«در اين روزها کم نيستند معلمان عاشقي که در ساعتهاي قرنطينه به ياد بچههاي محروم و معصوم کلاسشان گريستند و با هزينه شخصي جزوههاي درسي آماده کردند تا در صورت کسب مجوزهاي لازم با وسيله شخصي، در مناطق محروم دست تکتک دانشآموزان برسانند.
«در اين روزها کم نيستند
معلمان عاشقي که در ساعتهاي قرنطينه به ياد بچههاي محروم و معصوم
کلاسشان گريستند و با هزينه شخصي جزوههاي درسي آماده کردند تا در صورت
کسب مجوزهاي لازم با وسيله شخصي، در مناطق محروم دست تکتک دانشآموزان
برسانند. فرهنگياني که براي رفع نياز و تهيه تلويزيون دانشآموزان
حاشيهشهر هميشه از آبرو و داشتههاي خود مايه گذاشتهاند و همکاراني که از
همان روزهاي آغاز تعطيلي خودجوش و خودخواسته با هزينه شخصي کار را در
فضاي مجازي شروع کردند». اين فرازي از يک يادداشت احساسي - تبليغاتي براي
واداشتن معلمان به ايثار و از خودگذشتگي است. در ميان صاحبان همه مشاغل از
جمله پزشکان، پرستاران، پليس و آتشنشانان، افراد استثنايي، از خودگذشته و
فداکار وجود دارد. پزشکاني هستند که در مناطق محروم بيماران را بيهيچ
هزينهاي درمان ميکنند. پليسهايي که بدون سلاح جانيان را دستگير ميکنند.
آتشنشانهايي که بدون تجهيزات به قلب آتش ميزنند. در ميان معلمان هم
چنين استثناهايي وجود دارند. اما در هيچ شغلي عاشقي، فداکاري و انجام
کارهاي خارقالعاده، قاعده کار نيست. شايد تعداد اينها يک درصد هم نباشد.
در جوامع مدرن اصل بر تقسيم کار براساس تخصص، سازماندهي، برنامهريزي و
تجهيز امکانات و انجام وظيفه طبق پروتکلهاي سازماني است. اگر کار
تدريسآنلاين به قهرماني و فداکاري معلمان واگذار شود اولا درصد بسيار کمي
حاضرند با هزينه شخصي دست به آن نوع فداکاريهايي که در بند اول اين نوشته
آمد، بزنند. ثانيا ميدان براي تقلب و خودنمايي باز ميشود و فرصتطلبان
ميدان را از دست فداکاران خارج ميکنند. حالا فرض کنيم معلمان عاشق و
فداکار درصد کوچکي از دانشآموزان را پوشش دهند، تکليف بقيه دانشآموزان چه
ميشود؟ برخي هم هستند که معلم را به مقام فرشتگان ميرسانند و ميخواهند
ضعفها و کمبودها را بپوشانند و معلمان را بدهکار و شرمنده کنند. گوشي تلفن
و محتويات آن ابزاري شخصي است و اغلب اوليا نميخواهند که گوشي خود را در
اختيار فرزند دانشآموزشان قرار دهند. اغلب معلمان و اوليا هم تمايل ندارند
نرمافزارهايي که ممکن است اطلاعات گوشي آنها را به سرقت ببرد روي موبايل
نصب کنند. عدهاي از اوليا هم گوشي و اينترنت ندارند. اين فقط حرف منتقدان
نيست، حتي سخنگوي کميته آموزشي مجلس حرفهاي مشابهي زده است. آموزش آنلاين
14 ميليون دانشآموز را نميشود صرفا براساس عاشقي و فداکاري افراد از
خودگذشته پيش برد. من نگرانم که اين همه تاکيد بر فداکاري و از خودگذشتگي
همکاران، ترفندي اداري براي منحرف کردن تقاضاي اصولي همکاران از وزارتخانه
براي تهيه امکانات و لوازم ضروري آموزش آنلاين باشد. اگر قرار است در شرايط
بحراني کارها را براساس عشق و ايمان و فداکاري معلمان پيش ببريم، پس نقش
برنامهريزي و پشتيباني ستاد وزارتخانه و ادارات کل چه ميشود؟ تعجب ميکنم
دوستاني که مرتبا بر عاشقي و از خودگذشتگي معلمان تکيه ميکنند چرا هيچ
انتقادي به انفعال و سردرگمي وزارتخانه و ادارات کل نميکنند؟ حداقل انتظار
اين است که دوستان عزيزي که از معلمان طلب ايثار و عشق و فداکاري ميکنند
کمي تا قسمتي هم به مسئوليت وزير و مديران ارشد و مياني آموزش و پرورش که
از مواهب چندبرابري برخوردارند، بپردازند. معلمان از مديران و مسئولان
وزارتخانه انتظار عاشقي و فداکاري و ايثار ندارند. انتظار اين است که در
قضيه کرونا و آموزش آنلاين مسئوليت خود را بپذيرند و معلمان را بهعنوان
متهم رديف اول معرفي نکنند.