
سرمایه داری هم بدتر است، کمترین حقوقی چون مرخصی و بیمه را هم به کارگران
نمیدهد درحالی که وضعیت در غرب این چنین نیست. به عنوان نمونه هیچ اتحادیه
کارگری یا سازمان کارگیری در چین برای حمایت از کارگران دیده نمیشود،
بنابراین تغییر قدرت و تمدن از غرب به شرق در چنین شرایطی چندان قابل باور
نیست و ژئوپلتیک اقتصاد سیاسی چنین ایده و احتمالی را رد میکند. نکته آخری
که کرونا را به یک رویداد سیاسی و اقتصادی پیوند میدهد موضوع انتخابات
ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر امسال است، اگرچه گمانه زنی در این خصوص
بسیار است اما به نظر میرسد ترامپ بار دیگر از شانس بالایی برای انتخاب
شدن برخوردار است چرا که مردم امریکا با این پیش بینی که ترامپ یکبار
توانسته اقتصاد را متحول کند پس بار دوم نیز میتواند به استقبال تکرار
ریاست جمهوری او خواهند رفت. از طرف دیگر جو بایدن به عنوان رقیب ترامپ نیز
از قدرت بالایی برای به زیر کشیدن رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده برخوردار
نیست.
کرونا با نظام بین الملل چه می کند؟
محسن جلیلوند-
یوع کرونا در سطح جهانی ابعاد مختلفی از نظریات را در بر میگیرد. در وهله
نخست دربعد فلسفی باید گفت که این ویروس محدودیتهای مادی و معنوی انسان
را به نمایش گذاشت و ضعف را در هر دو بعد بیشتر نشان داد. اما درباره تاثیر
همه گیری این ویروس بر نظام بین الملل به رغم اینکه اثرات وجود خواهد داشت
اما اینکه ضربه مهلکی بزند و این نظام کنونی را نابود کند چنین امری رخ
نخواهد داد. حساسیتها روی کرونا به دلیل وقوع آن در قرن 21 است که شفافیت
بیشتری نسبت به بیماری وجود داشته و شمار بیشتری را هم نسبت به خود درگیر
کرده است. با این حال یکی از مهمترین موضوعاتی که درباره این ویروس مطرح
میشود به حوزه تبعات اقتصادی آن مربوط است، در این مورد طبیعی است که
ویروس ضربههایی را به اقتصاد جهان زده است و پیش بینی میشود دست کم تا
اواسط تابستان رکود فعلی حاکم باشد اما تقریبا از آن تاریخ به بعد روند
ترمیم آغاز خواهد شد و با توجه به اینکه اصولا سرعت اقتصاد برای بازگشت به
حالت قبل سریع نیست احتمالا اواسط سال بعد شرایط نرمالی را شاهد خواهیم
بود. به طور کلی تحولات اقتصادی و روند رشد همچون قایق موتوری نیست که سریع
روشن شود و پیش برود بلکه به مانند کشتیهای غول پیکر نفتی است که رونی
آهسته را میطلبد. درباره اقتصاد آمریکا نیز همین موضوع صادق است، به هرحال
قدرت اول اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده با حدود 23 درصد اقتصاد جهانی و
چین قدرت دوم با 10 درصد هردو در این شرایط آسیبهای جدی دیده اند. اما ظرف
یک تا دو سال آینده چالشها رفع خواهد شد. درباره این موضوع که کرونا موجب
شود قدرت جهان از غرب به شرق منتقل و این روند تسریع شود نظریات مختلفی
وجود دارد به لحاظ تئوریک نظریه هگل را میتوان اشاره کرد که معتقد بود
تمدنها ابتدا مشرق بودند، بعد به اروپا و سپس به آمریکا رفتند و دوباره به
مشرق و چین برمیگردند. چنین موضوعی از نظر تئوریک وجود دارد اما اکنون در
جهان سرمایه داری زندگی میکنیم که به قول کارل مارکس سرمایه نه دین دارد و
نه وطن! درحال حاضر چین که مدعی سیستم سوسیالیستی است از نظام سرمایه داری
هم بدتر است، کمترین حقوقی چون مرخصی و بیمه را هم به کارگران نمیدهد
درحالی که وضعیت در غرب این چنین نیست. به عنوان نمونه هیچ اتحادیه کارگری
یا سازمان کارگیری در چین برای حمایت از کارگران دیده نمیشود، بنابراین
تغییر قدرت و تمدن از غرب به شرق در چنین شرایطی چندان قابل باور نیست و
ژئوپلتیک اقتصاد سیاسی چنین ایده و احتمالی را رد میکند. نکته آخری که
کرونا را به یک رویداد سیاسی و اقتصادی پیوند میدهد موضوع انتخابات ریاست
جمهوری آمریکا در نوامبر امسال است، اگرچه گمانه زنی در این خصوص بسیار است
اما به نظر میرسد ترامپ بار دیگر از شانس بالایی برای انتخاب شدن
برخوردار است چرا که مردم امریکا با این پیش بینی که ترامپ یکبار توانسته
اقتصاد را متحول کند پس بار دوم نیز میتواند به استقبال تکرار ریاست
جمهوری او خواهند رفت. از طرف دیگر جو بایدن به عنوان رقیب ترامپ نیز از
قدرت بالایی برای به زیر کشیدن رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده برخوردار
نیست.